دوشنبه های امام حسن و امام حسینی
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید
غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود، بدون سر و صدا بخشید
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید
گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید
گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانـم💔
سرهرسفرهکهپهناستگدایینکنم
نانهرسفرهحراماستبهجزنانحسن
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی_و_حسینی
#بیادسردار_دلهاحاج_قاسم_سلیمانی
#و_شهداء_مدافعان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌷دوشنبه های امام حسنی🌷
توسل به امام حسن مجتبی (ع)
تو ای عزیز فـاطـمـه ، درد مـنـو دوا بکــن
امـیـد شیعیـان هـمـه ، رهایـم از بـلا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تو را قسـم به مادرت،به تشـنه لب برادرت
بـه قـاســم دلاورت، چاره ی غصه ها بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
ببـین که بی بال و پـرم، اسـیـر درد پیـکـرم
مـونده بـه در چشـم ترم، در امـید و وا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـویی امام مجـتـبـی ، وصـی پـاک مـرتـضی
عـزیـز دخت مصطفی ، نظـر به این گدا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را بـه حرمـت علـی، هـمـون امـام اولــی
خـالیـه دسـت مـن ولـی، شفـاعـت مـرا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را به بانگ یاربت، به ناله های هر شبت
بـه اشـک پـاک زیـنـبت، از آتـشـم رهـا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
التماس دعا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_با_امام_حسین_علیه_السلام
گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
این زندگی بی روضهها لطفی ندارد
دنیای ما بی کربلا لطفی ندارد
تا کربلایت هست بین سینه زنها
طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد
دردم تویی، درمان تویی، آقای عالم
بی تربتت حتی شفا لطفی ندارد
باید برای نوکری خالص شد ارباب
این نوکری با ادعا لطفی ندارد
من مدعی عشق بودم تا که بودم
این ادعا بی ابتلا لطفی ندارد
تا یک قدم سوی تو نزدیکم نیارد
میدانم اصلا اشک ما لطفی ندارد
وقتی میان روضه ها حرف سه ساله است
این گریه های بی صدا لطفی ندارد
بابا رسید از طشت و دختر ناله می زد:
دیر آمدی ای با وفا ... لطفی ندارد
حالا که چشمانم نمی بیند رسیدی
ای با وفا حالا چرا؟ ... لطفی ندارد
دیر آمدی این آمدن بابای خوبم
حالا که افتادم ز پا لطفی ندارد
وحید محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌿🌻قرار هرروز🌻🌿
🍃🌟، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ،
🍃🌟وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
مدح حضرت سکینه سلام الله علیها
هر خانه که دارای رباب است و سکینه
آن خانه بوَد خانه ای از شهر مدینه
ای مانده تو را داغ روی داغ به سینه
ای خون خدا را به ره شام، رهینه
وصف تو جز از عترت اطهار نیاید
از میثم بی دست و زبان، کار نیاید
حاج غلامرضا سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت سکینه سلام الله علیها
زمزمه آب آب
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهره اش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینه تمام نمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی هم رکاب بود
در کربلا حماسه اشک و پیام داشت
گلواژه قیام و گل انقلاب بود
لب های خشک و تشنه او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمه آب آب بود
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه می زد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریده دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
سید رضا موید
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح حضرت سکینه سلام الله علیها
از تبار علی و زهرایم
دختر دلبر خدا هستم
اسوه عفت و حیا هستم
از تبار علی و زهرایم
خون زهرا بُود به رگ هایم
آنکه از مرد کور رو گیرد
در ثنایش ملک وضو گیرد
گرچه دختی اسیر بودم من
در اسیری امیر بودم من
من شدم بنده ی صبور خدا
آبرو دار سیدالشهدا
یاور اولیا مخدّره ام
پشت زینب در آن مبارزه ام
کردم از این مبارزه احساس
عمه جان شد حسین و من عباس
گریه هامان بری ز خفت بود
استقامت برای عفت بود
چشم دل وا کنی عیان گردد
روضه ام یک به یک بیان گردد
زین سخن گریه را گدایی کن
ته گودال را تداعی کن
تشنه ای زیر دشنه می بینی
دخترانی حزینه می بینی
بین روضه کمی تفکر کن
غارت خیمه را تصور کن
کن تصور رباب مضطر را
نبش قبر علی اصغر را
قاتلم در میان قافله بود
خنده های بلند حرمله بود
داغ من خواهری که شد گم بود
خیل چشمان هیز مردم بود
تا ابد آرزو به دل هستم
نزد ام البنین خجل هستم
گفتم ام البنین نکن یادم
من عمو را به شط فرستادم
دانیال تقوی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
حضرت سکینه سلام الله علیها
مایه فخر امیرالمومنین
منبر توان شرح شأنش را ندارد
در وصف شأنش هر که درکش را ندارد
آن لاله بی خار گلزار مدینه
آری سخن می گویم از بی بی سکینه
او مایه فخر امیرالمومنین بود
بی بی زمان سبّ حیدر در کمین بود
روزی میان دشمنان سر داده فریاد
بر خالد عبدالملک لعنت فرستاد
دنیا به خود مانند این دختر ندیده
زهرا ز خود در جان این دختر دمیده
وی هر کسی را در پی دعوت نخواند
خواهد که مجلس های او خلوت بماند
او بذر داغش را به هر قلبی نپاشید
حالا که محَرم گشته اید آماده باشید
از این مصیبت بی امان باید فغان کرد
یک مرد شامی دختر شه را نشان کرد
داده یزید بن معاویه عذابش
روی سر بابای او ریزد شرابش
دانیال تقوی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح تو بس که تو بانو نوه زهرایی
نیست یارای زبان تا که کند مدح تو را
ای که آرامش هر روز و شب مولایی
ای که مستغرق فی الله تو را خوانده حسین
مدح تو بس که تو بانو نوه زهرایی
ای سرا پای تو یاد آور زهرای بتول
اثر نطق تو بر کون و مکان غالب بود
همچو زینب ز لبت نطق علی می ریزد
نطق تو تیغ علی بن ابیطالب بود
آنچه زینب همه دم کرد تماشا دیدی
همره زینب خود کوچه به کوچه رفتی
بر روی ناقه عریان به کنار اسرا
تا دل شام بلا تا دل کوفه رفتی
لیک ای راحت جان و تن ارباب حسین
به فدای دل پر غصه و احساسی تو
روضه هایت همه از علقمه دارد صحبت
عالمی دیده دل و دیده عباسی تو
از در خیمه طفلان حرم تا به فرات
رفت آن ماه ولی تا به حرم باز نگشت
آری آری که علمدار حرم رفت که رفت
از بر علقمه سقا به حرم باز نگشت
ناصر شهریاری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات با امام حسین علیه السلام
کاش میشد بنویسند به روی کفنم
یکی از خون جگرانِ شَهِ عریانْ بَدَنم
کاش میشد که در این فیضِ شهادت طلبی
مقتلم سوریه میگشت ، بجای وطنم
مادرم را به عزایم بنشان جانِ خودت
تا ببیند وسطِ معرکه پَرپَر زدنم…
ادعا هست ، ولی حاجتِ قلبیِ من است
کاش همچون دهنت ، نیزه رَوَد در دهنم
میشود پیکرِ ما هم نرسد دستِ کسی؟
مثل ”جُوْن” ات ، برسانی تو خودت را به تَنَم…
هر کسی یار ندارد به خودش مربوط است
یارِ من باش حسین جان ، که گدای تو منم
وسطِ زینبیه… کرب و بلا… یا که بقیع
همه جا جار زنم: «عبدِ امامِ حسنم»
پوریا باقری
https://eitaa.com/Maddahankhomein