بنام خدا
#محنت_اصغر_و_......
"" "" "" "" "
ای قلم باب سخن را باز کن
لحظه ای ساز محن را ساز کن
کن اشاره بر غم و اندوه و درد
حرمله؛گو باعلی اصغر چه کرد
آن لعین آیامگر وجدان نداشت
اوترحم قدر یک حیوان نداشت
داشت سنگی جای دل بر سینه اش
بود افزون تر ز افزون کینه اش
ناکس و ؛ نامرد بود و ؛ ناخلف
او نداشت یک ذره هم شأن و
شرف
عاشق تیر سه پر بود آن خبیث
مایه ی ننگ بشر بود آن خبیث
آری آن مردک همیشه هر زمان
می گذاشت تیر سه شعبه بر
کمان
محنت اصغر عزیزان جانفزاست
خارج از؛ ادراک و؛ فهم و؛ درک ماست
روز عاشورا زمان ایستاده بود
آسمان ها با زمین هم ناله بود
حرمله تا که کمان را بر کشید اصغر آندم جام می را سرکشید
امتحان ؛ عاشقی را پاس کرد
با دل و جان عشق را احساس
کرد
وامصیبت ؛نیزه و؛شمشیر کجا
طفل شیرخواره کجا و تیر کجا
کرده بود آیا گناهی او مگر
یا خطا و ؛ اشتباهی؛ او مگر
گر کنند جنگی بزرگان هر زمان
در امان هستند اطفال و زنان
لیک در جنگ و جدال کربلا
حلق اصغر را دریدند اشقیا
سوخت ازسوزعطش طفل رباب
کس نداد حتی بر او یک جرعه
آب
بگذریم که تیر با اصغر چه کرد
گریه کرد برحال او نامرد و مرد
حرمله آنروز در ٱن صحرای غم
قامت مردانگی را کرد خم
ز آنزمان شد مهرو الفت کیمیا
رحم و انصاف و مروت کیمیا
شد بلند تا آسمانها قیل و قال
سایه افکند بر جهان جنگ و
جدال
شد شرارخشم ونفرت شعله ور
شد بشر دربحر بحران غوطه ور
فاخرا همواره در طول زمان
گشته جاری اشک هر پیروجوان
لیک حزن اهل بینش ماسواست
این غم واندوه صرافش خداست
هر که گرید بر حسین از عمق
جان
یا کشد یک لحظه آهی در نهان
بی شک و تردید و بی یک ذره
شک
سر بساید او به طاق نه فلک
"" "" "" "" "" "
شاعر: مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein