eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
433 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خدا هنوز نمک گیر هیئتم شکر خدا که عبد سرای محبتم عمرم کنار سفرۀ احسان تو گذشت شکر خدا که ریزه خور خوان عترتم دارم هنوز رابطه ای با امام خود شکر خدا که خیمه نشینِ ولایتم گر نیستم شبیه علی بن مهزیار اما چنان اویس قرن در طریقتم اینگونه درک میکنم از قربِ منزَلَت..‌. دورم ز تو، ‌ولی به تو وصل است نیتم هر جا به لب، ترنًُمِ یالَیتَنی کنم فوزی عظیم از تو رسد، ای حقیقتم هر جا که می‌روی، دلِ من هست همرهَت این است همدلیِ من، ای با کرامتم گه می‌بری مرا وسط معرکه، ولی خود یاری ام کنی به تب و تابِ نصرتم خود زین فقیرِ بی سر و پا، کوه ساختی خود وقتِ امتحان بدهی استقامتم منکه بسوی تو قدمی برنداشتم تو دستِ من گرفتی و بردی به طاعتم ای دلبری که هیچ رهایم نکرده ای آیا هنوز هست امیدِ شهادتم؟ در هر محرم و صفر و فاطمیه نیز همدرد و همنوای تو و آل عصمتم با روضه های مادر تو خو گرفته ام همواره با مصائبتان غرقِ محنتم صحبت ز میخِ در،جگرم را دهد خراش حرفِ غلاف، مایۀ شرم و خجالتم می‌میرم از مصیبت سیلی، ولی ز درد برخیزم و جهاد کنم روز دعوتم روزیکه انتقام بگیری ز قاتلان با یک اشاره پای رکاب ولایتم حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است کز جمال ازلی، جلوه‌ی ذاتش بدهند چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد دیده‌ی دیگری اندر ظلماتش بدهند چارده نورِ الهی، همه صف می‌بندند یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند باده‌ی آب بقا روزی هر کس نشود ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند تشنه‌ی باده‌ی ارباب نمانَد عطشان خودشان جرعه‌ای، از آب فراتش بدهند گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند بِالله از گریه‌ی در حشر نجاتش بدهند با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین باز با سنگ جواب صدماتش بدهند لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال از چه با خنده جواب لطماتش بدهند حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است کز جمال ازلی، جلوه‌ی ذاتش بدهند چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد دیده‌ی دیگری اندر ظلماتش بدهند چارده نورِ الهی، همه صف می‌بندند یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند باده‌ی آب بقا روزی هر کس نشود ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند تشنه‌ی باده‌ی ارباب نمانَد عطشان خودشان جرعه‌ای، از آب فراتش بدهند گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند بِالله از گریه‌ی در حشر نجاتش بدهند با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین باز با سنگ جواب صدماتش بدهند لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال از چه با خنده جواب لطماتش بدهند استادحاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
برای آمدنت، التماس باید کرد چه گریه ها به کبودیِ یاس باید کرد برای آمدنت، همنشینِ غمهائیم تمامِ عمر، پیِ انتقامِ زهرائیم برای آمدنت، اُمتی شده مظلوم ز حقِ خویش، چنان مادرت شده محروم برای آمدنت، جنگ های تحمیلی نشانده بر رخِ ما، مثلِ مادرت سیلی برای آمدنت، شِعب ها تحمل شد و از عنایت تو، خارها همه گُل شد برای آمدنت، خونِ دل اگر خواهی ببین که همچو علی، حفر شد ز دل چاهی برای آمدنت، خونِ صبر جوشیده امامِِ راحلمان، جامِ زهر نوشیده برای آمدنت، فتنه ها گذشت از سر هزار فِرقه مهیا، به جنگِ یک کشور برای آمدنت، پاره پاره حنجرها نِگر به صحنِ خیابان، که سوخت پیکرها برای آمدنت، کشته ها اگر لازم فدائیِ تو ز فهمیده هاست، تا قاسم برای آمدنت، جان و سر دهیم آسان هنوز کشته دهیم، از زُراریِ سلمان برای آمدنت، لشکری شده مجروح برای آنکه شود، عقده ی فرج مفتوح برای آمدنت، جان چه قابل ای بفدات بپای مقدمِ تو، جان بِضاعتی مُزجات برای آمدنت رهبرم فراخوانده... بیا که من به تو گویم، سلام فرمانده □ □ □ فدای آمدنت، گفته اند آمده ای هزار و چارصد و سه شد و نیامده ای بیا که مادرت از پشت در ترا خوانَد بیا که جدِ غریبت، ز نیزه ها خوانَد بیا که با تو، به هر دیده نور می‌آید صدای قاریِ تان، از تنور می‌آید هنوز چادرِ خاکی در انتظار، بیا هنوز بینِ غلافِ تو ذوالفقار بیا هنوز حرفِ اسیریِ عمه اَت زینب میانِ مجلسِ نامحرمان، به شام و حلب هنوز غصه ی شامِ بلا و هیزی هست هنوز روضه تشت و غم کنیزی هست حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
در مَطلَعُ الفجری که امرِ داور آید با صد امانت، زاده‌ی پیغمبر آید یک چادرِ خاکی، بروی دست دارد بر دستِ دیگر، با گُلی که پرپر آید پیراهنی کهنه، امانت نزد آقاست شاید عبای پاره‌ای بر پیکر آید وقتی که می‌گوید: اَنابنُ الذِّبحِ اَعظم والله، با صوتُ الحزینِ حنجر آید صحبت ز چشمی تیر خورده دارد انگار شاید به همراهش، امیر لشکر آید گریانِ طفلِ تشنه‌ای باشد دمادم اشکش، بیادِ ارباً اربا اکبر آید □ □ □ آن وارثِ تیغِ دو دَم، الله اکبر با نعره‌ی صوتِ اَنابنُ الحیدر آید ذکرِ اَنابنُ الفاطمه، رمزِ خروجش یعنی به لب، با آیه‌های کوثر آید آندم ندا آید که: اَینَ الفاطمیّون هر کس که زهرائی است، نزد دلبر آید از هر طرف، مخصوصاً از ایرانِ زهرا با پا نه، بلکه هر فدائی با سر آید گردانی از رزمندگانِ نابِ اسلام پا در رکابِ حضرتش، با رهبر آید در اِعتلای آیه‌ی اَجراً عظیما هر کس مجاهد بود، با آن سَرور آید یارانِ بی‌سر، دور تا دورش قطارند همراهِ او، خیلِ شهیدِ پرپر آید ما راستی، در این صفِ یاران کجائیم؟ وقتی که مولا، از پسِ پرده درآید آن سیصد و آن سیزده یاران کیانند؟ آیا بما، حتی سیاهی لشکر آید؟ باید برای روزِ موعودش بکوشیم وقتی که از کعبه، به چشمانِ تر آید باید که در پای رکابش، سر بریزیم نوکر سزاوار است، صَلِّ وَانحَر آید □ □ □ محشر اگر، اربابِ عالم بی‌سر آید خیلی بد است آنجا، که نوکر با سر آید من سالم و بی‌درد، در محشر بیایم؟! آنجا ولی، پهلو شکسته مادر آید؟! من با چه توجیهی، سرم بالا بگیرم؟ روزیکه با فرقِ شکسته حیدر آید! شرمنده‌ام، بی‌اضطرار آیم به محشر آنجا، اگر مظلومه زینب مضطر آید امروز، فکرِ یاریِ اسلام باشیم وَرنَه، بزودی مهلتِ ما هم سرآید مظلوم را یاریم و ظالم را بکوبیم وَرنه به ظلمِ دیگری، دشمن برآید در دل برای انتقامش، انقلابی است در انتخابِ ما، همانا انتصابی است حاج محمودژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein