تحویل سال
سوگند میخورم که نباشی بهار نیست
شعری میان دفتر این روزگار نیست
سین سلام سفره ی تحویل سال نو
معنای حس و حال دلم انتظار نیست؟
روزی طلوع میکنی و می رسد بهار
اما به ماه و سال و زمان اعتبار نیست
تقویم هم به گفته ام اقرار می کند
احساس میکند که نباشی بهار نیست
آغاز سال نو به لبم ذکر العجل
آقا جهان بدون شما ماندگار نیست
"عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان"
سوگند میخورم که نباشی بهار نیست
#هدیه_ارجمند
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#رباعی_بهار
امسال بیا بهار راحفظ کنیم
چشم و دلِ بی قرار را حفظ کنیم
جمعه نه تمامِ هفته با ندبه ی خود
حیثیتِ انتظار را حفظ کنیم
#هدیه_ارجمند
#سال_نو_مبارک
#منتظرفرج
@Maddahankhomein
بر بالِ فرشته ی ولایت هستی
در اوجی و فکرِ حالِ ملت هستی
هر روز اگر "عاشقِ خدمت" بودی
امروز ولی "شهیدِ خدمت" هستی
#شهید_خدمت
#خادم_الرضا
#هدیه_ارجمند
غزل-مثنوی
#خطبه_شقشقیه #امیرالمؤمنین
بریز در دل من ناگهان خودت را شعر
بریز تا که ببارم به روی دنیا شعر
اگر که گل نکند واژه های بی تابم
پر از سوال سکوتم لبالبم تا شعر
ببخش حرف مرا که چقدر فاصله هست
از ین زمین که منم تا به آسمان ها شعر
نشست قافیه در ساحل کلام علی
چگونه قطره بگوید برای دریا شعر؟
به سجده آمده ام در حرای غار خودم
که جبرئیل بیارد برای مولا شعر
گلویت آنقدر از زخم استخوان رنجید
که بند آمده حالا زبانِ حتی شعر...
🌴
وضو گرفته ام و شقشقیه میخوانم
وسیل آمده در گوشه های چشمانم "
لقد تقمصها" شانه غزل لرزید
لباس غصبی مولا چقدر می ارزید؟
سکوت کردی و حالا.."رایتُ انَ الصبر"
شنیده چاه صدا را "رایتُ انَ الصبر
" زمین که دید به چشمت غبارو خاشاک است
نشست و بر سرِ خود زد، چقدر غمناک است
خلافت و شتر ماده ای که میدوشند
به روی هجده ذی الحجه چشم می پوشند..
خلافتی که چنین بی حساب می چرخد
بدون محور دین، آسیاب می چرخد "
اری تراثی نهبا" که ارث غارت شد
اگرچه با همه روز غدیر بیعت شد
هجوم گله ی پیمان شکن که بسیارند...
شبیه ریزش پرپشت یال کفتارند
چقدر یخ زده دنیای شان، حقیر شدند
درخت های جوان،شاخه شاخه پیر شدند
🌴
کشید آهی و آتش به روی دفتر ریخت
و اشک آمد و خاموش، قلب کوثر ریخت
اگر که شیوه ی اندیشه ی کسی والاست
اگر که قطره به دنبال مسلک دریاست
بداند آنکه سبکبال و شیعه ی مولاست
از آب بینی بزغاله، پست تر، دنیاست
#هدیه_ارجمند
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🕊🕊🇮🇷وطن🇮🇷🕊🕊
🔹شیعه یعنی که جای پایت را
جای پای امیر بگذاری
سبز باشد جهان اگر حتی
پا میان کویر بگذاری
🔹مرگِ شیرین، شهادتی سرخ است
که به دنیا، حیات می بخشد
بغض پنهان پشت هر کلمه
به غزل ها نشاط می بخشد
🔹فرق دارد که غرق خوابی یا
خواب و بیداری ات شبیه هم است
فرق دارد چه در سرت داری
نیت سبز بی بهانه کم است
🔹سرو سرو است بی گمان ای دشت
باد او را تکان نخواهد داد
ریشه ای که همیشه جاوید است
دل به دنیا نشان نخواهد داد
🔹کوه آمد کنار دفتر شعر
اشک او تکه های یک ابر است
دل به دریا زده ست خون شهید
رمز عشق و "مقاومت" صبر است
🔹یک قدم سمت نور رفته ای و...
صد قدم نور سمت بندگی ات
هر شهادت شروع یک راه است
خون سبزی شده ست، تازگی ات
🔹روزها طعمِ قهوه ی عربی
تلخِ تلخ و چقدر شیرین است
شد جهان با مقاومت بیدار
هر شهیدی ستون دیرین است
🔹هر شهیدی پر از بهانه ی سبز
هر شهیدی تپش تپش تپش است
در رگ دین مدار ها جاریست
قطره خونی که بغض هر جهش است
🔹یک نفر می رسد به تنهایی
نام او صد سپاه می طلبد
یک نفر که همیشه فرمانده ست
مردِ میدانِ راه می طلبد
شاعر: #هدیه_ارجمند،
کارشناس آموزشی دانشگاه امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
شروع می شود اندوه شعر با گریه
اشاره ایست به داغ دل شما گریه
شبیه پرچم شبهای بیت الاحزان است
بلند شد به قیام تو بی صدا گریه
کنار برکه جریان گرفته در تاریخ
به خواب برده گمانم سقیفه را گریه
اگرچه واژه در اندوه تان کم آوردم
زبان دیگری آورده ایم با گریه
زمین به شوق تو گرم است و رودها سرمست
به ربنای تو شد زمزم دعاگریه
شکوه مادری ات را به آیه ای برسان
گرفته گونه ی تقدیر هل اتی، گریه
غزل، حماسه ای از شعر مادرانه شده
و مثنوی پر احساس عاشقانه شده
بگو برای علی از قرار زندگی ات
دفاع کرده ای از اقتدار بندگی ات
بخند تا که علی جان بگیرد از جانت
که مرهم است عسل روی زخم پنهانت
نشسته ای و سرت گرم موی زینب شد
و ناگهان همه ی بیت ها مرتب شد
چقدر شانه زدی حجم غصه هایت را
شنید قصه ی بی تاب در، صدایت را
میان مادری و دختری و همسری ات
چه خطبه ها که نخوانده مقام سروری ات
بگو برای جهان رازی از وجودت را
سکوت میکنم انبوهی از نبودت را
و ذکر مهره ی تسبیح می شود کوثر
فرشته آمده پابوس حضرت مادر
#فاطمه_فاطمه_است
#هدیه_ارجمند
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9