eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
683 ویدیو
358 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مه بود و آه رنگ خبرها پریده بود مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود مه بود و باد بین درختان سوگوار دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار آتش تمام راه گل لاله چیده بود با جان هنوز می‌شنود مشکل مرا آن گوش‌ها که زخم‌زبان‌ها شنیده بود عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود ای دیده در رضایت مردم رضای او ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت از دستهای حق که تو را برگزیده بود چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آمدی ستاره به حرف آمد صبح امید شد، شبِ وانفسا صد ساقه نور، پشت سرت سر زد از بین پله‌های هواپیما شب‌نامه‌های زخمی و دلخون را نام تو التیامِ سحر بخشید چشم خوشی ندیدۀ این مردم بر اشک‌های یخ‌زده‌اش خندید تاریخ را نشان جهان دادی گهواره را چه زود رها کردند سربازهات، حضرت روح الله! همراهت انقلاب به پا کردند با این شکوه مشت گره خورده صدها هزار حنجره فریادیم تا لحظه ی فرج برسد بی شک ما وامدار نیمه ی خردادیم تاریخ را ورق زدم از خرداد فصل غمت به اشک روان طی شد تقویم را ورق زدم از خرداد ناگاه روزِ سیزدهِ دی شد باری که بذر مهر تو در دل‌ها دلشورۀ تگرگ نمی‌داند اندیشه‌ ی تو زنده‌تر از پیش است اندیشه‌ ی تو مرگ نمی‌داند چون اتصال چشمه و سرچشمه اندیشه‌ات نفس به نفس جاری ست در گوش کودکان فلسطینی این انقلاب، نغمه بیداری ست https://eitaa.com/Maddahankhomein
به عشق شهیدان میهن بیا از آنهاست حقی‌ به گردن، بیا نه چون بادِ هرجایی هرزه گرد که با عزمی از جنس آهن بیا بنفشه نباشی که سر خم کنی سرافزاری ای سرو گلشن! بیا گر امروزِ دوران، چنین و چنان به امید فردای روشن بیا تو را رای، تضمین امنیت است پی پایداریِ مامن بیا جهان هر طرف فتنه‌ در فتنه است به کوری چشمان دشمن، بیا زن و مرد و پیر و جوان هم‌دلند تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
بداهه‌ای تقدیم به فاطمه‌ی رقیه سلام‌الله علیها: چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را که داغ آبله سوزاند قلب سنگ خارا را اسارت واژهٔ خردی‌ست وقتی پیش این دنیا گرفته دست های تو به بازی خاک صحرا را مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن نمی‌خواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟ نسیم از سوی طشت لاله‌گون آمد به‌سوی تو؟ که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را؟ همیشه جای تو بوده‌ در آغوش حسین اما گرفتی در بغل آخر سر خونین بابا‌ را درون خانه‌ی خود از خرابه روضه‌ می‌خوانیم که یادت می‌‌کند آباد این ویرانه‌ی مارا https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم رب الحسین خلیل خواست که در راه حق جوان بدهد بنا نبود کسی جز تو امتحان بدهد نبی شبیه عبایی تورا به دوش گرفت که تارو پود کسا را به ما نشان بدهد کسی که قدر تو را چون حبیب فهمیده رواست پای غمت لحظه لحظه جان بدهد ندیده بود به چشمش زمین، ز خلق کسی که خون کودک خود را به آسمان بدهد نماز از تو بجا مانده و سزاوارست اگر به نام تو هر ماذنه اذان بدهد کجاست غیر حسینیه مکتب درسی که پای روضهء تو عشق یادمان بدهد https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به فاطمه‌ی رقیه سلام‌الله علیها: چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را که داغ آبله سوزاند قلب سنگ خارا را اسارت واژهٔ خردی‌ست وقتی پیش این دنیا گرفته دست های تو به بازی خاک صحرا را مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن نمی‌خواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟ نسیم از سوی طشت لاله‌گون آمد به‌سوی تو؟ که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را؟ همیشه جای تو بوده‌ در آغوش حسین اما گرفتی در بغل آخر سر خونین بابا‌ را درون خانه‌ی خود از خرابه روضه‌ می‌خوانیم که یادت می‌‌کند آباد این ویرانه‌ی مارا https://eitaa.com/Maddahankhomein
در دل از داغ تو انگار شرار افتاده پرده از روضه جانسوز کنار افتاده ذهن شاعر نرسیده ست به ادراک غمت باز در قاب غزل عکس تو تار افتاده چادرت آیه‌ی نور است و بر این آئینه حق نداریم بگوئیم غبار افتاده شانه ی عرش تکان خورد به هق هق دیدند شانه از دست تو مادر دو سه بار افتاده (بشکند دست کسانی که شکستند تو را) دستت از ضربه ی آنروز ز کار افتاده روضه را چند ورق زد غزلم جایی رفت که در آنجا علم از دوش سوار افتاده آه از آهوی شش ماهه، بلاتشبیه، آه ظهر شد حرمله دنبال شکار افتاده https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
یاجوادالائمه ادرکنی بر روزگار پیر، امام جوان تویی باری که نوبهارِ بدون خزان تویی نامت محمد است و خصالت محمدی آیینۀ رسول خدا بی گمان تویی میلاد توست آنچه مبارک‌ترین شب است روشن‌ترین ستـارۀ نُه آسمـان تویی مردم زمان عرضۀ حاجاتشان هنوز سوگند می‌خورند به نام تو، جان تویی جانِ کلام، گفتۀ یحیی بن اکثم است در علم، پیشوای تمام جهان تویی این خاندان تجلی جودند هرکدام نام یکی جواد شد این بین و آن تویی https://eitaa.com/Maddahankhomein
تا آمدی ستاره به حرف آمد صبح امید شد، شبِ وانفسا صد ساقه نور، پشت سرت سر زد از بین پله‌های هواپیما شب‌نامه‌های زخمی و دلخون را نام تو التیامِ سحر بخشید چشم خوشی ندیدۀ این مردم بر اشک‌های یخ‌زده‌اش خندید تاریخ را نشان جهان دادی گهواره را چه زود رها کردند سربازهات، حضرت روح الله! همراهت انقلاب به پا کردند با این شکوه مشت گره خورده صدها هزار حنجره فریادیم تا لحظه ی فرج برسد بی شک ما وامدار نیمه ی خردادیم تاریخ را ورق زدم از خرداد فصل غمت به اشک روان طی شد تقویم را ورق زدم از خرداد ناگاه روزِ سیزدهِ دی شد باری که بذر مهر تو در دل‌ها دلشورۀ تگرگ نمی‌داند اندیشه‌ ی تو زنده‌تر از پیش است اندیشه‌ ی تو مرگ نمی‌داند چون اتصال چشمه و سرچشمه اندیشه‌ات نفس به نفس جاری ست در گوش کودکان فلسطینی این انقلاب، نغمه بیداری ست https://eitaa.com/Maddahankhomein
یاعقیلةالعرب سلام‌الله علیها نقل کردند راویان در جنگ که گذشتی تو از تمام خودت خیمۀ بی‌قرار زن‌ها‌ را کردی آرام با کلام خودت گاه پیش رباب میرفتی گاه دنبال آب میرفتی در اسارت نبوده‌ای بانو لحظه‌ای فکر التیام خودت گذراندید کوفه را تا شام وای از شام گفتم و الشام وقت ایراد خطبه‌ات باری پرده بردار از مقام خودت دخترِ بی‌نظیرِ شیر خدا! کس نفهمیده است شأن تو را جای آن‌ها که نیستند امروز پاشو از جا به احترام خودت ذوالفقار تو خطبه‌های تو اند خطبه‌های تو مدعای تو اند دختر کوثری و میگیری اذن پیکار از امام خودت کوفه اقلیم صبح دولت توست شام یک پرده از قیامت توست سند کربلا روایت توست کربلا را زدی به نام خودت http://eitaa.com/Maddahankhomein
recording-20250626-115746.mp3
زمان: حجم: 6.75M
یک عمر گفتم که ای کاش در کربلای تو بودم در بین یاران پاکت من جان فدای تو بودم یک عمر از اهل کوفه گفتم که بیزار هستم هربار نامت می‌آمد گفتم وفادار هستم با کربلا گریه کردم تا با تو همدل بمانم از کربلای زمانم حاشا که غافل بمانم حالا کجا ایستادم حالا که وقت نبرد است باید که بیدار باشم تکرار تاریخ درد است جانم فدایت حسین جان ... بند دوم سر تا به پا گرچه زخمیم‌ مانند زینب صبوریم با تکیه بر دست عباس ما مردمانی غیوریم ما وارثان ابالفضل زیر علم قد کشیدیم در سایه‌اش زندگی را غیر از شهادت ندیدیم این پرچم از آن مولاست باید که بالا بماند فرزند زهرا نباید این بار تنها بماند روزی که آماده باشیم پایان این انتظار است می‌آید آن‌کس که گفتند در دست او ذوالفقار است جانم فدایت حسین جان ... https://eitaa.com/Maddahankhomein
روزی که می‌شد سنگباران، خاکِ آبادی آئینه می‌روئید از ایوانِ این وادی فوّاره ها در هرطرف خون گریه می‌کردند بیگانه بود آن روز، گوهرشاد با شادی پایش بیفتد در مصاف سنگدل‌ها باز می‌ایستد این پنجره با عزم فولادی سر می‌دهیم اما حجاب از سر نه، تا باقی‌ست این سرزمین، این خانۀ آباء و اجدادی می‌پرسد از من دخترم، این صحن نامش چیست آهسته می‌گویم: عزیزم صحنِ آزادی https://eitaa.com/Maddahankhomein