eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
433 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریب عالم داری می بینی مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات تو رو میخونه با دست بسته میون ازدحام دروازه ی ساعات دارن دورش می رقصند به ناله هاش می خندند روبه روش تو هر کوچه مردم حنا می بندند یک طرفه شمر پست یک طرفه زجر مست سر ِ راهشون هر جا باده ی مجّانی هست العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸ا🌸🌸 غریب عالم داری می بینی فاطمه ها رو می برند میون بازار سر تموم ِ گلا شکسته از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار چقد شنیدند دشنام از یهودی های شام ریختند سنگ و خاکستر رو سرشون از رو بام با سنگ چندین جلّاد سرها از نیزه افتاد آتیش و دود بلنده از عمّامه ی سجاد العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸ا🌸🌸 غریب عالم داری می بینی دختر مرتضی' توی بزم شرابه تو صدر ِمجلس حرمله ی پست خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه داره یزید ِ ملعون میزنه با خیزرون جوری که خون میچکه از لابه لای دندون بین خنده ی اعداء جلوی چشم زهرا پاره میشه واویلا بوسه گاه مصطفی' العجل یامنتقم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فراقِ حرم و حضرت رقیّه سلام اللّه علیها اگر چه دستِ گدا از ضریحتان دور است بساطِ روضه وُ گریه به لطفتان جور است برایِ نوکرَت این آه وُ گریه شیرین است اگر چه قطره‌یِ اشکِ دو دیده‌اَش شور است بهشتِ ماست اتاقی که از تو می‌خوانیم اِرم اگر نَشود حرف از حرم گور است ببین که سینه‌زنت بغض کرده واویلا شبیهِ طفلِ غریبی که خانه‌اش دور است به طفلِ گمشده سیلی زدن مُروّت نیست پس از پدر چقَدَر خاطرات ناجور است شبی که طفلِ حرم بینِ راه شد مفقود تمامِ روضه همین شد که زجر مأمور است کشید گیسویِ سر را پرید رنگِ حرم چرا به گونه‌یِ دُردانه‌یِ تو هاشور است به رویِ صورتِ آهو که گرگ پنجه کشید دعایِ ندبه دَمِ سینه‌هایِ مکسوره‌َست https://eitaa.com/Maddahankhomein
میان قافله من بیشتر یاد پدر کردم پدر نام تو بردن جرم بود و من خطر کردم میامد تازیانه بی مهابا سمت ما بابا شده دستم سیاه از بس که بر صورت سپر کردم پس از انشب که از ناقه به روی خاک افتادم چه شبهاییی که با درد کمر تا صبح سر کردم من از دوش مو عباس رفتم زیر دست زجر ببین از کربلا تا شام را با که سفر کردم تو را با گریه من میخواستم در تشت زر رفتی لبت را خیزران بوسید من خیلی ضرر کردم اگرکه سوخته گیسویم و زخمیست ابرویم از ان باشد که از کوی یهودیها گذر کردم تو دندانت شکسته من سرم عمه دلش بابا مپرس از من چرا این‌گفتگو را مختصر کردم تو را که در بغل دارم دگر بالا چه کم دارم مرا با خود ببر که چادر رفتن به سر کردم محمدجواد مطیع ها https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی الله علیکِ یا زینب کبری این روضه تا محشر بس است ؛ زینب به بازار آمده این غصه تا آخر بس است ؛ بر چشم اغیار آمده تنها غریب و بی پناه ، رو سوی او تیر نگاه در زبر لب هر لحظه آه ، با داغ دلدار آمده او که شبانه سایه اش ، چشمان نامحرم ندید در بین این قوم پلید ، از چه به اجبار آمده او دختر پیغمبر است ، از عالم و آدم سر است ناموس آل حیدر است ، از چه گرفتار آمده از هجر یارش بی قرار ، بر ناقه ای عریان سوار چشم یتیمان چون بهار ، با اشک بسیار آمده جانا از این ماتم مپرس ، از این بلا و غم مپرس از چشم نامحرم مپرس ، این قصه دشوار آمده صبر و وقارش بی حد و ، داغی به سینه دارد و سنگ جفا می بارد و ، دشمن به آزار آمده شد همسفر با ساربان ، می داد انگشتر نشان با خنده ی شمر و سنان ، این صحنه غمبار آمده با قافله ره کرده طی ، با خارهای پی ز پی ناگاه از بالای نی ، یار آمده یار آمده یاری که قرآن بر لب است ، بر نیزه چون ماه شب است یاری که عشق زینب است ، اکنون به دیدار آمده سنگِ سر بام از جفا ، بارَد به سوی نیزه ها قاری قرآن خدا ، با لعل خونبار آمده زخم زبان ها می شنید ، در جمع نامحرم رسید ناگاه از محمل بدید ، رأس علمدار آمده خاکستر از بام الامان ، طعنه و دشنام الامان الشّام الشّام الامان ، داغی به تکرار آمده ما را غم مادر بس است ، روضه ی انگشتر بس است این روضه تا محشر بس است ؛ زینب به بازار آمده https://eitaa.com/Maddahankhomein
چادرم را پس بگیر و فرش این کاشانه کن عمه مهمان آمده موی سرم را شانه کن از محالات است اما گیسویم را باز کن فکر پنهان کردن گوش منه دردانه کن آب و جارویی بزن ویرانه را زینت ببخش من خجالت می کشم فکر من بی خانه کن پادشاه عالم امشب روی دامان من است گرد از رویم بگیر این بزم را شاهانه کن عمه زحمت دادمت امروز راحت میشوی گریه کمتر بر عروج سوخته پروانه کن از روی پیراهنم امشب مرا غسلم بده زخم بسیار است عمه همتی جانانه کن موقع دفنم که شد منت ز نامردان نکش نیمه شب این گنج را پنهان در ویرانه کن شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
یک دلِ بی قرار سهمش شد دوریِ از نگار سهمش شد بی علی اکبر و عمو عباس سیلیِ آبدار سهمش شد روی بالِ فرشته می خوابید یک بغل سنگ‌و‌خار سهمش شد در بیابان و نیمه های شبش دلهره، اضطرار سهمش شد تا که آورد اسم بابا را مُشت ها بی شمار سهمش شد از لگدهای زجر پهلو درد از سنان چشم تار سهمش شد پای پُر آبله که جای خودش رعشه، بی اختیار سهمش شد در هیاهوی کوچه و بازار صحبت طعنه دار سهمش شد دخترِ حرمله چه می خندید تا از او گوشوار سهمش شد ارثِ زهراست بر زمین خوردن چادرِ پُر غبار سهمش شد یک سه ساله کجا و مویِ سپید پیریِ روزگار سهمش شد آخرِ سر خرابه روشن شد ماهِ نیزه سوار سهمش شد بویِ نانِ تنور پیچید و سوخته زلفِ یار سهمش شد https://eitaa.com/Maddahankhomein
بابای خوبم بهترین بابای دنیاست حتی به روی نیزه هم دلواپس ماست یک لحظه چشم از روی ماهش برندارم قرآن به روی نیزه خواندنهاش زیباست او تشنه ی یک جرع...نه یک جو وفا بود بر بی وفایی زخم پیشانیش گویاست از کاروان تشنگان هم تشنه تر بود دیدم ترک های لبش از دور پیداست هر چند او را یک بیابان بی کسی بود اما به تنهایی پدر صد پهنه دریاست جسم شریفش مانده در صحرا غمی نیست بالای بالاتر نگر نامش هویداست دستان من کوته از آن بالا نشین است اما برایم سایه اش همواره ماواست او ناگران حال زارم هست دائم گویا خبر دارد که در دل شور و غوغاست ... شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
1.62M
😥زبانحال رقیه س با پدر 😭 بی قراره دل من چاره نداره دل من شد مانند شبای بی ستاره دل من بی قراره دل من بابا جونم به کجایی که دلم تنگه برات خبری ازت ندارم الهی جونم فدات همه روز و هم شب در انتظارم که بیای توی هر نفس بابا دارم دو چشمامو به رات به کجایی ای پدر به رقیه کن نظر دل دخترت میخواد با تو باشه همسفر یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم پر خونه دل من داره میخونه دل من الهی که کودکی یتیم نمونه دل من پر خونه دل من دیگه صبری به دلم نمونده ای جان پدر بیا لالایی بخون ناز سه ساله تو بخر بخدا خسته شدم میلی به دنیا ندارم یه سری بزن خرابه من و با خودت ببر من و زخم آبله من و خشم حرمله دو سه بار موندم عقب از مسیر قافله یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم قربون سرت بشم فدای حنجرت بشم بیا امشب بغلم که جای مادرت بشم مثل زهرا شده ام کبود شده پهلوی من جای تازیانه ها سیاه شده بازوی من پر زخم است و داره می سوزه اما به فدات قربونت بشم سرت بزار روی زانوی من ریخته شد موی سرم آخه سوخته معجرم اما خوب شد اومدی تا که قربونت برم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم https://eitaa.com/Maddahankhomein
1.62M
نوحه حضرت رقیه س 🏴 بابا رسیده است بابا کنار دختر تنها رسیده است امشب دو کام تشنه به دریا رسیده است بابا رسیده است بابا جاااان... میگم به شامیا بدونن دیگه منو یتیم نخونن مسافرم اومده و بابام همین جاست حتی اگه سر بریده اگه به خاک و خون کشیده بابای من قشنگترین بابای دنیاست یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه یا ابتاه، یا حسین مهمان رسیده است کنج خرابه یک مه تابان رسیده است در دامن سه ساله ی گریان رسیده است مهمان رسیده است بابا جاااان... بزار بگم که این خرابه خونه ی وحشت و عذابه یه شب نشد بدون دردسر بخوابم یه گوشه از خرابه تنها تو رو صدا می زدم اما به جز کتک نداده هیچ کسی جوابم یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه،یا ابتاه، یا حسین پر در میاورم امشب ز رازهای تو سر در میاورم تو آمدی بهانه ی دیگر میاورم پر در میاورم بابا جااااان... بهانه ام این شب آخر میخوام برم کنار اکبر هر جا بری میخوام بشم همسفر تو برات می میرم گُل زهرا کارم تمومه جون بابا محاله دیگه جا بمونم از سر تو یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین یا ابتاه، یا ابتاه، یا ابتاه، یا حسین https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه، صد رحمت به حرمله.m4a
1.64M
🎼زمینه حضرت رقیه سلام الله علیها قبل از این می گفتم، ای لعنت به حرمله زجرُ دیدم گفتم، صد رحمت به حرمله نیمه شب بود، با نیزه زد یا سیلی زد، یا نیزه زد با قصد کشت، عمدا می زد سکینه رو، با من می زد دستای سنگینیم داره این زجز دست از سرم بر نمی داره این زجر تا چش میذارم روو هم باز میادش می خوام بخوابم نمی ذاره این زجر یارالی بابایی ۳ قبل از این می گفتم، ای لعنت به کوفیا شامُ دیدم گفتم، صد رحمت به کوفیا ما رو بردن، بین انظار خیلی بد بود، تووی بازار تو ترسیدی، من ترسیدم اشکاتو روو، نیزه دیدم من خواب راحت ندارم تو این شهر من سر روی خاک می ذارم تو این شهر اون روز که افتاد مسیرم به بازار ای کاش عمو بود کنارم تو این شهر یارالی بابایی ۳ قبل از این می گفتم، ای لعنت به تیغ شمر لب رُ دیدم گفتم، صد رحمت به تیغ شمر خیزران و، روو لبت زد نمی بخشمش تا ابد نکردن به، حالم رحمی شده بد جور، لبِت زخمی حرفای ناگفتنی داره این لب جا موندم از قافله نیمه ی شب هم درد پهلو دارم از همون وقت هم بعد از اون پیر شده عمه زینب یارالی بابایی ۳ وحید محمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
480.1K
🎼زمزمه شب شهادت حضرت رقیه(س) بند اول🖤 حالم خرابه و پریشونه عمه فقط حالم رو میدونه چن شبه که نخوابیدم بابا تاریک و خیلی سرده ویرونه اومدی و خرابه زیبا شد عمه ببین گمشده پیدا شد کاشکی خبر داشتی از این دلم قد یه دنیا غصه توش جا شد بزار بابا/به قولمون عمل کنم اینجا می‌خوام/سر تو رو بغل کنم (بابا حسین،الاهی جون من فدات) بند دوم🖤🖤 می‌ریزه اشک این چشای من بابا ببین زخمیه پای من منو میخواستن بزنن بابا عمه کتک میخورد به جای من میبینی پیر شدم بابا چه زود صورتمو ببین شده کبود وقتی که از رو ناقه افتادم هیچ کسی اون لحظه پیشم نبود لکنت زبون/ سخته برای دخترت قدم خمه/ شدم شبیه مادرت (بابا حسین،الاهی جون من فدات) بند سوم🖤🖤🖤 سوالمو میشه بدی جواب چرا محاسنت شده خضاب؟ خشکه هنوز لبات چرا بابا درسته کشتنت برا ثواب؟ مگه ما خارجی شدیم بابا یه عده میگفتن آخه به ما آدم بدا به ما میخندیدن بگم ماها رو بردن از کجا محله ی/یهودیا پر از نگاه یکی منو/برا کنیزی زد صدا (بابا حسین،الاهی جون من فدات) https://eitaa.com/Maddahankhomein
450.8K
🎼زمینه شهادت حضرت رقیه(س) بند اول🖤 مهمونه خرابه ای،بابایی امشب با سرت من شکایت ندارم،بابایی از نبودنت تو بگو چکار کنم،من این سر بی بدنو چجوری میخوای آخه،بابا بغل کنی منو رقیه خیلی خسته س ببین با دست بسته س ببخش نشستم آخه دست و پاهام شکسته س (خوش اومدی بابایی) بند دوم🖤🖤 رد زخما بابایی،مونده روی پیرهنم تا می‌بردم اسمتو،یکی میزد تو دهنم میشه دعواشون کنی،رقیت و خیلی زدن حرفای بدی زدن،فقط بدون خیلی بدن قدم ببین خمیده رنگم بابا پریده نبودی دختر تو چه حرفایی شنیده (خوش اومدی بابایی) https://eitaa.com/Maddahankhomein