#روضه_جانسوز_حضرت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
وارث زهرای اطهر خانهاش آتش گرفت
زادهی آل علی کاشانهاش آتش گرفت
باوجودیکه تمام عمر، از یک شعله سوخت
بینِ شعله، نالهی جانانهاش آتش گرفت
وارثِ آن سینهی سوراخ از مسمارِ در
سینهی زخم و دلِ ویرانهاش آتش گرفت
آری آن شیخ الائمه، آن محاسن سوخته
همچو گیسو سوخته، گلخانهاش آتش گرفت
دید اهلِبیتِ خود را سخت در وحشت، ولی
کِی ز شعله، دامنِ دردانهاش آتش گرفت
بی عبا عمامه، با پای برهنه میدوید
کِی ز بام، عمامهی شاهانهاش آتش گرفت
صورتش وقتِ زمین خوردن، چو مادر شد کبود
یادِ سیلی کرد و زخمِ چانهاش آتش گرفت
ناسزا میگفت چون اِبنِ ربیعِ نانجیب
از عِتابِ دشمنِ بیگانهاش آتش گرفت
همچو جدش ریسمان بسته، چو او را میکشید
از طنابِ او، گلو و شانهاش آتش گرفت
دید یک شمشیرِ دشمن را نبی، بالا سرش
از هجومِ تیغِ نامردانهاش آتش گرفت
یارسول الله در گودال، میدیدی حسین
نیزه باران شد، دلِ رِندانهاش آتش گرفت
نیزهای شد در دهان و نیزهای شد در گلو
شمعِ جانش سوخت و پروانهاش آتش گرفت
مادرش از گوشهی گودال میدید از قفا
ذبحِ او را، اشکِ دانه دانهاش آتش گرفت
تا سرش بالای نیزه رفت، غارت شد حرم
ساغر و پیمانه و میخانهاش آتش گرفت
حاج محمودژولیده
@Maddahankhomein