بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام💐
به مناسبت فرارسیدن سالروز حماسه ۹ دی و روز بصیرت، سروده اینجانب تقدیم نگاه مهربانتان
🇮🇷 پیشتازان بصیرت🇮🇷
گـوهر غربال عاشورا، "بصیرت" نام داشـت
درس صبر و بینش و عرفان حق،برجا گذاشت
بی بصیرت، ای بسا مسلم که با باطل شدند
روز عاشــورا ، امـام خویش را قاتـل شـدند
باز اهـریمن، خـیال خـام پیـروزی نمـود
با فریــب سـاده لوحان، فـکر استـثمار بود
فتنه ی هشتادو هشت و سوی پیکانش، علی
جلوه های خـودپرسـتی، کبر و کینه با ولـی
فـتنه یعنی خون دل بر نایب صاحب، زمان
حمـله و توهیـن به تصویر امامی مهـربان
پیـروی از نفس و حق خـانه را بردن ز یاد
بذر نومیدی ز حق پاشیدن و فسق و فساد
فتنه یعنی بی حیایی، آتش افروزی، ستم
هتک حرمت بر محرم،سوت وشادی وقت غم
فتنه یعنی جبهه بندی بر اساس مال و جاه
همنوای خصم بودن در شبـیخون و گـناه
پـادزهر فتنه، اکـسیر بـصیرت بود و بـس
در غـبار فتنـه، تنـها شاخص فریـادرس
خیزش خودجوش ملت،پشت دشمن راشکست
حلقـه ی پوشالی باطل مداران را گـسست
سـیل مردم، سیلی محکم به نامردان نواخـت
از نـه دی، یادمان جاودان فتـح سـاخت
آفرین بر بـاوفا یاران خوش عهـد و کـریم
جملگی گشتند در خلق سلحشوری سهیم
مـرحبا شوق مسـیر حـق مداران بـصیر
خوش مصیری در مشیت بود از نعم النصیر
سردی دی، محو گرمای حـضور مؤمنان
پیشـتازان بصـیرت، جـمله مـردان و زنان
ذکرشان، یا لیتنا کنا معک بود و حسین
هم حیات وهم شهادت،روح احدی الحسنیین
رمز حبل الله امت، ریسمان همدلی است
رشـته ی پیـوند تـسبیح فقیـه عادلـی است
جلوه ی روح بصیرت در ولایت منجلی است
شاخص حـق، در کلام قدسی سید علی است
لطـف حق تأیید بنمود و محمـدیاری اش
هـم امام عصر، پشتیبانی و غمخواری اش
🌺🌺🌺
سروده سجاد محمدیاری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹شعری زیبا درباره فتنه سال ۱۳۸۸ و حماسه ۹ دی
بود چندین قرن در ایران نظام سلطنت
هر زمان شاهی بدستش بُد لِگام سلطنت
ظلمها شد از سوی شاهان به مردم آن زمان
بود استعمار، پشتیبان این نا بِخْردان
تا که با لطف خدا و همت روح خدا
ریشه کن شد سلطنت از کشور ایران ما
انقلاب نور ، مُستولی بر استبداد شد
تا که جمهوریّ اسلامیّ ما ایجاد شد
بر سر راه نظام تازه تاسیس و جدید
فتنه ها از سوی دشمن بارها آمد پدید
هرزمان با یک بهانه ، جنگ ، تحریم و عناد
مشکلاتی در مسیر راه این ملت فِتاد
خصم جانی از برون و عاملانش از درون
پای این نوپا ، نهال حاکمیت ، ریخت خون
از ترور ، تخریب چهره ، هَدْم ِ آثار وطن
سرقت میراث ملی ، ناجوانمردی ، فِتَن
بهره گیری کرد تا اینکه زمینگیرش کند
بلکه بِتْواند وَرا ، تسلیم و تسخیرش کند
لیک هشیاریّ رهبر، با حضور مردمی
نقشه هاشان بر ملا می کرد ، آقا هر دمی
لطف یزدان ، نور ایمان ، همدلی ، فرمانبری
با حضور مردم و هشدارهای رهبری
کرده بیمه کشورم را از هجوم فتنه ها
نقشه های دشمنان پایان ندارد هیچگاه
هوشیاری باید و بر خالق بی چون ، پناه
فتنه ی هشتاد و هشت دشمنان ، ضدّ نظام
امتداد نقشه هاشان بود بر ما ، والسلام
حرمت شاه شهیدان را شکستند آن زمان
تا به درد آرند قلب حضرت صاحب زمان
کربلای دیگری ترسیم شد در این زمان
تسلیت گوئیم بر مولا ، امام انس و جان
عده ای معلوم حال و بیخود و بی بند و بار
در خیابانها به راه افتاده ، با وضعِِ نَزار
با شعار ضد دین و انقلاب و ، سوت و کف
بودشان ایجاد آشوب و بر اندازی ، هدف
لیک با هشیاری مردم ، نظام و رهبری
با بصیرت ، اتحاد و همدلی ، فرمانبری
مُضمَحِل گردیده و سر دسته هاشان دلغمین
نقشه هاشان ، نقشِ بر آب و ، شده خانه نشین
در چنین وضعی نُهِ دی با حضور و انسجام
خلقْ شد از سوی مردم ، در حمایت از نظام
خارْ در چشم معاند ها شد و عزّت فَزا
از برای ملت هشیار و هم بیدار ما
بارالها انقلاب و رهبر و هم کشورم
از تمام فتنه ها محفوظ دار ، ای ذوالکرم
من (قریبم) دوست دار انقلاب و کشورم
ذکر کردم ذرّه ای از اقتدار رهبرم
رضا کریمی ( قریب )
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#پاسداشت_حماسه_نهم_دی
هر زمان فتنه ای بپا گردد
تازه آغازِ کارِ ما گردد
حق ز باطل چنین جدا گردد
با ولایت مسیر، وا گردد
راه ما جز رهِ ولایت نیست
چارۀ کار جز بصیرت نیست
نُه دی نصرت ولی فقیه
صحنه قدرت ولی فقیه
نَمی از هیبت ولی فقیه
امت و بیعت ولی فقیه
کشور آل عصمت است اینجا
مهد صبر و بصیرت است اینجا
نُه دی عزت ولائی ها
نه دی روز با وفائی ها
نه دی جلوۀ خدائی ها
نه دی مزد کربلائی ها
نه دی شعبه ای ز عاشوراست
پاسخی بر سقیفه و شوراست
هر کجا صحنه شد بنام حسین
دم به دم میرسد پیام حسین
کربلا میکند، قیام حسین
بر همه مؤمنین سلام حسین
که گرفتند سنگرِ وحدت
آفریدند صحنۀ عزت
تا که یک گوشه ای خیانت شد
بر حسینِ زمان اهانت شد
از خداوند استعانت شد
رأی مردم ولی صیانت شد
پرچم و خیمه ای در آتش سوخت
فتنه گر، ریشۀ حیاتش سوخت
گرچه آتش به خیمه ها زده شد
گرچه دامن به غصه ها زده شد
نَه سری روی نیزه ها زده شد
نَه سنانی به بچهها زده شد
وای از غصه های کرب و بلا
وای از هجمه های کرب و بلا
کربلا اهلبیت، مظلوم است
زیر پاها امامِ معصوم است
صوتِ قرآن ز نیزه معلوم است
و امامی به خیمه مهموم است
بر عزیز خدا جسارت شد
بعد از آن نوبت اسارت شد
زینب و بی وفائیِ ایام
زینب و زخمِ کینه و دشنام
زینب و ازدحام کوفه و شام
زینب و سنگ های روی بام
چه بگویم زپاره معجرها
چه بگویم زاشک دخترها
روضه خوانم، چه چاره ای دارم
من فقط یک اشاره ای دارم
روضۀ استعاره ای دارم
سخن از قلب پاره ای دارم
دختران را هجومِ هیزی چیست؟
ماه را تهمت کنیزی چیست
#استاد_محمود_ژولیده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
🎶غزل مثنوی✍
بمناسبت بزرگداشت حماسه یوم الله نهم دی
🇮🇷نهم دی باقیست
بال پرواز گشایید که پرها باقیست
بعد از این، باز سفر، باز سفرها باقیست
پشت بتها نشود راست پس از ابراهیم
بتشکن رفت ولی باز تبرها باقیست
گفت فرزانهای، امروزِ شما عاشوراست
جبهه باقیست و شمشیر و سپرها باقیست
جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقیست
گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بود
شرطها مانده و اما و اگرها باقیست
«شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
در ره منزل لیلی که خطرها» باقیست
نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنهها میرود و خونِ جگرها باقیست...
قصه تلخ است چه تلخ است! بگویم یا نه؟
صبرتان میرود از دست! بگویم یا نه؟
شاید از قصۀ ما خُلق شما تنگ شود!
یا که این گفته خود آغازگر جنگ شود
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
آتش فتنه چنان شد که خدا میداند
آنقدر دل نگران شد که خدا میداند
قصه آن بود که یک طایفه که فتنه از اوست
دوست را دشمن خود خواند، وَ دشمن را دوست
آری آن طایفه خود را ز خدا منفک کرد
روی بر سامری آورد به موسی شک کرد
سامری گفت بیایید به شهرت برسیم
با پرستیدن گوساله به قدرت برسیم
سامری گفت که در شور حکومت شعف است
باید اینبار به قدرت برسیم این هدف است
آری آن صدرنشینان بنیصدر شده
خویش را قدر ندانسته و بیقدر شده
گرچه یاران علی بودند سازش کردند
با معاویه نشستند و خوش و بش کردند
نکتهها بر لبمان رفت و خریدار نبود
گوش آن طایفه انگار بدهکار نبود
آری آن طایفه میگفت: نصیحت کافیست
خستهایم از سخن مفت! نصیحت کافیست
نیست در حافظۀ دهر، زهیر و طلحه
کم بسازید در این شهر، زهیر و طلحه
کم بگویید ز صفین و جمل، این آن نیست
«این همان قصه اسلام ابوسفیان» نیست
داشت آن طایفه هر چند صدایی دیگر
آب میخورد ولی فتنه ز جایی دیگر
قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آبکشان، عافیتاندیش شدند
گاه از این سوی سخن، گاه از آن سو گفتند
هر چه گفتند در آنروز دو پهلو گفتند
خواستند امر نماید به حمیّت مولا
تن دهد باز به امر حکمیّت مولا
همچو امروز پر از فتنه شود فرداها
اُفتد این کار به تدبیر ابوموسیها...
چشم ما در پی این حادثه چون کارون بود
بد به دل راه ندادیم ولی دل خون بود
آه از آن فرقۀ با اجنبی خودنشناس
گونهگون ظاهراً اما سر و ته یک کرباس
مُهر بر لب زده بودند و تماشا کردند
از پس حادثهها چهره هویدا کردند
این جماعت چه شباهت به خمینی دارند؟!
چقدر در دل خود شور حسینی دارند؟!
کوفه کوفهست ولی ترک سفر جایز نیست
که سکوت من و تو وقت خطر جایز نیست
همه گفتند بمان مرتبه پیمایی کن
در همین مکه اقامت کن و آقایی کن
دست کم سمت حوالی وطن هجرت کن
ای عقیق از همه بگذر به یمن هجرت کن
همه گفتند بمان او سخنی دیگر داشت
آن سفر کرده هوای وطنی دیگر داشت
کوچ کرد از وطنش بال و پری پیدا شد
رفت در جاده شتابان، سفری پیدا شد
شب تاریخ پر از قهقهۀ غفلت بود
ناگهان عطر دعای سحری پیدا شد
بانگ زد عقل که «اقبالِ» شقایق با اوست
«نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد»
گفت هنگام قیام است سر و جان بازید
سر مَدُزدید اگر فتنهگری پیدا شد
وای اگر اهل بصیرت اُحُد از یاد بَرَند
چون غنیمت زدگان ترک خود از یاد بَرَند
وای اگر مزرعهها سوخته با رعد شود
مُلک ری آفت عُمْرِ عُمَر سعد شود
گفت ای پاکدلان ختم به خیر است این راه
راه بیداریِ صد حر و زهیر است این راه
گفت ای پاکدلان سنت مألوف چه شد
ای جوانان عرب! امر به معروف چه شد
این چنین بود اگر یک شبه رسوا شد خصم
با دو صد دبدبه و کبکبه رسوا شد خصم
این چنین است که ما بیرق و پرچم داریم
هر چه داریم من و تو ز محرم داریم
هر چه داریم از آن مرد شهادت پیشهست
که نماد شرف و عاطفه و اندیشهست
آنکه آموخت به موسی جگران نیل شدن
بر سر ابرههها جیش ابابیل شدن
بین محراب دعا چون زکریا بودن
در دل طشت زر حادثه یحیی بودن
این چنین بود که ایران همه عاشورا شد
با سر انگشت دعا مُشتِ خیانت وا شد
و حسین بن علی باز به امداد آمد
و چنین بود خدای تو به مرصاد آمد
عبرتآموز ز تاریخ که خائن کم نیست
این هم از عبرت ایوان مدائن کم نیست
و خدا هست و هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
✍ #محمد_زمانی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #حضرت_ام_کلثوم_س
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم
حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم
با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم
آری ز بانوی محرم مینویسیم
در دادگاه عشق محکومیم صدشکر
از نوکران ام کلثومیم صدشکر
زهرا و احمد بود علی مرتضی بود
ام المصائب بود و هم ام البکا بود
سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود
پشت ولی الله وقت فتنه ها بود
چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد
با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد
آیات قران است سرتاسر کلامش
جبریل سرخم میکند از احترامش
عقل ضعیف ما کجا درک مقامش
دارد تفاوت با همه نوع قیامش
گمنام شد اما کرامت تام دارد
تا به ابد حق گردن اسلام دارد
به مردی این زن زمانه زن ندیده
اوج جلالش را زمین قطعا ندیده
مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده
یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده
یادش نرفته روضه ی بیت الولا را
میخ و زمین افتادن خیرالنسا را
هم کربلا رفته ست هم گودال رفته
هم به کنار پیکری پامال رفته
هم مثل زینب سوخته از حال رفته
هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته
شلاق درهم کرد حال پیکرش را
بردند دزدان وقت غارت معجرش را
بسته به هم بودند زنها بین کوفه
خیلی کتک خوردند اما بین کوفه
دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه
هی پخش میکردند خرما بین کوفه
همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد
برداشت پرده از رخ کوفی نامرد
در شام اصلا قامتش مثل کمان بود
آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود
آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود
راهی بسوی مجلس نامحرمان بود
چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد
بالانشین آسمان ویران نشین شد
سیدپوریا هاشمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#روضه_حضرت_ام_کلثوم_س
"السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین"
آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور
ناموس کبریایم، نور دل پیمبر
هم دختر امامم هم یادگار عصمت
یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت
از کودکی هماره همدم به مجتبایم
آگاه از تمام اسرار کربلایم
مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من
اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من
با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من
یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من
چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب
در هر غم و بلائی بودم کنار زینب
از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم
جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم
□ □ □
هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون
دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون
همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه
من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه
تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل
خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل
دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم
انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم
وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل
شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل
خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و...
خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و...
قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر
تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر
چون خواست رَاسِ او با، جور و جفا بِبُرّد...
تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد...
خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد
آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد
فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر
از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر
کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت
ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت
رَاسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت
تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت
دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری
ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری
عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله
در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله
برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید
از کربلا نوای یا منتقم بیاید
استادمحمودژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم_س
سوگوارِ حضرت کلثومم
بیقرارِ حضرت کلثومم
درعزایش دل من شد پرغم
روضه دارحضرت کلثومم
هر کجای جهان که باشم در
سایه سار حضرت کلثومم
عمریه سرخوش و شكوفايم
در بهار حضرت کلثومم
سرفرازم به روز محشر هم
درجوار حضرت کلثومم
چون کبوترزنم به هرجاپر
در جوار حضرت کلثومم
گم نگردد مسیر عشق او..
..در مدارِ حضرت کلثومم
شدكار من نوکریِ کویش
گرمِ کار حضرت کلثومم
شادم که از تولّدم همه دم
جيره خوار حضرت کلثومم
مادر من كنيز و بابم عبد،
از تبار حضرت کلثومم
عمری همچون مدافعان حرم
سر بدارِ حضرت کلثومم
تا نفس میکشم خداراشکر
در كنار حضرت کلثومم
جان رازکف دهم بپای غمش
جانثارِ حضرت کلثومم
همچو عباس نه..، مثال حبیب
پیرِ دار حضرت کلثومم ِ
من گدایم به عشق او، زِ وفا
ذوالفقار حضرت کلثومم
تاشدم گریه کن برای حسین
افتخار حضرت کلثومم
مثل مهدی به بَندِ غربت او
لاله بار حضرت کلثومم
دیده ام اشک و خون فشان غمِ..
..چشم تار حضرت کلثومم
گویم ازكوفه و جسارت شام
سوگوار حضرت کلثومم
همچو"مجنون" شاکر الطاف
كردگار حضرت کلثومم
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم_س
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد
خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد
به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم
ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد
در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی
این دل در به در م حضرت کلثوم مدد
کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد
اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد
کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم
سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد
دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای
به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد
به جهان نام شما ورد زبانم شده است
نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد
سود این است که حساس به نامت باشیم
بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_ام_کلثوم_س
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
اینهمه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست
باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند
گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست
عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست
شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر
سیر اوصاف تو در قدرت عمان ها نیست
نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست
شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد
مثل تو هیچکسی فاتح میدان ها نیست
رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست
خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست
ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست
ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست
نمک سفره ی افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست
میشود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست
یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست
سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست
نازپرورده ی دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست
دورتادور تو با هلهله جمعیت بود
بزم می، طشت طلا، جای پریشان ها نیست
هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
سيدپوريا هاشمى
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_حضرت_ام_کلثوم_س
عمهی صاحب الزمان، بانو
من فداي شما گداي شما
مددي كن كه خاك بوس توأم
امكلثوم، دختر زهرا
بي بي ِ چاره ساز ادركني
اي شفاعت كنندهی فردا
ما همه مستحق لطف توئيم
دستمان را بگير، روز جزا
من و ايل و تبار من مجنون
تو و ايل و تبار تو ليلا
پدر و مادرم به قربانت
خواهر بي نظيرِ خون خدا
جان زهرا بيا همين امشب
كربلاي مرا نما امضا
نوهی پاك حضرت احمد
جايگاهت بود بسي بالا
در حجاب و عفاف، فاطمهاي
خواهر خوبِ زينب كبري
در صبوري حسن، به شكل دگر
در شجاعت شبيه شير خدا
زندهی ربناي تو حيدر
کشتهی گريههاي تو عيسي
فرش راه تو بال جبرائيل
خاك پاي تو جنتالْاَعلي
اي نجابت دخيل چادرتان
وي سخا و شرف دخيل شما
اُسوهی پايداري و عفت
اي وقار هميشه پا بر جا
دائماً بر زبانتان جاري
سورهی قدر و كوثر و شورا
چشم تو ساحلِ نجات همه
دل طوفانيِ شما دريا
ساكن كوي تو همه عالم
ريزه خوار دو دست تو موسي
شب آخر چه روضهاي داري
در دلت باز هم شده غوغا
تا كه يك جرعه آب ميبيني
خود به خود روضه ميشود بر پا
بودهاي در كنار اهل حرم
در زمين غريب كرببلا
نينوايي شدي بلا ديدي
اي ركابِ امام عاشورا
موقع رفتنت فقط بودي
ياد لبهاي تشنهی سقا
غمِ زينب غمِ شما بانو
غمتان داغ سيدالشهدا
ياد آن روزها كه ميديدي
آتش از خيمهها كه زد بالا...
معجرش سوخت بينِ آتش و دود
دختري از نوادگانِ شما
ياد آن روز كه ميان حرم
تشنگي بود و آه بود و نوا
ياد آن روز كه به نِي زده شد
سرِ شش ماههی رباب حتي
ديدي از نِي چگونه ميافتاد
سرِ پاك عليِ اصغرها
دست و پا زد مقابل چشمت
قاسم و اصغر و گل ليلا
مادري كودكش لبش تشنه
در پيِ آب بود واويلا
روي تل بودهاي؟ نمي دانم
همره خواهرت گل طاها
ياد آن روز كه جدا ميشد
رأس پاك برادرت ز قفا
بين گودال دست و پا ميزد
شاه، در زير دست و پا تنها
كربلا داشت زير و رو ميشد
با صداي شكستهی زهرا
كربلا بود و نغمه وَلَدي
كربلا بود و ذكر وا اُمّا
شاعر: #رضا_باقریان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره - شهادت حضرت اُمِّ کلثوم سلام اللّه علیها
دخترِ عصمت و حجاب و حیا
خواهرِ باوقارِ شاهِ کرم
پرچمِ یاحسین بر دوشَت
چادرت سایهسارِ رویِ سرم
کوهِ صبری و روحِ ایثاری
دخترِ حیدری جَنَم داری
یاورِ زینبی و بعد از شاه
مثلِ اُمُّالبکاء علمداری
اُمِّکلثوم دخترِ معصوم
اُمِّکلثوم خواهرِ مظلوم
اُمِّکلثوم مادرِ ندبه
اُمِّکلثوم کوثرِ مصدوم
خردسالیِ تو پُر از روضه
مادرت درد داشت شیرت داد
کودکی بودی و هیاهو شد
مادر افتاد... بعد... در افتاد
بینِ دیوار و در... نمیفهمم
میخ... سینه... لگد... نمیدانم
روضهها شد زنانه... فضّه کمک
بیقرارِ امیرِ حیرانم
مادرت رفت و روضهخوان شد چاه
چاه شد مَحرمِ غمِ مولا
فاطمیه گذشت و قسمت شد...
سفری با حسین... واویلا
فاطمیه نمانده یادت اگر...
کربلا را دقیق یادت هست
تهِ گودال... کهنه پیراهن
وَ نگینِ عقیق یادت هست
تو و زینب دقیق میدیدید
روضهیِ بی کسیِ دلبر را
هر دو دیدید ظالمی میزد
بر سرِ نی سرِ برادر را
هر دو دیدید پیکری را که...
گوشهیِ قتلگاه عریان بود
ساربان آمد و در انگشتش...
خاتمِ پادشاهِ عطشان بود
هر دو با دستِ بسته میرفتید
سهمِتان طعنه و طناب و عذاب
هر دو دیدید همسفر شد با...
حرمله پابهپای نیزه... رباب
هر دو دیدید غنچه میترسد...
از لگدهای زجر و حرفِ بد
هر دو دیدید... خاک بر دَهنم...
مَست شد نیزهدار... میرقصد
روضهیِ مُردنِ غیوران است
"دَخَلَتْ زینبُ عَلیَ ابنَ زیاد"
خیزران روی لعل و دندان خورد
خرده دندانش از دهن افتاد
ضربههای مُدام... واویلا
خندههای طُفیل و شمر و سَنان
حرمله پیشِ چشمهایِ شما
میکِشد دست رویِ تیر و کمان
العجل... منتقم نمیآیی؟!
عمّهجانِ شماست تب دارد
اُمِّکلثوم لحظهیِ آخر...
با دمِ یاحسین میبارد
#روضه #شهادت
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#مدینه #کربلا #همسنگر_زینب_س
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#غزل #شهادت
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
کمتر کسی است در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتی است
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبه رو مرا به حسین و حسن کند،
شرمندهی محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامهی ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بی کفن کند
📝بیت داخل گیومه از
#صائب_تبریزی است.
#جواد_هاشمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹٢٩ جمادی الثانی، سالروز شهادت بانوی آزاده نهضت حسینی(ع) حضرت ام کلثوم سلام الله علیها تسلیت باد. 😢
ای دختر خورشید و دریا اُم کلثوم
ای جان حیدر ، جان زهرا اُم کلثوم
ای دختر وارسته ی زهرای اطهر
وی دختر والای مولا اُم کلثوم
با بردن نامت معطر می شود دل
ای عطر کوثر ، عطر طوبا اُم کلثوم
ای نور چشم بوتراب آن باب هستی
ای زاده ی اُم ابیها ، اُم کلثوم
مانند زینب می درخشی در ولایت
ای گوهر گنج ولا یا اُم کلثوم
ای چارمین فرزند مهر و ماه ، ای گل
ای روشنای بزم طاها اُم کلثوم
در مکتب حیدر زده زانو همه عمر
پرورده ی دامان زهرا اُم کلثوم
ای چادرت آئینه دار عفت تو
تابان ز تو خورشید تقوا اُم کلثوم
ای با حجاب خویش بوده حافظ دین
ای دین حق را کرده احیا اُم کلثوم
ای بانوی سجاده و اشک و عبادت
ای بانوی مُهر و مصلا اُم کلثوم
درس فداکاری تو دادی بانوان را
ای بوده در این جاده پویا اُم کلثوم
ای مرهم هر زخم بر قلب شکسته
دردم ز تو گردد مداوا اُم کلثوم
ای غرق احسان تو هر سائل در اینجا
ما و تو و امروز و فردا اُم کلثوم
دوری ز تو یعنی جدایی از ولایت
مهر تو در دلها تولا اُم کلثوم
جان من بشکسته دل با شهپر عشق
بگرفته در کوی تو مأوا اُم کلثوم
آزاده گی جزو مرامت بود بانو
ای ایستاده پیش اعدا اُم کلثوم
هرگز نرفتی زیر بار ظلم و ذلت
نگشوده ای باب تمنا اُم کلثوم
می دانمت بانوی گلگون شهادت
می خوانمت بانوی نجوا اُم کلثوم
بانوی صبر و استقامت ، بانوی مهر
ای در مصیبت ها شکیبا اُم کلثوم
غم روی غم دیدی ولیکن صبر کردی
ای بانوی صبر و مدارا اُم کلثوم
از کودکی غم دیده ای تا روز آخر
غم دیده ای آری به دنیا اُم کلثوم
یک روز در شهر مدینه داغ مادر
روزی به کوفه داغ بابا اُم کلثوم
یک طشت دیدی پاره های یک جگر را
یک طشت دیدی رأس گل را اُم کلثوم
در کربلا در کاروان عشق بودی
آنجا که بر نی رفته سرها اُم کلثوم
همراه دیگر داغداران ، لاله ها را
بر روی نی کرده تماشا اُم کلثوم
لب تشنه در کرب و بلا مانند زینب
خونین جگر از داغ سقا اُم کلثوم
از خطبه های آتشین و ظلم سوزت
ظالم شده رسوای رسوا اُم کلثوم
در هم شکستی کاخ بیداد و ستم را
بی هیچ بیم و هیچ پروا اُم کلثوم
دیدی شهادت را تو احیای کرامت
دیدی اسارت را تو زیبا اُم کلثوم
تا قلب «یاسر» می شود لبریز ماتم
اشکش دهد آن را تسلا اُم کلثوم
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #حضرت_ام_کلثوم_س
ای اسوه ی صبر و رضا یا ام کلثوم
دختِ علیِّ مرتضی یا ام کلثوم
دیدی بسی رنج و الم در دار دنیا
چون مادرت خیرالنسا یا ام کلثوم
بهرت مدینه همچنان بیت الحزَن بود
بوده غمت بی منتها با ام کلثوم
جسم نحیف مادرت در کوچه ی غم
بوده به زیر دست و پا یا ام کلثوم
بابای زارت در برش حبل المتین شد
زان ظلم اعدای دغا یا ام کلثوم
پهلوی زهرا(س) را ز ضرب در شکستند
از بعد بابش مصطفی یا ام کلثوم
بس ادعیه خواندی غمین بر مادر خویش
تا مادرت یابد شفا یا ام کلثوم
ناگه بدیدی مادرت در بستر غم
بر مرگ خود دارد دعا یا ام کلثوم
محزون بدیدی داغ زهرای جوان را
غسل و تشیعش در خفا یا ام کلثوم
همراه زینب، خانه داری شد نصیبت
در شهر بی مهر و وفا یا ام کلثوم
چون باب زارت مرتضی تنها شد آخر
بودی تو یارش از وفا یا ام کلثوم
هرکه به طعنه گفت در شهر مدینه
حیدر بیفتاده ز پا یا ام کلثوم
چون از مدینه آمدی محزون به کوفه
دیدی بسی درد و بلا یا ام کلثوم
از بعد چاه بودی تو همدرد علی و
همدرد شاه لا فتی یا ام کلثوم
در کوفه آن شهر پر از آشوب و نیرنگ
شد فرق بابایت دوتا یا ام کلثوم
فرق علی؛ بابای مظلومت شکستند
آنهم به محراب دعا یا ام کلثوم
دیدی که خون فواره میزد از سر او
حیدر شد از غمها رها یا ام کلثوم
بعد از وفات مادر و باب غریبت
دیدی فراق مجتبی یا ام کلثوم
پاره جگرهای حسن در تشت زر بود
از اثر زهر جفا یا ام کلثوم
تابوت او حتی بشد آماج بس تیر
زان کینه ی قوم دغا یا ام کلثوم
همراه زینب دلغمین بودی به هر جا
کوفه مدینه کربلا یا ام کلثوم
در نزد تان کرببلا دریای خون شد
غمخوار وادیّ بلا یا ام کلثوم
هفتاد و دو لاله شدند پرپر به نزدت
با تیغ و تیر و نیزه ها یا ام کلثوم
دیدی حسین ابن علی در بین گودال
گشته ضبیحا بالقفا یا ام کلثوم
حتی نکردند رحم بر طفلان معصوم
آتش زدند بر خیمه ها یا ام کلثوم
رفتی به همراه یتیمان با دلی خون
در کوفه و شام بلا یا ام کلثوم
دیدی به شام غم به همراه یتیمان
هجده سرِ از تن جدا یا ام کلثوم
گاهی سرِ مولا حسین کنج تنور و
گه زینت تشت طلا یا ام کلثوم
در تشت زر نزد یزید بی مروت
می خواند آیات خدا یا ام کلثوم
اما لعین با خیزران اجرش فقط داد
در پیش چشمان شما یا ام کلثوم
جان علی(ع) و فاطمه (س) فردای محشر
خود دستگیری کن ز ما یا ام کلثوم
🔵 کربلایی مهدی فراهانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸🔹تقدیم به کوه استقامت حضرت ام کلثوم سلام الله علیها🔹🔸
چنان که هر صدفی کِشتزارِ گوهر نیست
شبیهِ تاک درختی شرابپرور نیست
مگو نمیشود از عشقِ دوست، جان دادن
که درد عاشقی، از رنج مرگ کمتر نیست!
به استعاره نیایی به قامت کلمات
شکوهِ صبر تو با کوه هم برابر نیست
که با وجود تو و خواهرت، سفینهی عشق
میان ورطهی طوفان بدون لنگر نیست
تو نیم دیگر اویی، نه نام دیگر او
نه! هیچ سنگ صبوری شبیه خواهر نیست
پناه غربت زینب شدن در آن آشوب
برای هیچکسی غیر تو مُقدّر نیست
گرفتهاید در آغوش خویش قرآن را
که هیج رحلی از آغوشتان نکوتر نیست
به خطبه وارث حَبلُ المَتینِ ایمانی
چه باک اگر که در این کُفرخانه، منبر نیست؟
چقدر لحن کلام تو آشناست، بخوان!
چه خطبهای! چه طنینی! صدای حیدر نیست؟
که وحی را کسی اینگونه خط به خط چون تو
شبیه اسم نیاکان خویش از بر نیست
به آفتاب کجا میرسند شبپرگان؟!
نه! خیر را صَنَمی با خلیفهی شر نیست
تو استواری اگر نه مصیبتی به جهان
کمرشکنتر از آن ماتم برادر نیست
چه رفت بر سر عبّاس در برابر تو؟
که کوههای جهان با غمت برابر نیست!
غروب روز دهم، تکّهتکّه شد جگرت
مگر حسین جگرگوشهی پیمبَر نیست؟!
کدام سو بدوی؟ جانب کدام عزیز؟!
حسین نیست، ابالفضل نیست، اکبر نیست!
هنوز بر جگرت زخم شامیان پیداست
که جای زخم زبان، مثل زخم خنجر نیست
از آه توست، اگر شام طالعش شوم است
اگر هرآینه پیشانیاش منوّر نیست
کمالِ فهمِ تو دریای معنی است، ببخش
برای زورق من، بیش از این مُیسّر نیست
_شهیده زیستن و عاقبت شهیده شدن_
چه سرنوشتی!... از این سرنوشت بهتر نیست
✨ گروه هیئت الشعرا ✨
🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه؛ اُخت الزینب.mp3
5.91M
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#زمینه
🔹اخت الزینب🔹
کیه بشنوه ندبهتو اما، مثه ابر بهاری نباره
تو که خطبههای باشکوهت، عطر فاطمی داره
تویی کوثر امابیها، بنت الزهرا
تویی سورۀ عصمت و تقوا، بنت الزهرا
تویی آیۀ غربت زهرا، بنت الزهرا
تویی وارث مادری مظلوم، بنت الزهرا
تو نگات غم مادره معلوم، بنت الزهرا
دل تو نمیشه دیگه آروم، بنت الزهرا
میدیدی باز، با چشمی تر
باغی از گل یاس، شده پرپر
شده تازه، غم مادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفرهدار غریبی بابا، راویِ شب آخر مولا
بگو سهم علی بوده یک عمر، دنیایی از غمها
بگو با کوفۀ بیوفاها، بنت الحیدر
از یتیمنوازیهای مولا، بنت الحیدر
اجر خوبیهاش این نبود اما، بنت الحیدر
خطبۀ تو که شمشیر مولاست، بنت الحیدر
توی دلها قیامتی برپاست، بنت الحیدر
هر کی دشمن حیدره رسواست، بنت الحیدر
خطبه بخون، علی زندهست
بگو با دل خون، علی زندهست
تو دلهامون، علی زندهست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلا اگه دشت بلا شد، تویی کوه صبوری و طاقت
حتی دشمنتون شده حیرون، از این همه عزت
تویی یار و پناه یتیما، اُخت الزینب
تویِ اوج مصیبت و غمها، اُخت الزینب
تویی همدم زینب کبری، اُخت الزینب
اگه غم شده رو دلا آوار، اُخت الزینب
اگه خالیه جای علمدار، اُخت الزینب
روی دوشته پرچم ایثار، اُخت الزینب
أمَّن یُجیب، داری بر لب
از حسین غریب، بخون امشب
بخون واسه دل زینب
شاعر: #یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #اکبر_شیخی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6032743413655275941.mp3
878.6K
واحد #امام_زمان_و
#حضرت_ام_کلثوم
بند اول:
درسته که غرق گناهم اما
به جز هوای تو به سر ندارم
تو حال و روز منو خوب میدونی
ولی من از حالت خبر ندارم
ای غریب آقام/
تو کدوم صحرایی جا داری
تو کدوم خیمه ای ماوا داری
یار بی وفایی چون ما داری
تو رو میدهم قسم ای آقا
به گلوی شه مظلوم بیا
تو رو میدهم قسم ای آقا
به عزای ام کلثوم بیا
العجل یا مهدی ....
خوب میدونم چقد تو غصه داری
به یاد دست بسته و اسارت
به یاد شام و کوفه خون میباری
خیلی به ناموس تو شد جسارت
ای غریب آقام
دست در سلسله رو میبینی
پای پر آبله رو میبینی
خنده حرمله رو میبینی
دستشون بسته به زنجیر و طناب
بیا دست اسرا رو وا کن
گمشده رقیه تو بیابونا
بیا و رقیه رو پیدا کن
بند سوم:
کاش یه نفر پیدا بشه تو روضه
بیاد بگیره زیر شونه ها تو
آخه تو با دو چشم خون میبینی
بین نامحرما مخدراتو
ای غریب آقام /
غارت گهواره رو میبینی
گوش بی گوشواره رو میبینی
جسم پاره پاره رو میبینی
اسرا خیلی گرفتار شدن
وارد کوچه و بازار شدن
پیش چشمای ابالفضل و حسین
خولی و شمر جلودار شدن
#مرتضی_کربلایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
AUD-20220130-WA0031.opus
181K
#نوحه_حضرت_ام_کلثوم_س
ای نور دل زهرا(دخت علی کلثومی)۲
در بین همه زن ها(چون زینب مظلومی)۲
تو گل گلشن آل عبایی
دختر فاطمه خیر النسایی
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
همراه گل زهرا(در کرب و بلا بودی)۲
با اهل حرم بانو(در رنج و بلا بودی)۲
دیده ای گل های باغ مدینه
در کربلا شده پرپر ز کینه
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
دیدی که علی اکبر(رفته به سوی میدان)۲
دنبال علی اکبر(گردیده حسین گریان)۲
دیده ای گل باغ ام لیلا
از ظلم و کینه گشته اربا اربا
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
دیدی تو علی اصغر(بر دست پدر جان داد)۲
در راه پدر اصغر(جان با لب عطشان داد)۲
دیدی بر روی دست بابا اصغر
از تیر حرمله شد پاره حنجر
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
دیدی تو به دشت خون(ای دختر خیر الناس)۲
در علقمه از کینه(شد نقش زمین عباس)۲
در علقمه دستش از تن جدا شد
جانش در راه دین حق فدا شد
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
دیدی که حسین تو(بی یاور و تنها شد)۲
دیدی که غریب مانده(اشک تو چو دریا شد)۲
دیدی همه سوی مقتل دویدند
سر پاک حسینت را بریدند
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
دیدی که عدو از کین(آتش زده بر خیمه)۲
پیکر به روی خاک و(سرها همه بر نیزه)۲
دیدی حسینت از کینه ی عدوان
پیکرش شد پامال سم اسبان
سفیر کربلا یا ام کلثوم۲
#رضا_یعقوبیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
AUD-20220130-WA0044.opus
126.1K
#نوحه_حضرت_ام_کلثوم_س
ای گل گلشن آل عصمت
ای سراپا همه عز و شوکت
دختر پاک خیر النسایی
نور چشم علی جان امت
گل گلزار دین
تویی زهرا آیین
دین ز تو شد تضمین
بانو ام کلثوم۳
گل باغ ولا ام کلثوم
هدیه ای از خدا ام کلثوم
دین حق را گل فاطمیون
تویی رمز بقا ام کلثوم
تو علی را جانی
چون مه تابانی
حامی قرآنی
بانو ام کلثوم۳
نور چشمان خیر النسایی
از تبار شه اولیایی
همچنان زینبی بهر زهرا
خواهر شاه کرب و بلایی
روح من ریحانم
به فدایت جانم
از تو هر درمانم
بانو ام کلثوم۳
دیده ای رنج و درد و بلا را
دیده ای ماتم کربلا را
دیده ای پیکر غرق در خون
دیده ای رأس از تن جدا را
قد خمیده دیدی
گل چیده دیدی
سر بریده دیدی
بانو ام کلثوم۳
دیدی اکبر شده اربا اربا
علی اصغر روی دست بابا
دیده ای ای گل باغ زهرا
پرپر از کینه گل های طاها
خواهر اربابی
تو چنان مهتابی
کربلا بی تابی
بانو ام کلثوم۳
ای که بودی چو زینب تو حساس
غربتت را نمودی تو احساس
تا که دیدی ز ظلم و ستم ها
در ره دین فدا گشته عباس
دیده ای دلداده
از فرس افتاده
تشنه لب جان داده
بانو ام کلثوم۳
دیده ای سوی مقتل دویده
دشمنش خنجر از کین کشیده
دیده ای از قفا شمر بی دین
رأس پاک برادر بریده
ظلم و کین افزون شد
خواهرت محزون شد
دل پاکت خون شد
بانو ام کلثوم۳
#رضا_یعقوبیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
واحد؛ یا اُمّ الحسنین.mp3
1.19M
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#واحد
🔹انظُر اِلینا🔹
غروبا که چشم افق خونباره
حال من از غم تو دیدن داره
همهش میگم که لحظۀ دیداره
خورشید من رفتی سفر، تو آسمونی غرق خون
معراج تو رو نیزه بود، اِنّا الیه راجعون
رو نیزهها رفتی، سوی عرش خدا
بعد از تو ما موندیم، با شام بیوفا
اُنظُر اِلینا یا شهید الشهدا
«سیدنا المظلوم، شهید الشهدا»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادم نرفته آخرین باری که
گفتی شب فراق ما نزدیکه
رفتید و این دنیا چقدر تاریکه
ماه شبای روشنم، رفت و شبم شد بیسحر
خبر اومد از علقمه، ای وای شد شق القمر
جای اباالفضلم، میدونی خالی بود
غروب عاشورا، توی آتیش و دود
گلهای یاس تو، همه شدن کبود
«سیدنا المظلوم، شهید الشهدا»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #حسین_حاجی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمزمه #واحد #شور #امام_زمان
#شهادت_حضرت_ام_کلثوم_علیهاالسلام
این روزا میدونم
ای امام مظلوم
روضه میگیری باز
واسه امّ کلثوم
تو دمشقی یا که
گوشه ی کربلا
غرق ماتم شدی
صاحب روضه ها
داری می بینی که شده عمّه قامت خمیده
یه عمره که طعم جسارت همیشه چشیده
توی زندگیش غیر درد و مصیبت ندیده
داری می بینی بین روضه دیگه نا نداره
واسه غصه ها قلب زارش دیگه جا نداره
دیگه رغبتی واسه موندن تو دنیا نداره
العجل یا مهدی.....🌸🌸🌸🌸🌸
می بینی آقاجون
که عمّه ی مضطر
روضه باز میخونه
این دمای آخر
خاطره ها داره
از ظهر عاشورا
حق داره می میره
با چشمای دریا
توی خاطرش مونده یک پیکر ارباً اربا
تنی که رها شد تو آفتاب سوزان صحرا
تو مقتل شده بر سر ِ پیرهن کهنه دعوا
بمیرم که چارماهه همدرد بی بی ربابه
به یاد لب خشک شیش ماهه و قحط آبه
نمیتونه از کابوس اون سه شعبه بخوابه
العجل یا مهدی....🌸🌸🌸🌸🌸
می بینی مأنوسش
روضه های شامه
زخمایی که داره
از جفای شامه
یادشه توی شام
به اشکاش خندیدند
در پای نیزه ی
علمدار رقصیدند
نوامیس حیدر رو بردن تو بازار به کینه
زدن روی نیزه سرا رو جلوی سکینه
با این قصد که رأس باباشو رو نیزه ببینه
شده عمّه ی تو توی مجلس باده مهمون
توی بزمی که خواهرش کرده پاره گریبون
شده روبه روش لعل لبهای قاری پر از خون
العجل یا مهدی.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#روضه_وتوسل_به_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
مینویسم از زنی از جنس نوری بیکران
دختر زهرا و حیدر برتر از هفت آسمان
زینب صغریٰ همان که نور چشم حیدراست
شیر دخت دیگری از آیههای کوثر است
زینبی دیگر برای اهل بیت مصطفی
زینتی دیگر برای جلوهی حق، مرتضی
جلوهای از کوثر و طه و انسان بود و بس
دختر یس و الرحمن و فرقان بود و بس
مثل زینب مو به مو آیینهی زهراست او
مثل زهرا برتر از دنیا و ما فیهاست او
او که از هر رجس و ناپاکی یقینا دور بود
جرعهای از آیهی تطهیر بود و نور بود
نورِ مستوری که از جنس کلام الله بود
جز مطهرها مگر کس را به سویش راه بود؟
ظلمت و عصیان کجا و همنشینی با گلاب؟
پنبه دانه را شتر بیند مگر تنها به خواب!
بی نماز و کعبه؟ این فرض محالی بیش نیست!
بت پرست و بت شکن؟ بیشک خیالی بیش نیست!
دختری که بوده شاگرد کلاس فاطمه(س)
خطبه خوانده پیش دشمن بی هراس و واهمه
ام کلثوم است بانوی شهادت پروری
ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری
مکتب او مکتب ایمان و عزت بوده است
مثل زهرا مکتب خون و شهادت بودهاست
مکتب زهراست الگوی همه آزادهها
راه زهرا میبرد ما را به سوی کربلا
شیعه تا امروز هم مدیون لطف مادر است
هر کسی شاگرد زهرا شد از این عالم سر است
مکتب زهرا شهادت را به ما آموخته
جان و قلب شیعه را بر عشق حیدر دوخته
تشنه کامان را نگاهش غرق باران میکند
چادر زهرا یهودی را مسلمان میکند
نسل سلمانیم ما سرباز زهراییم و بس
چون سلیمانی اسیر موج دریاییم و بس
مکتب سرخ سلیمانی به غیر از عشق چیست؟
مکتبش جز مکتب اولاد حیدر نیست، نیست!
حاج قاسم مکتبش دلدادگی بود و جنون
دم به دم در آرزوی پر زدن در خاک و خون
او که مصداق الشداء علی الکفار بود
بین مردم مهربان و ساده و غمخوار بود
روضهدار و روضهخوان و غصهدار روضه بود
او همیشه هر کجا در سایهسار روضه بود
سوخت عمری با غم زهرا و آخر پر کشید
مثل زهراسوخت در آتش بلا را سرکشید
غصهدار روضهها بود و مدافع از حرم
آه از شام و خرابه، آه از مشک و علم
یک شب جمعه پرید و زائر ارباب شد
بعد از او بار دگر اهل حرم بیتاب شد
رسم او را در نگاه نسل فردا دیدهاست
دشمن از راه سلیمانی ما ترسیدهاست
ام کلثوم است بانوی شهادت پروری
ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری
داغ مادر دیده او در کودکی های خودش
یاس پر پر دیده او در کودکی های خودش
آتش و دود و در و دیوار را دیده است او
سیلی و خون ِروی مسمار را دیده است او
غصههای حضرت مولا امانش را برید
فرق مجروح و پر از خون امامش که دید
خط به خط روضه را با چشم تر دیدهست او
در مدینه مجتبی را خونجگر دیدهست او
مثل زینب، غرق خون، خون خدا را دیده است
مثل زینب، روضهی کرببلا را دیدهاست
مثل زینب، گیسویی در دست قاتل دیده است
مثل زینب، او سری را در مقابل دیده است
درد بسیار است اما ماجرایی آشنا
میبرد ذهن مرا تا خیمههای کربلا
دختری با گوشواره های قلبی غرق خون
این عبارت میکشد دل را به صحرای جنون
ماجرای گوشواره قلب را سوزانده است
روضهای که داغ آن بر جان شیعه مانده است
مجتبی و کوچه و دستی که بر صورت رسید
گوشواره روی خاک افتاد و شد مویی سپید
سیلی و نامحرم و روی کبود مادری
شد لگد مال حرامیها گل پیغمبری
آه از این غصه از این روضه چگونه بگذرم
پیش نامحرم زمین افتاد روزی مادرم
*اما حرف من اینجا تموم نمیشه گوشواره روضه دارد بازهم با من بیا*
از مدینه میروم اینبار دشت کربلا
تا علم افتاد،ترسی در حرم افتاد و بعد
از غم اهل حرم عباس جان میداد و بعد
شمر با خنجر سوی گودال رفت
زینب از این غصهها از حال رفت
گوشواره، عصر عاشورا، هجوم و خیمهها
گوشواره، دست نامحرم، عزیزان خدا
گوشواره، تازیانه، دختری را پیر کرد
گوشواره، عمه را از زندگانی سیر کرد
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان_عج روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🎤 کربلایی حسین طاهری
http://eitaa.com/Maddahankhomein
2afc095a0cfa7fa87efadc89e310552f56702883-144p_۱۷۱۲۲۰۲۴.mp3
12.72M
روضه و توسل به حضرت امکلثوم سلام الله علیها
🎤 کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━──────
با آدمهای بد که زیاد بشینی،
نسبت به آدمهای خوب
سوظن پیدا میکنی!
اميرالمومنين(ع) فرمودند همنشینی با بدان، موجب بدبينى به نيكان است.
مُجالَسَةُ الأَشرارِ تورِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالأَخيارِ
http://eitaa.com/Maddahankhomein
جلسه_هفتگی_بین_الحرمین_تهران_30.mp3
4.61M
🏴 شور وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها
🏴بند اول
دخت شه مردانی
معلم قرآنی،با خطبه هات طوفانی
تو خواهر اربابی
تو گوهر نایابی،خورشید عالمتابی
یا ام کلثوم،ماده شیر مرتضی
یا ام کلثوم،ای اسیر کربلا
یا ام کلثوم،افتخار اولیا
دلم شده به عشقه تو محکوم
مولاتی یا ام کلثوم
مولاتی یا ام کلثوم
🏴بند دوم
به شانت این بس بانو
که دختر زهرایی،ما قطره تو دریایی
دل به تو بستم بانو
تو ضامن فردایی،شفیعه ی عقبایی
یا ام کلثوم،بانوی محترمه
یا ام کلثوم،کنیزت مادرمه
یا ام کلثوم،سایتون رو سرمه
ای خواهر تشنه لبِ مظلوم
مولاتی یا ام کلثوم
مولاتی یا ام کلثوم
🏴بند سوم
با خطبه هات ای بانو
حکم خدا اجرا شد،کرب و بلا احیا شد
خطبه که خوندی بانو
توی دلا غوغا شد،ابن زیاد رسوا شد
یا ام کلثوم،بانوی معظمه
یا ام کلثوم،بانوی محترمه
یا ام کلثوم،نقشِ روی علمه
دلم شده به عشقه تو محکوم
مولاتی یا ام کلثوم
مولاتی یا ام کلثوم
🎤 کربلایی جواد مقدم
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه_با چشم خونبار گریونم.mp3
703.1K
🏴 زمینه وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها
🏴بند اول
با چشم خونبار،گریونم
یاد علمدار،گریونم
منم شبیهِ زینب و
سجاد تبدار،گریونم
با غم و محنت،جون میدم
یاد جسارت،جون میدم
به یاد خیمه،میسوزم
از غم غارت،جون میدم
من ام کلثومم
دختر معصومم
خواهر مظلومه
حسین مظلومم
واویلا واویلا
🏴بند دوم
با حال زارم،می بارم
ابر بهارم،می بارم
یاد رباب و،شیرخواره
این شده کارم،می بارم
خسته و بی حال،دلگیرم
از دنیا دیگه،من سیرم
یاد حسینم،می اُفتم
تو دل گودال،میمیرم
منم مثه زینب
رنج و بلا دیدم
سر حسین و رو،ی
نیزه ها دیدم
رفتم اسارت از
کرب و بلا تا شام
سنگ جفا خورد،م
و شنیدم دشنام
واویلا واویلا
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5965386111567003711.mp3
4.65M
🏴شور وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها
(زبانحال حضرت با حضرت عباس علیه السلام)
🏴بند اول
تو لحظه های آخر،میگم با چشم خونبار
کاشکی بودی کنارم،عباس من علمدار
یادم نمیره اون روز،رفتی که آب بیاری
با تیر زدن به مشکت،جون دادی تو هزار بار
حالا که من نقش زمینم،منتظرم بیایی،بسه دیگه جدایی،داداش با وفایی
ببین صدات میکنه قلبم،دیگه نمونده نایی،ای ماه دلربایی،داداش با وفایی
🏴بند دوم
آشفته ام برادر،دلم میخواد که باشی
آخه باور نداشتم،زودی ازم جداشی
کاشکی نمیدیدم من،که فرقتو شکستن
مادرو دیدی آخر،خوشبحالت داداشی
ببین برات روضه گرفتم،عالمو من سوزوندم،تو رفتی تنها موندم،پیامتو رسوندم
از سر نیزه ها تو دیدی،چه خطبه ها میخوندم،یزید و جاش نشوندم،پیامتو رسوندم
🏴بند سوم
بیا بیا ابالفضل،داره میمیره خواهر
چشم انتظار نذارم،این لحظه های آخر
هنوز برای من تو،قمره تو آسمونی
خاموش نمیشی هیچوقت،گرچه شدی تو پرپر
دست منو بگیر بلندشم،میگم با گریه زاری،اگرچه دست نداری،غیرت بابا داری
بیا ببین تنم رو داداش،پر از زخمای کاری،
اشک چشامه جاری،غیرت بابا داری
🎤 حاج غلامحسین مردانی
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
لحظه ی آخره.mp3
2.58M
#زمینه_لطمه_زنی
#شهادت_بی_ام_کلثوم_س
🎶سبک ای وای از کربلا
لحظه ی آخره
کاشکی این لحظه هم بگذره
مادرم انگار پشت دره
واویلا مادرم......
یادمه پشت در
وقتی که آتیش بود شعله ور
گل یاس و زدن با تبر
واویلا مادرم.......
دیدم چشم تر و
غرق به خون تن مادر و
دستای بسته ی حیدر و
واویلا مادرم....
ای وای از کربلا
دیدم از خیمه گاه
با گریه با ناله، اشک و آه
خواهرم زینب میکرد نگاه
کربلا کربلا....
گرگای بی حیا
با تیر و نیزه و با عصا
میزدن به حسین بی هوا
آه از جسارت و
دیدم دزدی ها غارت و
خوردم شلاق اسارت و
توو کوفه توی شام
با بچه ها توی ازدحام
میخوردیم سنگ از بالای بام
کربلا کربلا....
لعنت به ساروان
به شمر و حرمله و سنان
میزدن ما ها رو بی امان
کربلا کربلا....
مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حماسه_ی_نهم_دی_ماه
#حماسه_ی_حسینی_ع
#بصیرت #شعر_پایداری
در سایهی بیرق و علم باید گفت
با همت و یاری قلم باید گفت
از غیرت و قدرت عجم باید گفت
تا صبح ظهور دم به دم باید گفت
ما هیئتی و همیشه غیرت داریم
ما در دل خود نور بصیرت داریم
ما را به مخالفان دین کاری نیست
ما را به نگاه قاسطین کاری نیست
با مشی و مرام مارقین کاری نیست
با غیر امیرِ مومنین کاری نیست
همراه علی، میثم تمار شدیم
همراه علی، مالک و عمار شدیم
دل را به هوای دلبری خوش کردیم
سر را به هوای سروری خوش کردیم
پا را به رکاب صفدری خوش کردیم
جان را به فدای رهبری خوش کردیم
ما مفتخریم امیر و رهبر داریم
ما شکر خدا نائب حیدر داریم
تا بر سرمان دست ولایت باشد
تا در دلمان شوق شهادت باشد
تا روح خدا امام امت باشد
تا سیدمان امین و حجت باشد
هم صفشکن خط مقدم هستیم
هم سینهزن ماه محرم هستیم
بر گردن خود همیشه دینی داریم
ما روحیهی بدر و حنینی داریم
هم در دل خود حب خمینی داریم
هم در سرمان شور حسینی داریم
سرمنشاء انقلاب ما عاشوراست
این مملکت حسینیان پابرجاست
ما در نهم دی که قیامت کردیم
از نهضت کربلا حمایت کردیم
یادی ز امام پیر امت کردیم
با خامنهای دوباره بیعت کردیم
ما هر نه دی، ذکر فرج میخوانیم
از برکت ثامن الحجج میخوانیم
سرباز خدا و اهل ایمان هستیم
ایرانی و از تبار سلمان هستیم
هنگام نبرد، مرد میدان هستیم
چون ماحصل خون شهیدان هستیم
دل در گرو حضرت سلطان داریم
ما همت و باکری و چمران داریم
شد ذکر مدام قلب ما یازهرا
شد شور و نوای ضرب ما یازهرا
شد رمز شروع حَرب ما یازهرا
شد کاشف همّ و کرب ما یازهرا
با فاطمه فاطمه جلا میگیریم
از مادرمان کرببلا میگیریم
ما با مدد مادرمان میجنگیم
با حکم ولی امرمان میجنگیم
با دشمن خیرهسرمان میجنگیم
با جان و دل و باورمان میجنگیم
این کشور ناب مهدی موعود است
هر طایفه قد علم کند نابود است
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی #استکبار_ستیزی
#بصیرت #بیداری_اسلامی #شعر_پایداری #شهدا
به نام خالق یکتای ما که از ایمان
نهاده بار امانت به گردهی انسان
جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست
همهْ زمین و زمان، پردهی نمایش ماست
به قتلگاه خودش میرود نَفَس به نَفَس
کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس
پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم
نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم
خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن
جهاد چیست؟ در این جادهها به سر رفتن
و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما
و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما
پیام اول این انقلاب بود، جهاد
امید مردم سَرْپلذهاب بود، جهاد
جهاد ما سفر از دخمهی تن آسانیست
جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانیست
جهاد، از غم همسایهها نخفتن ماست
جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست
رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد
زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد
علی به شانهی خود بار نان و خرما داشت
حسینِ ما غم این پابرهنهها را داشت
کسی مباد گرفتار بی پر و بالی
مباد سفرهای از نان و زندگی، خالی
در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم
اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم
هنوز مردم مستضعفاند پای نظام
بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام
به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم
به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم
کدام آینه بودهست از شکستن شاد؟!
مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد
کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است
کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است
دریغ، از نظر شعلهها به پرچم ما
شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما
سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم
سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم
به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعلهوار بسوزم هرآنچه باطل را
ز موجها به تو بردم پناه و خرسندم
که با تو یافتهام، با تو امن ساحل را
میان سینهی خود از خدا نشان داری
همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را
چه مادران که به دامان تو گریستهاند
چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را
تو یادگار شهیدان خونکفن هستی
و زنده میکنی اسم امام راحل را
ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص
درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را
سپیدِ چهرهی تو نور دیده و دل ماست
چنانکه نیمهشبی دیده قرص کامل را
ز سرخی رخ تو اهل خانه دلگرماند
ز سبزی تو معطر کنیم منزل را
به زیر سایهات اِستاده ملتی نستوه
که فاتحانه گذر کرده این مراحل را
مباد سایهی امن تو از سر ما کم
مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را
صدایی از نفس راه میرسد بر گوش
نوید نصر من الله میرسد بر گوش
کدام گُل که در اندیشهی بهارش نیست
کدام جاده که دلواپس قرارش نیست
مشام کوچه پر از عطر آب پاشیها
در انتظار تو گلدستهها و کاشیها
به هرطرف که نظر میکنم شهیدی هست
اگر شهید میآرند پس امیدی هست
شهید خیمهاش آنسوی بیکرانیهاست
شهید جلوهی بانوی بی نشانیهاست
شهید! ای به تماشای سورهی کوثر
گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر"
غریب باش دلا تا به آشنا برسی
غیور باش به شمشیر لافتی برسی
در این زمانهی تردید و شبهه و پرهیز
بیا و دست به دامان دلبری آویز
پیالهنوشِ ولا از بلا نپرهیزد
فدایی نجف از کربلا نپرهیزد
حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است...
اگرچه پیرهنش پاره پاره میآید
هنوز بانگ اذان از مناره میآید
در این شبانه، سرود سپیده باید خواند
در اقتدا به گلوی بریده باید خواند
میان لشکری از نهروانی و جملی
پناه خستهدلان کیست ذوالفقار علی
✍سروده 🔰
#مهدی_جهاندار
#میلاد_عرفان_پور
#محمدرضا_وحید_زاده
#پروانه_نجاتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein