#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#غزل
🔹تسبیح🔹
خورشید بود و جانب مغرب روانه شد
چون قطره بود و غرق شد و بیکرانه شد
آیینه بود و خُرد شد و تکّه تکّه شد
تسبیح بود و پاره شد و دانه دانه شد
یک شیشه عطر بود و هزاران دریچه یافت
یک شاخه یاس بود و سراسر جوانه شد
آب فرات لایق نوشیدنش نبود
با جرعهای نگاه، از اینجا روانه شد
عمری به انتظار همین لحظه مانده بود
رفع عطش رسید و برایش بهانه شد
آن گیسویی که باد صبا، صبح شانه کرد
با دستهای گرم پدر، ظهر شانه شد
او یک قصیده بود که در ذهن روزگار
مضمون ناب یک غزل عاشقانه شد
📝 #سیدرضا_جعفری
✅ @Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_کوفه
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
میرفتم و گدازه صفت میگداختم
تا دیدهام یکایکشان را شناختم
رد گشتم از صف صدقات و نگاهها
در هر ردیف قافیهها را نباختم
معمار تازیانهی کوفی خراب کرد
هر خانهی امید که با اشک ساختم
گرچه غریبهوار مرا خیره میشدند
باور نمیکنی! همه را میشناختم
دیدم که نعل تازه به هر خانهای زدند
با اسب خطبه، بر سر آن قوم تاختم
حتی صدای بغض جرس هم شکسته شد
با ضربهای که همهمهشان را نواختم
✍ #سیدرضا_جعفری
https://eitaa.com/Maddahankhomein