4_5783094260572100113.ogg
1.91M
اسمت حسین شیرین تر از لالایی مادر تو بچگیمه
اسمت حسین آرامش روح و روان کل زندگیمه
عشق تو ازمن نگیری جون رقیه ت آقا
عشق تو تنها ضامن تمومه بندگیمه
مهربونیاتو نمیبرم از یاد
خوشم از اینکه مهرت توی دلم افتاد
خونت آباد
جانم اقلیم اباعبدالله
روحم تسلیم اباعبدالله
ناچیزه ولی قابل نیست
قلبم تقدیم ابا عبدالله
جانم مولا یا اباعبدالله
#####
شوری اشکای عذات تلخی روزای من و عسل کرد
دونه دونه اشکات،دونه دونه غمو دردای من رو حل کرد
خواستم هم آغوش همه داغ و غم تو باشم
پیراهن مشکیت رسید و حسمو بغل کرد
پرچم تواز همه عالم بالاتر
پیدا نمیشه به والله از شما بهتر
تویی محشر
باتو تسکین میشه دردای من
با تو شادی میشه غمهای من
مهرت همه جا باهامه
باتو تضمین دو دنیای من
جانم مولا یا اباعبدالله
محرم ۱۴۰۳
شعر و ملودی : حمید عرب خالقی
4_5789609747434967729.ogg
2.07M
پیش زمینه...۱۴۰۳
این روضه های امام حسین نورُ علی نور
یه سر مستور
همه شعور و شور
این روضه های امام حسین بلا ازش دوره
با نوکراش جوره
غمش پر از سرور
یادت نره سینه زن
ای نوکر شه کربلا
این پرچم یاحسین
امانت رسیده به ما
این پرچم اگر پاینده است
چون رفته رو دوش زینب
این مکتب اگر میجوشه
بوده از خروش زینب
با یعناک حسین
روحی فداک حسین
شعرو ملودی: حمید عرب خالقی
#نوحه_شبهای_محرم
گفتم حسینُ، ناله کشیدم
با اذن زهرا، مشکی پوشیدم
گریه شد کارم، سینه زنِ یارم
با زینب می خوانم، با زهرا می بارم
لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله ..
با چشم گریان، بر روی دارم
با کام عطشان، جان می سپارم
چشمم به راهت، کو آقا سپاهت
یابن الزهرا گشته، کوفه قتلگاهم
لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله ..
کوفه هم آقا مثلِ مدینه
بغض علی را دارد به سینه
آمده لشکر بهرِ علی اصغر
میریزد در صحرا جسم علی اکبر ..
لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله
شب دوم
آید از اینجا . بوی جدایی
حاجی زهرا . شد کربلایی
می رسد از راه . باسینه ای پر آه
دلنگران زینب . همراه ثارالله
حسین ثارالله یا اباعبدالله
آید به گوشم . بادیده تر
از این حوالی . صدای مادر
جان عباسم . می دانی احساسم
من روی گیسوی . تو خیلی حساسم
حسین ثارالله یا اباعبدالله
با چه شکوهی . حجابم کامل
پایین آمدم . ز عرش محمل
واویلا آن دم . که با قامتی خم
محمل نشین گردم . همراه نامحرم
حسین ثارالله یا اباعبدالله
نوحه شب سوم
کنج خرابه . شد عرش اعلا
خوش آمدی ای عزیز زهرا
ای قرار من . چشمم شده روشن
سر تو بگذارم . آهسته بر دامن
مهربان بابا یا اباعبدالله
کردم نوازش . با گریه مویت
چیزی نمانده از ماه ِ رویت
شکل هلالی . دارم یک سوالی
بدون گوشواره . گوشم شده خالی
مهربان بابا یا اباعبدالله
گم شدم آن شب . تا در بیابان
گفتم یا زهرا . با چشم گریان
دیدم یک بانو . دستش روی پهلو
مرا بغل می کرد . با ورم بازو
مهربان بابا یااباعبداله
نوحه شب چهارم
دوبچه شیر از . اولاد جعفر
قربانی های . دختر حیدر
این دو رزمنده . دل ز عالم کنده
تانشود مادر . یک لحظه شرمنده
یا ذبیح الله یا اباعبدالله
بر دوش اینها . کرده حمایل
شمشیری مادر . با ابوفاضل
آبرودارند . چون حیدر تبارند
جای زینب اینها . راهی پیکارند
یاذبیح الله یااباعبدالله
ز میدان آمد. تا حسین دلخون
زینب نیامد . از خیمه بیرون
یعنی برادر . گریه نکن دیگر
این دو جوان من . قربانی اکبر
یاذبیح الله یااباعبدالله
نوحه شب پنجم
بوی مدینه . دارد شمیمم
عبدالله هم من . ابن الکریمم
من جگردارم . ارث جمل دارم
ده ساله ام اما . شیر هر پیکارم
جانم حسن جان . جانم حسن جانم
بودم اسیر دستان عمه
تا مرکب آمد . جانب خیمه
دستم کشیدم . سوی تو دویدم
گیسویت را دست . یک بی حیا دیدم
یاذبیح الله یااباعبدالله
دستم سپر شد. بر حنجر تو
افتادم بی دست . بر پیکر تو
گشتم در غوغا . دست وپاگیر اینجا
از تو جدا کردند . بانیزه جسمم را
یاذبیح الله یااباعبدالله
نوحه شب ششم
ماه حرم شد . از خیمه عازم
سقا صدا زد. جانم به قاسم
بت شکن آمد. کفن به تن آمد
باسربند سبزِ . جانم حسن آمد
جانم حسن جان . جانم حسن جانم
نقش بازویش. ذکر جاء الحق
با یک ضربه زد . گردن ز ازرق
بر پا شد طوفان . شد فاتح میدان
نعره کشید عباس . ایوالله عموجان
جانم حسن جان جانم حسن
شادی سر آمد . بی بال پر گشت
کوته رفت اما . کشیده برگشت
می زد دست و پا . روی خاک صحرا
سینه شکسته شد . چون مادرش زهرا
یا ذبیح الله یا اباعبدالله
شب هفتم
ششماه یارِ نارک گلویم
خون گلویت . شد آبرویم
ای علی جانم . می لرزد دستانم
آهسته برایت . لالایی بخوانم
لای لای علی جان . لالایی علی جان
یکی دوتا نیست . این لحظه دردم
با چه رویی من . خیمه برگردم
درخیمه مادر . منتظرت اصغر
روی سینه من . پاره شده حنجر
لای لای علی جان لالایی علی جان
آماده کردم . یک قبر کوچک
می آید از راه . مادر کودک
تو سربلندی . حق داری می خندی
مهلت نشد بابا . چشمت را ببندی
لای لای علی جان لالایی علی جان
شب هشتم
با چه وقاری . مانند حیدر
روی به میدان .علی اکبر
ای همه هستم . محاسن بر دستم
حرز یا زهرا بر . بازوی تو بستم
یاعلی اکبر جانم علی اکبر
تا ناله کردی . خود را ساندم
بهتر بگویم . خودرا کشاندم
بگو کجایی . توپخشِ صحرایی
پیش نگاه من . تو اربااربایی
یاعلی اکبر جانم علی اکبر
نیزه کشیدم . از پهلوی تو
افتاده بودم . بی جان روی تو
ای نامرتب. جانم شده برلب
از تو جدایم کرد . گریه کنان زینب
شب تاسوعا
برخیز علمدار . پشتم شکسته
تیر سه شعبه . چشم تو بسته
ای علمدارم . بی کس و بی یارم
بارفتنت عباس . خورده گره کارم
یاابوفاضل جانم ابوفاضل
افتاده دستت در بین راهم
خیره به جسمت . مانده نگاهم
خوش قد و بالا . پاشیده ای حالا
گوید کنار تو . یاولدی زهرا
یا ابوفاضل جانم ابوفاضل
بعد تو زینب . در اوج غربت
آماده گردد. بهر اسارت
خیمه بلوا شد . روی دشمن وا شد
برخیز و کاری کن . خواهرم تنها شد
#نوحه_شبهای_محرم
#نوحه_دهگی
#محرم
@Maddahankhomein
#امام_حسین علیهالسلام
#شعر_پایداری
#غزل
🔹ایرانِ حسین بن علی🔹
باز باران است، باران حسین بن علی
عاشقان جان شما، جان حسین بن علی
خواه بر بالای زین و خواه در میدان مین
جان اگر جان است قربان حسین بن علی
شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست
وعدۀ ما دور میدان حسین بن علی...
در همین عصر بلا پیچیده عطر کربلا
عطر باران، صوت قرآن حسین بن علی
پرچم بیداد را روزی به آتش میکشد
شعلههای عشقِ سوزان حسین بن علی
قدسیان از سفرهاش نان و نمک خوردند و ما
تا ابد هستیم بر خوان حسین بن علی
هر کجا عشق است نام او طنینانداز شد
در جهان برپاست طوفان حسین بن علی
هر کجای خاک من بوی شهادت میدهد
عشقم ایران است، ایران حسین بن علی
گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است»
دردهای ما و درمان حسین بن علی
دست بالا کن ببین لبیکگویان آمدند
نوجوانان و جوانان حسین بن علی
دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی
دستهای ما به دامان حسین بن علی
📝 #ناصر_حامدی
✅ @Maddahankhomein
لبیک یاحسین(ع)
مجروح و زخمی است و ببخشد شفا، حسین(ع)
لب تشنه است و میدهد آب بقا حسین(ع)
ما از حسین(ع)، هیچ نخواهیم جز حسین(ع)
آری نموده حاجتِ ما را روا، حسین(ع)
عشق حسین(ع) درسِ خدا دوستیِ ماست
اینسان که دل سپرده به عشقِ خدا حسین(ع)
عالم فداییاش که جدا شد سرش ز تن
اما نشد ز راه حقیقت جدا، حسین(ع)
ای کربلاییان بشناسید قدرِ خویش
یارانِ خویش را ببرد کربلا حسین(ع)
سهم شهادت است نصیب حسینییان
گردد شهید هر دل مانوس با حسین(ع)
جان را به کف گرفته به سویش شتافتیم
شاید دهد نصیب شهادت به ما حسین(ع)
با عاشقانِ راه ولایت مگو جز او
راز شهادت است به لبیک یا حسین(ع)
#امام_حسین
#شهادت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@Maddahankhomein
🥀حبُّ الحسین🖤
تا بُوَد حُبّ حسینی در دلم
تا که عشق او عجین شد در گلم
تا که جان آید به راه ریشهام
دم زنم گویم حسینی پیشهام
سوز من شورم شرار آتش است
بارش اشکم سرور دلکش است
اشک من رودی ز بحر او روان
اشک من احیاگر باغ خزان
اشک من دائم نویدم داده است
بر در بسته کلیدم داده است
اشک موجی پر شتاب و بی حباب
رو به ساحل او ندارد مثل آب
اشک امواج تلاطم آور است
در تغافل ها چو رعد و آذر است
اشک چون گل چهرهام را باز کرد
راه و رسم عاشقی آغاز کرد
تا حسینم کِشتی است و ناخدا
راه دریاییست شور و شوق ما
او امید دین و دنیای من است
عالمی را سود و سودای من است
در شب مرگم چو در زیر لحد
هیچکس آنجا نباشد جز احد
ناگهان گویند نوری میدمد
مهر مولا بندهاش را میخرد
مهر مولایم نجاتم داده است
بر در جنت براتم داده است
مهر مولایم حسین بن علی
در زمین و آسمانها منجلی
مهر مولایم سرود بندگیست
مفخر انسان صعود بندگیست
مهر مولایم تقرّب آورد
قرب حق را رو به پایان میبرد
مهر مولا قرب یکتا را دراست
بهر پروازم بسوی حق پر است
این دم اینجا وقت شور انگیزی است
با دل و جان روز بر پا خیزی است
وقت مردن نیست همت بایدم
لحظه لحظه عشق و شدّت بایدم
کاسۀ سر عاریت بر یار رفت
آنکه سر تا پا همه از یار رفت
من نه اینم ظاهر و کی پوستم
در حریم کربلای دوستم
یار، رسم سوختن داده مرا
عقل و هم دیوانگی هر یک بجا
عقل، در رسم رهیدن آمدن
عشق، در ژرفای دریاها زدن
عقل، با چشم حسینی دوختن
عشق، در دیوانگی آموختن
عقل، تاریکیِ جهلم را برَد
عشق، خونِ دوری از دل را خورَد
عقل، فرماید که با حق یار باش
با حقیقت جمله در یک کار باش
هوش و فکرت را به راه یار گیر
تا شَوی از جام مولا سیر سیر
تا بُود هایی که هوهویی زنم
تا بُود شاخی که کوکویی زنم
سوی من سوی حسینی است و بس
کوی من کوی حسینی است و بس
هر که جوید شیوهام را در خطاب
گویمش اما فقط روز حساب
روز حکم مطلق باری اِله
تا که حق گویان بگیرندَش پناه
میزنم سودای مستی سادگی
میکنم پروانگی دیوانگی
کاشفُ الکربِ الحُسَین احساس من
بر لبم عباس من عباس من
#مجید_طاهری ✍
@Maddahankhomein
وعده گاه
این جاکجاست ای گل زهرا به مابگو
گـرکـربـلاست، بامن غم مبتلابگو
سـرتاسـروجـودمرا غم گرفته است
ازاین زمیـن محنت ودردو بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب وآه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن زوصل دوست برای خدابگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی
@Maddahankhomein
خون گریه
ای آسمان خون گریه کن/زینب رسیده کربلا
این جا تمام هستی اش
درخون شناورمی شود
این جـا تمـام بـاغ او
یکبـاره پرپرمی شود
غرق غـم ومـاتم شده/ درایـن زمیـن پـربـلا
این جا به شمشیرستم
چیده شودیاس حسین
این جا جداگرددزکین
دست علمــدارحسین
این جامکّـدر می شود / آئینــه ی ایــزد نمـا
سعی وصفـای اوبود
ازخیمـه گه تاقتلگـاه
گاهی کنـد اوهـروله
بـانـالـه های آه وآه
ای وای ازآن وقتی که اوچشمش بیفتـد برمنا
بانگ گلی گم کرده ام
این جـا نشیند برلبش
این جا صدای فاطمه
آیـد به گوش زینبش
با فـاطمـه نـالـه زنـد واویـلتـا ، واویـلتـا
رومی کنـد برقلب او
دردتمــام عـالمیـن
این جازندگلبوسه بر
رگ های خونین حسین
بـا ضـرب تـازیـانه او / گـردد زجـان خودجدا
#سیدهاشم_وفایی
شب دوم محرم ورودیه به کربلا
باغبان گلهای خود را کربلا آورده است
یک گلستان لاله با آلاله ها آورده است
طور سینا را که نه ، فوجی پر از حور و ملک
از بهشت فاطمه در کربلا آورده است
یاحسین جانم حسین۲
در غریبستان غم شاه زمین و آسمان
با دو چشمخونفشان چند آشنا آورده است
دشت جانسوز بلا در دامنش با شور عشق
آیه آیه کوثر از بیت ولا آورده است
یاحسین جانم حسین۲
عشق با ترسیم زیبای نسیم عاشقی
تا ابد در سینه ها نور خدا آورده است
روضه ی خون خدا در عرش حق پیچده است
از همان دم که قدم در کربلا آورده است
یاحسین جانم حسین۲
دشمن از تن پیروهن دزدید عریان شد حسین
مادرش را گو فلک یک بوریا آورده است
یاحسین جانم حسین۲
محمد حسین علیرمضانی