eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
685 ویدیو
359 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
یاجعفربن محمد سلام الله علیه آن صبح که از چشمت طالع شده صادق شد هرکس که نشد وامق، درصبح تو عاشق شد از هند کلام تو هرکس سخن آورده آزاده ی الطاف آن طوطی صادق شد دُرِّ سخنان توازبس که تبلور داشت باعث، به کسادی در بازار منافق شد هرچند گلی هستی از گلشن پیغمبر درسینه ی تو غمها،بستان شقایق شد ازشهد کلام تو هرکس قدحی نوشید بستان دلش پراز  کندوی حقایق  شد ازفصل بهار تو علامه فصول آورد گلهای بحار او تقدیم  خلایق  شد قرآن تو ،و یا  قرآن بر رحل لبت داری اعجاز کلام تو این مصحف ناطق شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
زائرخوشبخت هر که راهی به سر ملک خراسان ببرد عاقبت راه به سرچشمه ی باران ببرد مثل گلهای دم صبح ضریحش شود و صبح هر روز دل از قمصر کاشان ببرد زعفران جای خودش زائر خوشبخت آنکه وا کند سفره ی دل از حرمش نان ببرد وعده داده به سه جا در طمع دیدن او دست بوس اجلم از تن من جان ببرد مُرده از شوق وصالش کفنش پاره کند زنده دستش طرف چاک گریبان ببرد زائری از حرمش بی مدد جبراییل ره به معراج از آن گوشه ی ایوان ببرد سر خوش از واشدن هر گره زلف شود باد تا پنجه در آن زلف پریشان ببرد کهنه فرش حرمش را سر بازار برند هم دل از تاجر و هم فرش سلیمان ببرد گر چه بر گنبد او صبح بتابد خورشید مثل این است که او زیره به کرمان ببرد زائری خواست به او تا سر وسامان بدهد زائری خواست از او تا سرو سامان ببرد حرمش عین ثواب است ؛محال است محال به حرم آمده همراه خود عصیان ببرد من که دعبل نشدم "قنبر" کویش نشدم باید این شعرِ مرا آه به پایان ببرد https://eitaa.com/Maddahankhomein
نقطه وحدت عالم همه از خال علیست گندم بندگی از خرمن اعمال علیست من اگر شیعه شدم ربط ندارد به پدر سرّ آن عالم ذر در کف غربال علیست نظم این کنگره در گوشه مشتش باشد بحر طوفان زده هم قسمتی از حال علیست م مصحف حق بنگر معنی و تفسیر علیست سیر و منهاج خدا جمله ای ازقال علیست جلوهء قوس قزح را به بهاران دیدی ذوق این ذره بگوید که همان شال علیست جالب عرش خدا  در شب معراج نبی صوت ربانی حیدر، مه تمثال علیست از سر کنگره ی عرش ندا می‌آید فاطمه از نظر ذات احد مال علیست https://eitaa.com/Maddahankhomein
برای غدیر و ولایت امیرالمومنین علیه السلام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 چونان طفلی که باشوقش کبوتررا نشان میداد غدیر خم در آیینه پیمبر را نشان میداد برای چشمهایی که به دنبال حقیقت بود به انگشت اشاره هرکه منبر را نشان میداد نبی می‌گفت از عهدی که از روز ازل داریم برای احتجاجش  عالم ذر را نشان میداد برای شرح اکملت لکم باید که پیغمبر خطرمیکردو میآمد و حیدر را نشان میداد پیمبردست حیدررا که بالابرد یعنی داشت به مشتاقان کوثر ،جام کوثر را نشان میداد پیمبردست حیدررا که بالا بردیعنی داشت به مردم شوکت فتاح خیبر را نشان میداد پیمبردست حیدر را که  بالابردیعنی داشت به مردم قامت الله اکبر را نشان میداد پیمبر داشت در واقع هوالباطن هوالظاهر هوالقاهر ،هوالاول وآخر را نشان میداد پبمبرداشت عین اله پیمبرداشت وجه اله قسیم الناروالجنه به محشررا نشان میداد هدایت میشدند آخر اگر میخواستند آنها نبی حتی اگر دست اباذر را نشان میداد مقام دار با منبر چه فرقی میکند وقتی به روی دار میثم  شأن منبر را نشان میداد مرید آن مرادم که به بالین غلام خود به نوکرها مقام قرب نوکر را نشان میداد تمنا کرد موسی نور سلمان را نشان دادند به ما ای کاش مولا نور "قنبر" را نشان میداد https://eitaa.com/Maddahankhomein
"حسن جانم" همیشه می‌شود حاصل شب از زلف سیاه تو برآرد سربرون خورشید از پشت نگاه تو در اردوگاه چشمانم زده خیمه سپاه تو اسیرم کرده ای اما چه میباشد گناه تو! که در کفر سر زلفت ،کنون سرشار ایمانم توآن شاهی که حاتم هم  زده زانو به دربارت زبس زیبا رخی، یوسف شده مشتاق دیدارت شهنشاها چه کم داری، میان خیل سردارت حسین ابن علی وقتی شده میر و علمدارت که مثل مادرت گوید ،حسن جانم حسن جانم به روی پرچم صلحت قیام کربلا داری ودر" لایوم کیومک"پیام کربلا داری که باقاسم حضوری در تمام کربلا داری به نامش خیمه ای را در خیام کربلا داری به لطف حضرت قاسم درِ این خیمه میمانم به هر سورفته ای قبله به سمت تو شده مایل تو که فرصت نمیدادی لبش را واکند سائل فزون جمعیت میشد به هر جا میشدی داخل که وامیکرد در کوچه مسیرت را ابوفاضل فقط یک کوچه خلوت شدکه کرده مرثیه خوانم یکی با مُکنت اخلاق پیغمبر، مسلمان شد یکی با کندن در از دل خیبر، مسلمان شد یهودی دید دست بسته ی حیدر،مسلمان شد سر خوان حسن آمد اگر کافر ،مسلمان شد به اقرار حسن "اَنّ کریم اله "مسلمانم تو مخلوقی ولی خلق کرامت از ازل کردی به مصرع مصرع چشمت ،بنا بیت الغزل کردی علی فتاح خیبر شد، تو هم فتح جمل کردی واین ماه ضیافت را چنان ماه عسل کردی که بعداز فطر هم شهدش بماند زیر دندانم جمل بر پا شد و فتنه و مردانی پِی نانش تو بودی و جمل بود و تب اشتر پرستانش ومردانی که میخوردند شیر جهل پستانش جدا کردی به یک ضربه،ستون کفر دستانش جدا کن موی سرخی را اگر مانده به دامانم گره افتاده از زلفت میان تار اشعارم که بی لطف نگاه تو چو خشتی زیر آوارم دراین فکرم برای توشه ی محشر چه بردارم شدم سرخوش،که دربین پسرهایم حسن دارم که از نامش نمک دارم میان سفره ی نانم شب قدراست ودر سینه دلی را پُر محن دارم میان بوریای دل شهیدی بی کفن دارم برای بخششم برتن حریر پنج تن دارم ولی بیش از همه ذکر "الهی بالحسن" دارم و" خلّصنا من النّاری "میان رحل دستانم https://eitaa.com/Maddahankhomein
میلاد پیامبرمهربانی ها بوی گل محمدی می رسد از کرانه ای بلبل فردوس برین نغمه کند ترانه ای پرده نو به کعبه زن در قدم شاه سخن آینه ذات خدا دارد از او نشانه ای هور و ملک رفته زهوش آتش زرتشت خموش از قدم محمد و چه بهترین بهانه ای کاخ فرو میشکند آب به خشکی فکند شاخه شادی بزند دردل ما جوانه ای بی تبر اما چو خلیل آمده بر رور زمین اهل یقین بداند این بت شکن زمانه ای صبح سپید سررسید از رخ شب پرده درید سرزده خورشید نبی به ظلمت شبانه ای بلبل روز ازلی آمده پابوس نبی پر شده در باغ و چمن نغمه عاشقانه ای هر که شنیده حسن او خصائص جمال و رو حقیقتی می‌شنود گو شنود فسانه ای پنجره‌ی دل بگشا همچون نسیم دلگشا بوی گل محمدی می رسد از کرانه‌های https://eitaa.com/Maddahankhomein
حالا که قبر مادر سادات مخفیست جای بیقعش ،قم روی فرقی ندارد
تقدیم به منتظران ظهور بنگر دور و بر کعبه پر از  قابیل   است خنجر آل سعوداست و سر هابیل است لشکر  ابرهه در مکه  سوار  فیل  است به لب اهل یمن زمزمه ی تعجیل است (به یمن مینگرم کز تو بیاید خبری ) لشکر ابر هه   از مکه   برون  میآید داعش از خیمه گه لشکر دون میآید هر طرف مینگرم  دیو جنون میآید از بد حادثه از چشم تو خون میآید (گرچه توخونجگر از حادثه ی میخ ودری) کاش در امر فرج باعث تعجیل شویم تو بیایی و  به امر   تو ابابیل   شویم یا که بر روی سر ابرهه سجیل  شویم اُف به ما باد که درمعرکه هابیل شویم (تا که فرمان زشما هست و زما امربری) بنگر  باز که این طائفه   سلمان  دارد که به سلمانی اوشد که مسلمان دارد وبه قرآن   وجودی   تو ایمان    دارد سایه ی دست شما را به سر ایران دارد (زین سبب حمله براین خاک ندارد اثری ) در خزانیم،ولی، مست   بهاریم هنوز مست از گردش چشمان نگاریم هنوز واگر وعده رسد، پای  قراریم   هنوز بس که ما بغض دل از حرمله داریم هنوز (که از آن داغ زده سینه ی ما را شرری ) باورم هست بیایی ،نظرم خواهی کرد یا بر آن عهدکه خواندم خبرم خواهی کرد یا به دنبال رُخت در بدرم خواهی کرد تانمازی که اقامه به حرم خواهی کرد (سرخوشم،بعد نمازت به رُخم مینگری ) به مظلومیت امیرالمومنین علیه السلام عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
هیهات عاقبت عاقبت جمعهء موعود تو خواهد آمد بوی اکرام و گُل جود تو خواهد آمد وعده دادیم به دیده که تو را می بینیم همدگر را من و تو کی و کجا میبینیم لیت شعری که کجا وعده ما خواهد بود در دل دشت و دمن یا به طوی خواهد بود بس کن این پرده نشینی و کمی رخ بنما که جهانی بنشسته به تماشای شما عاقبت می‌رسد آن روز که می آیی تو جمعهء نامی و نوروز که می آیی تو از تو حال و خبری کاش که میدانستم در فغانم اثری کاش که میدانستم بی خبر بودن از احوال تو ما را سخت است آتش کینه و این زخم زبان ها سخت است در پس پرده صبوری تو بس بسیار است زخم این زخم زبان ها به خدا دشوار است من کیم دم بزنم از تو و دیدار شما چشم  آلودهء  ما و گل رخسار شما تو دل آزرده زاعمال منی می‌دانم و دعاگوی بر احوال منی میدانم در دل من بنگر مهر تو بس بسیار است همه ببینند و نبینم رخ تو دشوار است عمر کوتاه من و صبر خداوندی تو قلب آلوده ما و تب دل بندی تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به نگار امام حسن علیه السلام حضرت قاسم سلام الله علیه 🌺🌺🌺🌺ا🌺🌺🌺🌺 دارم به سر فکر غزل ،حیَّ علی خیرالعمل باید که از هر مصرع چشمت بسازم یک غزل خَیر است در چشمان تو رزق است در دستان تو ای قامت حُسن وکرم وی تا به سر خیرُالعمل چشم تو باب القبله ام از چشم تو کم گفته ام وقتی مسلمان گشتم از چشم تواز روز ازل داری نسب را از منا، وی مشتق از آل کسا ابن الکرم ابن الحسن ای اهل احلا من عسل سبزین قبا داری به تن، عمامه چون بستی به سر از این جهت باید کنم تشبیه رویت بر زُحل تو کاملی من ناقصم من در ازل تو در قِدَم هرچه بگویم وصف تو گویا که گفتم از بدل دارد عسل می ریزد از اعماق کندوی تنت وقتی عموجانت حسین آمدفشردت در بغل شهزاده ای و ذوالمنن ؛جای زره برتن کفن تیغی به کف چرخانده ورفتی به میدان جدل در یک نظر مثل علی در یک نگه مثل حسن دشمن نمی‌داند تویی ،فتاح خیبر یا جمل؟ ان تنکرونی گفتی و سبطُ النبی الموتمن گفتا به لرزه دشمنت یالَلعجب،یا لَلْاَجل چین بر دو ابرو میزنی فریاد یا هو می زنی مانند عباس آمدی در قلب میدان مثل یل شهزاده ای این جای خودپیکار تو در جای خود گفتی که«احلا من عسل»این جمله شد ضرب المثل خواهم که بر درگاهتان دارای یک منسب شوم یا نوکر "قنبر" شوم یا خاک راهش لااقل https://eitaa.com/Maddahankhomein
عاقبت جمعه عاقبت جمعهء موعود تو خواهد آمد بوی اکرام و گُل جود تو خواهد آمد وعده دادیم به دیده که تو را می بینیم همدگر را من و تو کی و کجا میبینیم لیت شعری که کجا وعده ما خواهد بود در دل دشت و دمن یا به طوی خواهد بود بس کن این پرده نشینی و کمی رخ بنما که جهانی بنشسته به تماشای شما عاقبت می‌رسد آن روز که می آیی تو جمعهء نامی و نوروز که می آیی تو از تو حال و خبری کاش که میدانستم در فغانم اثری کاش که میدانستم بی خبر بودن از احوال تو ما را سخت است آتش کینه و این زخم زبان ها سخت است در پس پرده صبوری تو بس بسیار است زخم این زخم زبان ها به خدا دشوار است من کیم دم بزنم از تو و دیدار شما چشم  آلودهء  ما و گل رخسار شما تو دل آزرده زاعمال منی می‌دانم و دعاگوی بر احوال منی میدانم در دل من بنگر مهر تو بس بسیار است همه ببینند و نبینم رخ تو دشوار است عمر کوتاه من و صبر خداوندی تو قلب آلوده ما و تب دل بندی تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
باز هم حال و هوایی به دلم افتاده باز هم مرغ دلم فکر حرم افتاده باز قلادّه ی سگ‌های سر کوی شما حلقه ی دار شده دور دلم افتاده عشق یعنی که پیاده بروی به کربلا حیف در عمر من این واقعه کم افتاده وعده ی ما شب جمعه، حرم حضرت عشق دلم آنجاست که آن خوان کرم افتاده بهترین حادثه ی مجلس تو اشک عزاست اتفاقی که در این چشم ترم افتاده اربعین می‌رسد و مضطربم باز امسال نکند نام من از دست قلم افتاده https://eitaa.com/Maddahankhomein