#امام_حسین_علیه_السلام
باز در مدحِ تو هر قافیه سر گردان است
بیت بیتِ غزلم بی سر و بی سامان است
ای که یادِ تو به هر یاد سزاوارترین
ای که نامت همه جا عطرِ گل و ریحان است
من به جادوی نگاهت همه دم محتاجم
هر چه دارم همه از موهبتِ جانان است
من که عمری ست گرفتارِ سرِ کوی توام
اصلاً این آتشِ جانم همه از هجران است
امشب از اشک وضو کردم و از خونِ جگر
که علاج دلِ تنگم کرَم و احسان است
وَ تو آن چشمه ی فیضی و دوای همه درد
خوشم از درد که با دستِ شما درمان است
حال، این نوکرِ سرگشته وُ این دستِ نیاز
چو کویری که نگاهش طلبِ باران است
من به گهوارهی تو دستِ توسل دارم
نیمه جانی ست مرا در قدمت قربان است
دست بر سینه به پیشِ قدمت استادم
همچو یک بندهی عاصی که برِ سلطان است
ای غزالِ غزلم شور بده بر سخنم
نامِ تو زینتِ هر دفتر و هر دیوان است!
#هستی_محرابی
#السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین_ع
یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام
هم به عشقِ گنبد و گلدسته هایت زنده ام
از غم و شور عزایت سخت افتادم ز پا
من به لطفِ تربتِ دارالشفایت زنده ام
آگهی از حالِ من آقا که از شوقِ وصال
از نگاهِ مرقد و صحن و سرایت زنده ام
هر شبِ جمعه به یاد مرقد شش گوشه ات
یا به شوقِ روضه، با اشکِ عزایت زنده ام
روز و شب داغِ علمدارِ حرم سینه زنم
یاد سقای حرم زیرِ لوایت زنده ام
تا که عاشورا بیایم در میانِ قتلگه
همرهِ مادر بمیرم من برایت زنده ام
تا که اصغر تیر آمد بر گلوی نازکش
من برای ناله های بیصدایت....زنده ام
زنده ماندم تا که در پایین پایت جان دهم
گاه سر بر خاکِ قبرت گه به پایت زنده ام!
#دلتنگ_کربلا_حرم_روضه
#هستی_محرابی
#دلتنگ_کربلا_شب_زیارتی
در هر شبِ جمعه دلِ ما طوفانی ست
از هجرِ تو دیده های ما بارانی ست
دلتنگِ فراق و منتظر بهرِ وصال
چون چاره ی دردِ ما حرم درمانی ست!
#هستی_محرابی
@Maddahankhomein
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری_س
آنقدَر زینب در این صحرا وُ دشت
یک تنه امشب به دنبالِ تو گشت
گاهی می گردد به دنبالِ سرت
گاهی می گردد به دنبالِ تنت
ای برادر جان کجا شد مسکنت؟
در کجا خواباند امشب دشمنت؟
ای حسین جان پشتم از داغت شکست
دردِ عالم بر دل و جانم نشست
السلام ای لاله ی عریان بدن
السلام ای شاهِ بی غسل و کفن
ای برادر گو کجا افتاده ای؟
یک بدن از چه دو جا افتاده ای؟
تا سحر بیتوته در صحرا کنم
شاید امشب من تو را پیدا کنم
گر نبینم من تو را با اشکِ خود
یکسره این دشت را دریا کنم
ای حسین امشب تو مأیوسم نکن
اینقدَر در آه و افسوسم نکن
رُخ بتابان لحظه ای ای نورِ پاک
تا بیایم در برت، روحی فداک!
"یا حسینی احرق قلبی عزاک
روحنا یا قرهً عینی فداک
یا غریبا فی دیارِ کربلا
صرت عریاناً و مسلوب الرٌدا"
1متن عربی: حسین جان، مصیبت
تو دلم را آتش زد
ای روشنیِ چشمم، جانمان فدایِ تو
2_ای غریب سرزمین کربلا تو
پس از شهادت عریان گشتی و
بالا پوش و لباست به غارت رفت،
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#نذر_اسارت_امام_سجاد_علیه_السلام
باز امشب در نگاهت کربلا تصویر شد
مرغِ جانت نوحه خوان و واژه ها تکثیر شد
تا که بابا را به روی نعشِ اکبر دیده ای
سوره ی والفجر او زیباترین تفسیر شد
روی دستانِ غمش شش ماهه پرپر می زند
آه! آندم کامِ خشکش بی قرارِ شیر شد
ناله های جانگدازت می خراشد سینه را
چشمِ تو آیینه دار شعبه شعبه تیر شد
با دلی از خون پیش آید عمو با مشکِ آب
او که می آید چرا پس این رسیدن دیر شد
گو فلک آتش به باغِ آرزوهایت زده
آن زمان تا حلقِ اصغر با سه شعبه سیر شد
پرده ی محمل بلند و دیده ای آنجا زنی
در میانِ شام و کوفه بی گنه تحقیر شد
تنگ آمد راهِ جاده با حضورِ شامیان
هلهله سر داده، ذیالقربی چنین تعبیر شد
می گریستی همچو باران وا مصیبت بر لبت
تا که بر دستِ زنان و کودکان زنجیر شد
من نگویم مجلسی در مقتلش آورده است
شک نکن که عمه جانت از همین جا پیر شد
قتلگه وصل و فراق دو کبوتر بوده است
از همین جا بود عشقِ داغشان اکسیر شد!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#نذر_غربت_امام_سجاد_ع
بسته بوده بر شتر پاهای تو
گشته خم آن قامتِ رعنای تو
آتشِ تب در همه اعضای تو
می رسد تا عرش واویلای تو
رفت بر نیزه سرِ بابای تو
سینه ات لبریز از آه و انین
بر سرِ تو خنجرِ شمرِ لعین
بس که می زد با عمودِ آهنین
چند بار افتاده بودی بر زمین
هر طرف دنبالِ تو جلّادِ کین
در تمامِ راه زیرِ آفتاب
گردنت زنجیر و بازویت طناب
جانت از سوزِ عطش در التهاب
کامِ تو در حسرتِ یک جرعه آب
لعن و نفرینِ تو بر قومِ عذاب!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری
بانوی حمیّت و حماسه زینب(س)
تندیسِ نماز و استغاثه زینب(س)
خورشیدِ رسالت است مهتابِ ولا
در آینه ی علی خلاصه زینب(س)
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#برداشتی_مختصر_از_خطبه
#حضرت_زینب_س_در_کاخ
#یزید_لعنت_الله_علیه
«ثُمَّ کَانَ عَٰقِبَهَ ٱلَّذِینَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَکَانُواْ بِهَا یَسۡتَهزِءُونَ
سپس عاقبت آن کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، این شد که کافر شده و آیات خدا را دروغ انگاشتند و آنها را به مسخره گرفتند[روم آیه۱۰]
بزم در کاخِ یزیدِ فاسقِ شیطان تبار
گوش ها در بازتابِ گفتگوی نور و نار
در میانِ تشتِ زرّین می درخشد قرصِ مَه
خیره مانده چشمِ شَه بر خواهرانِ داغدار
بی حیا می زد به راسِ شاهِ دین با خیزران
پیشِ چشمانِ رقیه(س) دختِ شاه و شهریار
منظره درد است دردِ غربتِ خونِ خدا
لیک زینب مثلِ زهرا(س)در شکوه و اقتدار
سعیِ دشمن بود خود پیروز باشد در مصاف
محو گردد نامِ زیبای حسین(س)از روزگار
حیدری ثانی ست زینب،گر چه میدانیم ما_
لافتی اِلا علی لاسیف اِلا ذوالفقار
با کلامِ حق سخن آغاز کرد امّا چه سود !
کی شود با نطقِ اَحسن آشنا گوشِ حِمار
استنادِ خطبه اش آیاتِ قرآن کریم
ظلم گر باشد نخواهد شد حکومت پایدار
بند بندِ نطقِ او تبیینِ دینِ جدِ اوست_
اینکه رفته بعد او در هاله ی گرد و غبار
انقلابِ کربلا را، عشق معنا می کند
با همه افشاگری های یزیدِ می گسار
با شهامت گوید از زشتیِ افکارِ یزید
ظالمان را میکند در چشمِ هر آزاده خوار
ریشه ی افکارِ پستش را نشانه می رود_
با بیانِ این که شد بنیانِ ظلمِ بی شمار
اوست در کاخِ ستم از سرزنش های یزید_
در دفاع از آرمانش می کند بس افتخار
ای یزید اظهارِ خوشحالی مکن از فعلِ خود
زود رسوا گردی و نقشِ پلیدت آشکار
راهِ ما حق است و پیروزی بدان از آنِ ماست
این چنین هستیم ما در هر دو عالم رستگار
آه! از دستت اگر داغِ برادر دیده ایم_
یا نمودی تا قیامت جانِ ما را داغدار_
لیک جاویدان بماند پرچمِ آزادگی_
بر فرازِ بامِ عالم تا طلوعِ انتظار
تا قیامت شعله ی عشقِ حسینم روشن است
تا جهان باقی ست ما هستیم و جانی سوگوار
در مرامِ عاشقی، خواهر برادر نیستند
عشق زینب(س)را نباشد در کلامِ ما عیار
مِهرِ جانش به برادر نیست صرفِ خواهری_
بلکه او دارد تولّا بر ولیِ کردگار
ما رایت° اِلا جمیلا پاسخِ دشمن شده
از زبانِ پاک بانوی متین و استوار
کربلا دانشگهِ تدریسِ عشقِ زینب(س)است
این چنین دانشگهی دارد چنین آموزگار
جز وفا وُ صبر و غیرت هیچ در زینب نبود_
"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود"
#هستی_محرابی
@Maddahankhomein
#شهادت_حضرت_رقیه_س
کنارِ راسِ پُر خونت علیل و مضطر افتادم
که بر رخسار گلگونت پدرجان با سر افتادم
ز ضرب دست زجر دون شبانه بین آن صحرا
ز درد بازو و پهلو به مثل مادر افتادم
شده پر آبله پایم دویدم بس که در صحرا
به ویرانه چنین محزون به چشمان تر افتادم
مرا با خود ببر بابا که دلتنگ عمو جانم
بدور از چشم سقا بین که بی بال و پر افتادم
تنم نیلی رُخم گلگون ز ضرب تیغ دشمن شد
نفس در سینه بند آمد که از پا دیگر افتادم
زنم بوسه به لبهایت که جای خیزران مانده
منم آن غنچهی یاست ز شاخه پرپر افتادم!
شاعر: #هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#برداشتی_مختصر_از_خطبه
#حضرت_زینب_س_در_کاخ
#یزید_لعنت_الله_علیه
«ثُمَّ کَانَ عَٰقِبَهَ ٱلَّذِینَ أَسَٰٓـُٔواْ ٱلسُّوٓأَىٰٓ أَن کَذَّبُواْ بَِٔایَٰتِ ٱللَّهِ وَکَانُواْ بِهَا یَسۡتَهزِءُونَ
سپس عاقبت آن کسانی که مرتکب کارهای بد شدند، این شد که کافر شده و آیات خدا را دروغ انگاشتند و آنها را به مسخره گرفتند[روم آیه۱۰]
بزم در کاخِ یزیدِ فاسقِ شیطان تبار
گوش ها در بازتابِ گفتگوی نور و نار
در میانِ تشتِ زرّین می درخشد قرصِ مَه
خیره مانده چشمِ شَه بر خواهرانِ داغدار
بی حیا می زد به راسِ شاهِ دین با خیزران
پیشِ چشمانِ رقیه(س) دختِ شاه و شهریار
منظره درد است دردِ غربتِ خونِ خدا
لیک زینب مثلِ زهرا(س)در شکوه و اقتدار
سعیِ دشمن بود خود پیروز باشد در مصاف
محو گردد نامِ زیبای حسین(س)از روزگار
حیدری ثانی ست زینب،گر چه میدانیم ما_
لافتی اِلا علی لاسیف اِلا ذوالفقار
با کلامِ حق سخن آغاز کرد امّا چه سود !
کی شود با نطقِ اَحسن آشنا گوشِ حِمار
استنادِ خطبه اش آیاتِ قرآن کریم
ظلم گر باشد نخواهد شد حکومت پایدار
بند بندِ نطقِ او تبیینِ دینِ جدِ اوست_
اینکه رفته بعد او در هاله ی گرد و غبار
انقلابِ کربلا را، عشق معنا می کند
با همه افشاگری های یزیدِ می گسار
با شهامت گوید از زشتیِ افکارِ یزید
ظالمان را میکند در چشمِ هر آزاده خوار
ریشه ی افکارِ پستش را نشانه می رود_
با بیانِ این که شد بنیانِ ظلمِ بی شمار
اوست در کاخِ ستم از سرزنش های یزید_
در دفاع از آرمانش می کند بس افتخار
ای یزید اظهارِ خوشحالی مکن از فعلِ خود
زود رسوا گردی و نقشِ پلیدت آشکار
راهِ ما حق است و پیروزی بدان از آنِ ماست
این چنین هستیم ما در هر دو عالم رستگار
آه! از دستت اگر داغِ برادر دیده ایم_
یا نمودی تا قیامت جانِ ما را داغدار_
لیک جاویدان بماند پرچمِ آزادگی_
بر فرازِ بامِ عالم تا طلوعِ انتظار
تا قیامت شعله ی عشقِ حسینم روشن است
تا جهان باقی ست ما هستیم و جانی سوگوار
در مرامِ عاشقی، خواهر برادر نیستند
عشق زینب(س)را نباشد در کلامِ ما عیار
مِهرِ جانش به برادر نیست صرفِ خواهری_
بلکه او دارد تولّا بر ولیِ کردگار
ما رایت° اِلا جمیلا پاسخِ دشمن شده
از زبانِ پاک بانوی متین و استوار
کربلا دانشگهِ تدریسِ عشقِ زینب(س)است
این چنین دانشگهی دارد چنین آموزگار
جز وفا وُ صبر و غیرت هیچ در زینب نبود_
"کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود"
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#با_برادر_در_سفر_اربعین
برخیز گلم خواهرِ تو از سفر آمد
از شامِ بلا زینبِ خونین جگر آمد
برخیز ببین خواهرت از بندِ اسارت
با آهِ دلِ سوخته و چشمِ تر آمد!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/MaddahanKhomein
🚩#حرکت_در_مسیر_عشق🚩
🏴#مبدا_نجف_مقصد_کربلا🏴
#سبک_نوشته_ویژه_اربعین
می رویم تا ز حرم جا نمونیم
پسِ این قافله تنها نمونیم
می رویم بزمِ عزای پسرش
تا که شرمنده ی زهرا نمونیم
این فرا خوانِ ماست، عهد و پیمانِ ماست
یک نگاهِ رُخش، قیمتِ جانِ ماست
سالها داغِ عطش در دلِ ما
ِشده هجران و غمش حاصلِ ما
می رویم فانیِ راهش بشویم
به فدایش سرِ نا قابلِ ما
می رویم جمله عزا دار شویم
پسرِ فاطمه را یار شویم
چون ابالفضل و علی اکبرِ او_
در رکابِ او علمدار شویم
می رویم تا ز حرم جا نمونیم
می رویم تشنه ی دریا نمونیم
می رویم جمله فدایش بشویم
از شهیدانِ ولایش بشویم
شوقِ هر بوسه به شش گوشه ی او
شاملِ لطف و عطایش بشویم
می رویم تا ز حرم جا نمونیم
حسرتِ کعبه ی دلها نمونیم
این فراخوانِ ماست، عهد و پیمانِ ماست
یک نگاهِ رُخش، قیمتِ جانِ ماست
می رویم اجنی رو دور کنیم
زنده زنده همه در گور کنیم
گر نگاهی بکند سمت حرم_
چشم او را ز غضب کور کنیم
می رویم تا ز حرم جا نمونیم
تا سر افکنده ی مولا نمونیم
می رویم چشمِ جهان خیره شود
نگذاریم که ستم چیره شود
جای عباس و علی اش باشیم
تا که راهِ علوی سیره شود
می رویم تا ز حرم جا نمونیم
فقط از دور به تماشا نمونیم
این فراخوانِ ماست، عهد و پیمانِ ماست
یک نگاهِ رُخش، قیمتِ جانِ ماست!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/MaddahanKhomein