eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
687 ویدیو
359 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
یک وجب خاک میان کفنم بُگذارید مرهمی بربدن سینه زنم بُگذارید یک وجب خاک فقط ازحرم کرب و بلا بِگُذارید به روی بدنم بُگذارید حتما اینگونه کمی بوی حرم میگیرم ذره ای کاش محل بر سخنم بُگذارید تاکه درقبر فقط ناله زنم ذره ای تربت اعلی، دهنم بُگذارید همه جا جارزدم که وطنم کرب و بلاست پس به روی لحدم از وطنم بُگذارید یک وجب پارچه هم هست که اشک آلود است این کمی پارچه را هم به تنم بُگذارید کاش میشد که کمی تربت اعلای بقیع در مزارم ز غبارِ حـَسَنَـم بُگذارید : 💔 دَمَم حسین ولی بازدَم حسن‌جان است به غیر این دودمه که دمی ندارد دل سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، https://eitaa.com/Maddahankhomein
🕊ارباب کربلا❤️ من بیقرار روضه و بی تاب کربلا تو حضرت حسینی و ارباب کربلا چون نوکریِ تو ز سرم هم زیاد هست من نوکـر تمامی اصحاب کربلا شش گوشه ات قشنگی دنیای زشت ماست جانم فدای قبله ی جذاب کربلا با مُهرِ تربت تو سفر میکنم به تو پس ساکنم همیشه به محراب کربلا خورشیدِ روی این کره ی خاک، گنبد است گـنبد نگـو، بگـو تو جهـانتـاب کربلا دراشک روضه های توعکس ضریح توست چشمان خیس من بشود قاب کربلا این قطره های ناب، همه جمع میشوند تبدیل میشوند به سیلاب کربلا من ماهیِ فراتم و صید توام حسین خورده گـره به دل، نخ قلاّب کـربلا حرف دلم خلاصه شده در حروف تو دل داده ام به نقطه و اِعراب کـربلا در خواب، هم زیارت تو بی ثواب نیست رویای صادقه ست همین خواب کربلا : همه ی زندگـی ام لـذّت این نوکری است من شوم نوکر و ارباب شما، خوبتر است مـا نرفتیم پـی غیـرِ تـو ارباب کـرم برسد از تو به ما خیر و عطا خوبتر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام @Maddahankhomein
حســ❤️ـین از ازل در سر من میل تماشای تو بود داشتم هرچه به دل جمله تمنای تو بود آنچه در وقت نمازم کمرم را خم کرد سجده بر حق به سرِ تربت اعلای تو سرِ بازار جنون رفتم و دیدم با چشم عقل مجنون تو، آشفته و شیدای تو بود عزت هردوجهان بسته به اشک است حسین نم اشکی که روان جانب دریای تو بود این چه سریست ازل تا به ابد محتاجیم احتیاج همه بر مهر و تولای تو بود تا ابد نوکر تو، نوکر تو خواهد ماند تاج شاهی من از خاک کف پای تو بود شجری دیده ام از سلسله ی نوکری ام ریشه ی آن شجرم در گل بابای تو بود مادرت گفت بنی به دلم صور دمید محشر سینه ی من خشکی لبهای تو بود : ڪاسه ی صبرم شده لبریز از داغ حرم داغدار گنبدم آقـا تسلّایم بده مڹ مگرچیززیادی ازتو میخواهم حسین؟ گوشه ای از صحڹ زیبایٺ مرا جایم بده صلي الله عليڪ ياسيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام @Maddahankhomein
🌴امام ایران زمین🇮🇷 دل اگر عبد مسلمان رضا بوده و بس معرفت جو پی عرفان حسن بوده و بس هر گدایی که دَرِ خانه ی او را زده است پاسخش با لب خندان رضا بوده و بس حاجتش گشته روا از کرمش قطع یقین هرکسی دست به دامان رضا بوده و بس درحرم مرغ خیالم همه عمر از سر شوق جـَلـد گلدسته و ایوان رضا بوده و بس اهـل بیت اند عـزیـزِ هـمـه اما ز ازل جان من بستۀ بر جان رضا بوده و بس : دوباره حال دلم بد شده مریض توام شفای عاجل من شو، ببر مرا مشهد دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام رضائی روستایی زاده‌ام از راه دوری آمدم با هزار امید از بهر حضوری آمدم دست خالی آمدم گفتم تو آقای کریم پر کنی دستم اگرچه روسیاهم یارضا گفته‌ام من با همه حکم برائت میدهی وعده‌ بر زوار با خط شفاعت میدهی مادر بیمار من گفته سلامش را دهم بر تو ای آقا سلامِ از روی بامش‌ را دهم خادم مسجد که‌ خرج‌ این‌ سفر را هم نداشت کاسۀ نذری به من داده که نامش را دهم هرچه‌ خیر ازسوی حق‌ جاری‌ شده‌ پایان تویی بی‌ سروسامان‌ عشقم یا رضا سامان تویی : اینجا عجیب طعم هوا فرق می کند اصلا شهـر شمـا فرق می کند وقتی که حج ما فقرا مشهد شماست یعنی که قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع) http://eitaa.com/Maddahankhomein
دوشنبه های امام حسن و امام حسینی فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوشنبه های امام حسن و امام حسین فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/Maddahankhomein
کریم هستی و الطاف بی حدی داری میان ما به کـرامت زبانزدی داری گداست در به در رزق خود ولی اینجا شما به سمت گدا رفت و آمدی داری اگرچه نداری و بدان آقـا میان سینه ی عشاق مرقدی داری کریم هستی و حیف است ای عزیز خدا نه بارگـاه طـلایـی نه گـنبـدی داری رسیده ام که ببخشی مرا تو از سر لطف اگـرچـه مـعـتـرفـم بدی داری : عاقبت صحنِ حسن را بازسازی می کنیم در کمالِ سر به زیری سرفرازی می کنیم دسته دسته در مدینه در میان هـرولـه با نوای یاحسن جان عشق بازی می کنیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع) https://eitaa.com/Maddahankhomein
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن زائری در وسط صحن غریب الغربا دید تا گنبد زیبای حرم گفت: حسن... تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود. آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود : 💔 نقش باید بشود در همه جا چون دل من  هر دری بسته شود جز در پر فیض حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
چه خوب شد به غلامی‌اش انتخاب شدیم دعای فاطمه بودیم مستجاب شدیم به هر کتیبه قسم مادرش صدامان زد اگر که گریه کن محفلش حساب شدیم به قدر بال مگس چشمهایمان تر شد و صاحب دو سه تا کوهی از ثواب شدیم همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند به من بگو درِ این خانه کی جواب شدیم؟ میان این همه عنوان به لطف حضرت حق گدای گل‌پسر فاطمه خطاب شدیم میان روضه‌ی سنگین ماتمش هرشب شبیه شمع همه ذره ذره آب شدیم همین که از لب خشکیده و عطش خواندند کنار تک تک اهل حرم کباب شدیم حسین خواسته که ما دخیل دستانِ گره گشای علی اصغر رباب شدیم : 💔 هرچه میخواهی بگیر اما سلامم را نگیر من به عشق این سلام صبحگاهی زنده ام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوشنبه های امام حسن و امام حسینی فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید : 💔 سرهر‌سفره‌که‌پهن‌است‌گدایی‌نکنم نان‌هرسفره‌حرام‌است‌به‌جز‌نان‌حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/Maddahankhomein
🎉🎉عیدسعیدمبعث 🎊🎊 سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد جهان چشم انتظار آیتی در آسمان اما خدا اعجاز را بر سینه ی غار حرا می زد ندا آمد بخوان، ترسید، اما داشت در آن شب خدا با صوت جبرائیل ،«احمد» را صدا می زد زمان انعکاس نور بود و بعثت خورشید خدا مهر نبوت را به نام «مصطفی» می زد پس از یک عمر جان کندن میان هجمه ی غمها زمین لبخند با اعجاز «ختم الاوصیا» می زد محمد(ص)ذکر لبها شد،غریق خیر دنیا شد از اسم با مسمایی که دل ها را جلا می زد https://eitaa.com/Maddahankhomein