eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
429 ویدیو
239 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹@rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.27M
❣﷽❣ ⚫️ 🔳 دامن کشان رفتی 🔳 غسل تنت امشب ، (شده مشکل من )۳ زخم روی سینه ت ،( شده قاتل من)۳ تنت رو شستم از زیر پیراهن هنوز با زخمت درگیره پیراهن بمیرم من۲ 🔳الا زهرا زهرا زهرا 🔳یا زهرا یا زهرا… پر از جراحته تنت ، (بمیرم برات )۳ انگار یه لشکر زدنت ، (بمیرم برات)۳ 🔳الا زهرا زهرا زهرا 🔳یا زهرا یا زهرا… با اشک میریزم آب رو برگای یاست آتیش زده من رو گلای لباست وجودم زهرا از قصه لبریزه داره از پهلوت خونابه میریزه 🔳الا زهرا زهرا زهرا 🔳یا زهرا یا زهرا… خونی شده باز کفنت ،( بمیرم برات)۳ انگار یه لشکر زدنت ، (بمیرم برات)۳ 🔳الا زهرا زهرا زهرا 🔳یا زهرا یا زهرا… https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم شام شهادت، روضه حضرت عباس سلام الله علیه شب بود و از خون‌گریه‌هایش ماه می‌سوخت عکس علی در چاه بود و  چاه می‌سوخت تنهاست...، دارد می‌کشد آب، آب نه اشک تا پیش زهرا آب هم در راه می‌سوخت از بس‌که آتش داشت در سینه عرق داشت می‌خواست تا آهی کشد که آه می‌سوخت تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست طوری که پیش او رسول‌الله می‌سوخت اسما بریز آب روان باید بشوید آن خانمی را که در آن درگاه می‌سوخت عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان از بسکه با  اُماه یا اُماه  می‌سوخت در بینِ دندان  آستین را داشت زینب خود را حسینش گاه می‌زد گاه می‌سوخت دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار از زخمهای همسری همراه می‌سوخت دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ... می‌زد نفُس می‌گفت: یافتاح  می‌سوخت خون می‌چکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت در زیر کوهِ داغ گویا کاه می‌سوخت * * از علقمه هم آب را می‌بُرد عباس در بین گهواره لبی جانکاه می‌سوخت با مَشک، سقا در میان راه می‌ریخت بی آب سقا  در میان راه می‌سوخت با سر عمو اُفتاد زهرا بود و می‌دید در شعله  زُلفِ خیمه‌های شاه می‌سوخت آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی گیسوی طفلی رو به قربانگاه می‌سوخت وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه زینب تمام راه  با این ماه می‌سوخت (حسن لطفی ۴۰۳/۰۸/۲۵) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
از لحظه ای که دل به غمت مبتلا شده کارم برای امر ظهورت دعا شده خیلی غریب و بی کس و تنها شدی ببخش با غفلتم، نصیب تو صدها بلا شده فرزند ناخلف شدم از یاد بردمت عمریست منزلت، پدرم ذی طویٰ شده مهلت بده که عمر؛ کم است و خطا زیاد حالا که مهر تو به دل من عطا شده مهلت بده که گریه کنم در فراق تو با دیده ای که وقف تو،ماتم سرا شده ای کاش وقت آمدنت زودتر شود تنها ظهور، حاجت این بینوا شده مرگم اگر رسید،سری هم به من بزن آقا بگو که قلب تو از من رضا شده آقا ببین که در وسط روضه های سخت کارم همیشه ناله ی (مهدی بیا) شده شام شهادت است کجا غرق ناله ای در سینه ی تو روضه ی مادر به پا شده شام شهادت  ِهمه ی هستی  ِعلیست گویا که وقت غسل خود  ِمرتضی شده با اشک چشم، فاطمه را غسل می دهد دیگر علی به مرگ خودش هم رضا شده می ریزد آب روی تن و آب می شود پشتش کنار فاطمه از غصه تا شده امر  ِسکوت داده ولی داد می زند بی تاب؛ قلب حیدر  ِخیبرگشا شده آهی کشید در وسط ناله ها و گفت اسماء ؛ حق بده،که به او بد جفا شده اسماء اگر که تاب نمانده به سینه ام دستم به زخمهای تنش آشنا شده می ریزم آب روی تن کوثرم چرا بنگر که درد ساقی کوثر چه ها شده آبی که بوده مهریه ی فاطمه، ببین مشغول  ِغسل پیکر خیرالنساء شده گل را کسی به زیر لگد له نمی کند یاس نبی چگونه پر از ردّپا شده گفته شبانه جسم مرا غسل کن چرا چون استخوان سینه ی او جابه جا شده خیلی کشیده درد، بمیرم برای او بیخود نبوده؛ مرگ، برایش شفا شده حالا کنار غسل جراحات فاطمه قلبم دوباره راهی کربوبلا شده رد شد فقط دو دست من از روی زخمها وای از نگاه زینب و رأس جدا شده غسلش شبانه بوده و از زیر پیرهن وای از نگاه زینب و موی حنا شده شکر خدا که فاطمه ام دفن می شود وای از تنی که گوشه ی صحرا رها شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
150.9K
☑️ ☑️ ☑️ اشک حیدر اشک اسما گشته آب غسل زهرا شوید آهسته آهسته حیدر زخم پهلو و بازوی کوثر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 دست محنت زد روی دست شیون مولا بلند است لرزه افتاده بر زانوی او دست حیدر رسیده به بازو الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 نیمه ی شب مخفیانه می‌رود مادر ز خانه پیش چشم یتیمان مضطر رفته بر شانه تابوت مادر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴ا🏴🏴🏴 ای کبودی در کبودی یاور حیدر تو بودی شستن یاس پرپر چه سخت است نیمه شب دفن مادر چه سخت است الوداع الوداع فاطمه جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9