#حضرت_زهرا_مدح
ای همه عصمت و تقوا زقـدم تا به سرت
سرمه ی چشم ملائک همه از خـاک درت
زن به شایستگی ات دیــده ی تاریخ ندید
ای که وصف تو به قرآن شده از دادگــرت
اولین شخص جهــانِ بشـــریت، احمد
بارهـا گفت: به قـــربان تـو جــان پــدرت
غیر زینب که به دامـان تو تحصیلش بود
دیده ی چــرخ ندیده است نظیــر دگـرت
چه خلوصی،چه خضوعی،چه خشوعیست تو را
که خـــدا فخـــر نماید به نماز سحــرت؟
مجلسی را کــه تـو وارد شـوی از امر خدا
انبیــــا برســــر پا پیش تو حتی پـــــدرت
دختــــران درهمه جادست پدر میبوسند
توکه هستی که زندبوسه به دستت پدرت؟
تو که هستی که به فرمان خداوند مجید
قد به تعظیم برافراشته خیرالبشرت
بیشتر شیفتهی روی منیرت میشد
هرچه میدید نبی بیشتر از پیشترت
بخداوند دو عالم، به دو عالم نبوَد
چون تو و امّ و اَب و شوهر و دخت و پسرت
رخت بندد به دیارِ عَدَم از شرم، عذاب
گر به محشر فتد ای مظهر رحمت گذرت
در مقامی که تو فرمان دهی و نهی کنی
دو غلامند به تعظیم قضا و قدرت
با تحیر بسوی ختم رسل برگردید
تا علی یافت ز سرّ دو جهان باخبرت
صفحه صفحه چو بقرآن نظرم میافتد
آیه آیه است بتوصیف کتاب دگرت
زیر این چرخ کهنسال، تو در شام زفاف
جامۀ نو پی انفاق در آری ز برت
شعلهها لاله شود در نظر دوزخیان
فتد ای چشم خدا تا سوی دوزخ نظرت
به کتاب و به رسول و به علی داد بقا
عمر کوتاه تو و زندگی مختصرت
تو که مرآت خدایی به چه جرم و گنهی
نیلگون گشته ز سیلی رخ همچون قمرت
تو که سر تا به قـدم احمد مرسـل بودی
از چه خم گشت درایام جوانی کمـــرت؟
بسته شد دست علی، تا تو ز پـا افتــادی
آه از بی کسیِ همســـر خونین جگــــرت
به نگاه علّی و نالهی زینب سوگند
پسرت دید در آن کوچه چه آمد بسرت
خانهات نِی، که همه هستی عالم میسوخت
گر نمیریخت بر آن شعله، سرشک بصرت
همه اوصاف تو نادیـده گــرفتم اما
فخرت این بس که بود همچوحسینی پسـرت...
🖊#غلامرضاسازگار
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/Maddahankhomein