eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
648 ویدیو
341 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5875232415856742996.mp3
زمان: حجم: 3.23M
شور و زمینه واحد حضرت رقیه هدیه به حضرت رقیه صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم خبر داری که دیدم کوچه بازار من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌ بابا جونم بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم   بابا جونم   بابا جون خبر داری که خردم تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم بابا جونم بابا جون خبر داری که دندونم شکسته روی گونم بابایی جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم بابا جونم   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم میزدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم بابا جونم  بابا جون یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام بابا جونم  بابا جونم    باباجون رضا نصابی https://eitaa.com/Maddahankhomein
در شهر یهودیان به اجبار وارد شده زینب عزادار این بار نخست اوست والله تا حال نرفته است بازار جای علی اکبر و اباالفضل دور و بر اوست خیل اشرار زینب چه خلاف کرده یا رب هستند همه از او طلبکار می داد سلام و سنگ می خورد سنگ است مگر زبان گفتار؟ این مجلس شوم مجلس کیست جمع است در آن چقدر کفتار از حد تصور است بیرون فهمیدن روضه است دشوار ناموس یزید در حجاب و ناموس حسین بین انظار با دختر فاطمه چه کردی! نفرین به تو روزگار بی عار... https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا "" "" "" "" " رقیه اشبه زهراست یاران انیس زینب کبراست یاران اگرچه دختری بودش سه ساله ولیکن شافع عقباست یاران بود؛چون عمه اش باب الحوائج نگار گلشن طاهاست یاران به سن کم؛جفادیدست بسیار شرار آه او پیداست یاران بود زیر دوپایش پرزپینه دلش دریاچهٔ غمهاست یاران چوکَندند از دوگوشش گوشواره از آندم طاقتش فرسا ست یاران به دشت کربلاجانش به لب شد به حسرت درپی سقا ست یاران ز داغ اصغر و قاسم غمین است دلش با اکبر لیلاست یاران چه آمد بر سرش در شام غربت درآنجا بزم غم برپاست یاران سخن درپرده بایدگفت گاهی که در ویرانسراغوغاست یاران چو آمد رأس خونین در خرابه از آنشب او پی باباست یاران چومهمان رفت صاحب خانه جان داد از این غم دیده ها دریا ست یاران رقیه رفت قلب عمه خون شد از آندم زِین اَب تنها ست یاران چسان قبرش نهادند وامصیبت چه گویم این محن عظماست یاران کفن پیدا نشد بر آن غزاله مگرحسرت از این بالا ست یاران فکندی شعله بردلها تو فاخر بگویند شعر تو زیباست یاران "" "" " شاعر آئینی: مسلم فرتوت(فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال زهرای سه ساله حضرت رقیه س و استمداد طلبیدن او از ام المصائب حضرت زینب س در خرابه شام "" "" "" "" " منم دخت سه ساله گل باغ جنانم شبیه جدهٔ خود رئوف و مهربانم عزیزِ اهل بیتم، غزال خوش زبانم گل باغ امامت، سراسر شور و شینم سفیر دولت عشق حسین را نور عینم بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲ ●●●●●● نمی گردم دَمی من ،جدا از عمه جانم بدون عمه زینب محال است زنده مانم به زیرِ سایهٔ او همیشه شادمانم بباشد سایهٔ او خدایا بر سر من بود عمم همیشه انیس و یاور من بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲ ●●●●●● بابا جان قدر تو من ندارم غصه و غم فقط بابای خوبم میشم دلتنگ عمم چو پروانه بخواهم به دور او بگردم کجائی عمه زینب شدم بی صبر و بی تاب بیا جان رقیه مرا یک لحظه دریاب بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲ ●●●●●● به کنج این خرابه، غریبِ روز گارم برفته از کفِ من ، دگر صبر و قرارم بیا بالینم عمه توئی دارو ندارم زتوگشتم جدا من شدم اززندگی سیر دارم میمیرم الان بگشتم من زمینگیر بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲ التماس دعا مسلم فرتوت گلهین # فاخر """"""""""""""""""""""""""""""""" http://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا ایام اسارت و گریز به زهرای ثانی حضرت رقیه س ____ ابــــتدا گـویم ســــلامی بـــر صــفر با دل پــــرخـــون و بـا چـشمان تر عــاشقان ماه صــفرچـون بردمید کــاروان برشــام پـرطوفان رسید قــامت زیـنب درآنـجا شدچو لام بــس که بـرزد طــعنه براواهل شام نــیمه جـان شـدحضرت زین العباد از جــــفای بـی حـــد قـــوم عـــناد بـــگذریم از شـــــرح کـــل مــــاجرا هــست عـــاجز از بـیانش طــبع ما هــرچه بــنوشتند از این شهر و دیار هست اشارت بر یکی از صــد هــزار شـــاعرم مــن شـاعر شــوریده ســر مـی سـرایم شــعر با چــشمان تـــــر هـــر زمــان نــــام رقـــیه می بـــرم آندم آن لـحـظه دگـرگـون می شـوم پـــنجم مـــاه صــفر با صــد مـــحن جـــان سپرده دخــت شـاه بی کـفن داده جــان نــــیلوفر بــــاغ جــــنان دخـــتر شــاهـنـشـه کــون و مــکان همچو روزی غرق محنت می شویم یــک یـک بـر سـینه و ســر می زنیم از تـــه دل عـــاشقان نــــاله کــــنیم بــر رقــیه هـــر زمان گــریه کــــنیم محنت این دخت پرغم جان فزاست نــــام او بـر در بـی درمــان دواسـت هــــر کـــه گـــیرد دامـــن او را ز دل او نـمی گردد یـــقین خــوار و خجل سـن او کـم رتــبه ی او مـاسواسـت درگـهش چــون فـاطمه دارالشفاست فــاخرم مـن خــوان دل وا می کــنم مـن بــر الام خـــود ایــما می کـــنم راز دل انــــدم که افــشا می شــــود بــاب حــاجـت بی گـمان وا می شود مــسلم فـــرتوت فــاخر http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال حضرت رقیه س میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی من و بازم دست توی موهای تو میندازم شونه بزن موی من و بازم موم سوخت، شبیه مادر تو پهلوم سوخت بابا ببین تموم بازوم سوخت میون شعله چِشم و ابروم سوخت ای کاش به گوش من نمی‌رسید حرفاش جوری زدش رو صورتم موند جاش به خدا سنگینه بابا دستاش «مَنِ ألْذَی أیْتَمنی بابا حسین!» دیگه نگم برات سرم چی شد میشه نپرسی چادرم چی شد رفتی نگفتی دخترم چی شد تاره، چشای من نمی‌بینه آره شده لباسای تنم پاره حتی واسم نمونده گوشواره فرشه زیر قدم‌های تو که فرشه ولی چرا تن تو بی سر شه گریه کنم دلم سبک‌تر شه نبودنت بهونه‌گیرم کرد فکر سر بریده پیرم کرد تو رفتی و زجر اسیرم کرد ای داد می‌زنه روی سر من فریاد می‌سوزونه زخمِ تنم رو باد خبر داری که دندونم افتاد شمردی بابا چندتا لگد خورده به پهلوی دخترت حسین وااای.. https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾چند بیت توسل ◾به نازدانه سه ساله ◾سبک‌بر‌مشامم‌میرسد زینت لبهای من نام سه ساله دختر است کو بود بنت‌الحسین‌،چون جرعه‌ایی‌ازکوثراست گشته‌معراجش‌خرابه،شام را ویران نمود کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است غنچه‌ی یاس کبود است و به مثل مادرش از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است گفت با زینب میان راه ای عمه ببین این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴زمزمه یا واحد شهادت بی بی حضرت رقیه سلام الله علیها زبانحال 🏴بند اول دارم هوای گریه،برای اون سه ساله که رنگ روش شده مثل رنگ روی لاله از تازیانه ها شد،تنش کبود و زخمی از سیلی ام گرفته،صورتشو یه هاله گناهه این دختر چی بوده که جاش توی خرابه بوده گناهه این دختر چی بوده که اینقدر تنش کبوده گناه این دختر چی بوده که مضطره دلش شکسته یه گوشه کِز کرده بمیرم منتظره باباش نشسته اونا که اصلا،رحمی ندارن سر باباشو،تو طشت میذارن تا که نگیره،بهونه دختر شبونه طشت و،براش میارن آه و واویلا جانم رقیه... 🏴بند دوم تا چشم دختر افتاد،نیمه ی شب به طشتو به عمه گفت که عمه،منکه غذا نخواستم با اینکه عمه خیلی،گرسنمه ولی من خواستم کنار بابام،باشم بابامو خواستم گناهه این دختر چی بوده که چن روزه غذا نخورده هر جا گرسنه بوده جای غذا فقط اون سیلی خورده گناه این دختر چی بوده که توو سه سالگی یتیمه گفته به دخترای شامی بابام میاد خدا کریمه میبینه آخر،سر باباشو سرو میذاره،روی پاهاشو میگه به بابا،دونه به دونه تموم حرف و،درد دلاشو آه و واویلا جانم رقیه... 🏴بند سوم بابا چشاتو وا کن،نگاه به دخترت کن از موقعی که رفتی،یه روزه خوش ندیدم تا که تو رفتی رفتم،همراهه با نامحرم نپرس ازم از اونا،چی شنیدم چی دیدم گناهه من مگه چی بوده که از اونا کتک میخوردم خودت که شاهد بودی بابا عمه نبود حتما میمردم گناهه من مگه چی بود که منو به زجر پست سپردن پای برهنه از رو خارا کشون کشون منو میبردن بابا کف پام،آبله بسته خسته ی راهم،خسته ی خسته از اینا خوردم،لگد که بابا شبیه زهرا،پهلوم شکسته آه و واویلا جانم رقیه... 🙏التماس دعای خیر ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/Maddahankhomein