نوحه واحد و شور حضرت عباس (ع) در زمان افتادن از اسب تا به خاک شد قرین گفت اخا ادرکنی تا که افتاد ز زین گفت اخا ادرکنی ناله سر داد چنین گفت اخا ادرکنی غرقه در آه و حزین گفت اخا ادرکنی میر ایمان و یقین گفت اخا ادرکنی پسر ام بنین گفت اخا ادرکنی آیت حق مبین گفت اخا ادرکنی یاور دین امین گفت اخا ادرکنی تا به خاک شد مکین گفت اخا ادرکنی رو به آن حصن حصین گفت اخا ادرکنی وای حسین وای حسین (4) غرق در غم شد و در آه اخا ادرکنی ناله ها میزد و کوتاه اخا ادرکنی اشک میریخت در آنراه اخا ادرکنی تا زمین خورد به ناگاه اخا ادرکنی گفت با ناله ی جانکاه اخا ادرکنی رو نمودش به شهنشاه اخا ادرکنی مثل یوسف ز دل چاه اخا ادرکنی رو به ارباب زد آن ماه اخا ادرکنی تا شنید از لب او شاه اخا ادرکنی وای حسین وای حسین (4) محمد حسین علیرمضانی محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

شهادت حضرت رقیه سبک العطش کودکان نیمه شب کودکی گر چه بود غرق خواب اشک ز چشمش چکد از غم بزم شراب دیده به چشمش لب خون شده از قحط آب کودک ششماهه و ناله و اشک رباب کرب و بلا زنده گشته است در چشمی ،که ز غم ،خسته است با دل خون، نام بابا، برده بر لب وا ابتا ،وا ابتا ،وا ابتا ---------- گشته خرابه پر از ناله طفل غمین کز دم پر سوز او گشته فلک دل حزین آه دلش خون کند دیده اهل زمین کرده حرام خواب خوش بر همه قوم لعین شد ویران از آهش نقشه ها اندازد بر تن ها رعشه ها با دل خون، نام بابا، برده بر لب وا ابتا ،وا ابتا ،وا ابتا -------- محمد حسین علیرمضانی مداح میثم علیرمضانی

#اربعین‌حسینی #کربلای‌معلی نائب‌الزیاره‌‌و ‌دعاگوی دوستان‌هستم محمد‌حسین‌علیرمضانی سرو شکسته

#اربعین‌حسینی #پیاده‌روی‌اربعین‌تهران #سال۱۴۰۳

شب و روزم به دنبال تو سر شد دو چشمم در پی تو دربدر شد خدایی جز من ای گلواژه عشق کسی از دوریت خونین جگر شد؟ محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

محمد حسین علیرمضانی: به یک غمزه ربودی تو دلم را زدی آتش تمام حاصلم را نشینم بر سر راهت شب و روز که بینم بار آخر قاتلم را محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

شهادت امام حسن مجتبی مربع ترکیب از نور منیر تو چنان ماه به نخشب تابیده و روشن شده تاریکی هر شب الحق که بود نام تو زیبایی هر لب با نام تو افتاده به تن ها همگی تب هر لحظه لبم با دم ذکرت شده پر شور خورشید دلم گشته ز انوار تو پر نور ـــــــــــ ای شیر جمل تیغ تو افکنده جمل را هر ضربه ی تو راست کند جنگ و جدل را کردی تو عیان از عملت خیر عمل را خوش نغمه نمودی ز کرم لحن غزل را ای جلوه ی کراری خورشید ولایت خلقی شده با تیغ تو انگار هدایت ــــــــ ای جود و کرم سائل درگاه تو دائم بر خوان تو بنشسته گدای تو مداوم افسانه ی احسان تو شد نقل عوالم اوصاف تو مکتوب به دیوان مکارم یوسف به تماشای تو انگشت بریده لیلا چه بلایا ز فراق تو کشیده ــــــــ یک جرعه از آن آب زد آتش جگرت را سوزانده ز بیداد همه بال و پرت را هر ناله رساندست به زهرا خبرت را فریاد غمت شام نموده سحرت را از غربت تو سوخته هر سینه زن تو بشنیده اگر قصه ی تابوت و تن تو ــــــــ خون شد دل زینب ز عزای تو دمادم بعد از تو نمودست به تن جامه ی ماتم بنشسته به چشمان پر از ماتم او غم بنموده غمت سرو قدش را چو کمان خم این غم بشکسته ست دل دخت علی را ماتمکده کرده همه عرش ازلی را ــــــــ از خون جگر طشت پر از لخته جگر شد زرد از شرر زهر جفا روی قمر شد در کوچه هر آن دید از آن ناله ثمر شد با ناله ی او گلشن دل زیر و زبر شد از ناله ی او مرغ سحر ناله زنان سوخت فریاد برآورد و از آن گوهر جان سوخت ـــــــــ آثار شرر در دل آن طشت هویداست از زهر چه گویم اثرش واضح و پیداست آن پاره جگرخون دلش بر همه گویاست تا حشر عزایش به دل سوخته بر پاست از آب، دلش شعله کشید و جگرش سوخت یک جرعه که نوشید همه برگ و برش سوخت ـــــــــ ای زهر چه کردی که شرر از تو رسیده از کین تو خون از لب دلدار چکیده آن سرو دلآرام به دست تو خمیده آن ماه همام از تو چه غمها نکشیده از ظلم تو ای زهر چه غمها شده حاصل باید که نویسند تو را راس مقاتل محمد حسین علیرمضانی سر شکسته

مرثیه امام حسن عسکری(ع) گشته از زهر جفا تیره جهان در نظرش آنچنانی که زده آتش کین بر جگرش اثر زهر چنان بر بدنش پیدا شد که سیه گشته از آن صورت همچون قمرش سوخت از زهر جفا پیکر آن ماه جهان که دگر نیست توانی به تن و بال و پرش ناله ها میزد و از درد به خود میپیچید تا که افتاد به چشم پسرش چشم ترش دلخوش آن بود که در لحظه مرگش دیگر روی دامان پسر دیده رخ منتُظُرَش یادش افتاد که در کرب و بلا غوغا شد تا علی غرقه به خون گشت به پیش پدرش (رمضی) از شعر ترت عرش ملال انگیز است که همان اشک روان است یقینا ثمرش محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

سید خبرت برای ما سنگین است دلهای ملل ز داغ تو غمگین است اما به خدا قسم زمانی آید که لحظه ی آن بشارت شیرین است محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

🔺دوستان عزیزی که میگن ما رو بفرستید بریم لبنان ؛ این کلیپ رو ببنید.

خبر فوری: در پی حمله موشکی ایران به اسرائیل یمن ایران را به خویشتن داری دعوت کرد. 😂😂😂😂😂 محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

عکس العمل رئیس حمهور پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل غاصب

میلاد امام حسن عسکری خانه ی ابن الرضا امشب چراغانی شده سامرا لبریز عطر پاک ربّانی شده شیعه امشب باده نوش جام رحمانی شده زین ولادت روزگارش شاد و نورانی شده شیعیان ابن الرضا ابن الرضا آورده است یک حسن از دودمان مرتضی آورده است سامرا با صبح رویت برتر از باغ جنان قدسیان با دف رسیده کِل کش و آواز خوان آسمان در مقدمت خم کرده پشتش چون کمان تا خدا با تو نماید روح بستان را جوان سنبل از دیدار تو سرگرم رقص است و سرور شیعه از میلاد تو گردیده سر مست غروز با ربیع الثانی انگاری بهار آورده ای عطر یاس فاطمی با خود به بار آورده ای جان تازه در تن و جان هَزار آورده ای بر دل بیتاب ها صبر و قرار آورده ای با تو ایمان صاحب صبحی پر از آوازه شد روح ایمان همنشین با آرزویی تازه شد آمدی تا سامرا با تو گلستانی شود تا که با فیض حضورت شهر بارانی شود آمدی تا با تو ایام فراوانی شود یاس زهرا سر زند اندوه زندانی شود شد فلق چشم انتظار دیدن رخسار تو دیده ها بارانی آن لحظه ی دیدار تو منظر چشمم رواق جلوه ی فرزانه ات سینه ی عاری ز ماهم تا ابد کاشانه ات زائرانت مست و مجنون گرد تو پروانه ات بر لب عشاق تو جاری بود افسانه ات ای زبان ها پیش تو همچون زبان مادری ای نخیلی حیدری چون تو نیاید دیگری ای که بازار جمالت پر ز مهر و مشتری عقل آدم خواندت برتر ز هر انس و پری دیده ها گوید ز یوسف در جلالت برتری جان ایمان هستی آئینه ی حق باوری ای به عالم سرور و ابن الرضای سومی جان زهرایی و هم آرام جان مردمی دل به شوق سامرا صحرا به صحرا آمده بیقرار و خونجگر با شور و نجوا آمده رو به بازار وفا همچون زلیخا آمده همچو مجنون در پی دیدار لیلا آمده آمده در سامرا بازارها ویران کند تا جهان را از شرابت مست و سرگردان کند محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

دکلمه خوانی محمد حسین علیرمضانی ترکیب بند میلاد امام حسن عسکری اجرا در رادیو نمایش مورخ 1403/7/21 محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

دکلمه خوانی محمد حسین علیرمضانی ترکیب بند میلاد امام حسن عسکری اجرا در رادیو نمایش مورخ 1403/7/21

☝️بنر جلسه هفتگی هیئت سیدالشهدا (ع) -------------- سروران وعزیزان با حضور بموقع از فیض تان بهره مند شویم -----‐--------- لطفا با ارسال بنر اطلاع رسانی کنید اجرتان با اهل بیت (ع)

☝️بنر جلسه هفتگی هیئت سیدالشهدا (ع) شنبه شبها -------------- سروران وعزیزان با حضور بموقع از فیض تان بهره مند شویم -----‐--------- لطفا با ارسال بنر اطلاع رسانی کنید اجرتان با اهل بیت (ع) محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

☝️بنر جلسه هفتگی هیئت سیدالشهدا (ع) شنبه شبها -------------- سروران وعزیزان با حضور بموقع از فیض تان بهره مند شویم -----‐--------- لطفا با ارسال بنر اطلاع رسانی کنید اجرتان با اهل بیت (ع)

مثنوی مدح و مصیبت حضرت زهرا (ع) من دختر ختم انبیایم من پاره ی قلب مصطفایم من دُرج سرای احمدستم آئینه ی حیّ سرمدستم من زاده ی ختم مرسلینم مرآت خدای اهل دینم ای شیعه شفیع امتم من سرچشمه ی فیض و رحمتم من هستی همه اش ز هست من بود امیدِ همه به دست من بود تاج سر عرش، خاک کویم مهتاب خجل ز ماه رویم بر ذات منیر پاک سوگند مشتاق نماز من خداوند از جلوه ی نور صورت من آورده پدید یاس و سوسن محراب دعای من شب و‌ روز لبریز شد از نوای جانسوز از حرمت خاک چادر من گردیده سرای زید روشن از نان میان سفره ام سیر گردیده یتیم و سائل پیر از برکت زیورم که جوشید فیض از اثرش شبیه خورشید تا سیر نموده گشنه ای را خوشحال نموده خسته ای را شد بنده ای از کرامت آزاد از بخشش من غلام دلشاد با این همه حرمتی که دارم شد تیره جهان و روزگارم آتش به سرای من نشاندند پهلوی مرا ز کین شکاندند از سینه ی من ز نیش مسمار پاشیده یمی ز خون به دیوار هر چند که ناله ام شنیدند فرزند مرا به خون کشیدند من بودم و حیدری که تنهاست چشمان یلی که سوی زهراست با آنکه به خون شدم شناور اما به شده ام به یار یاور من یک تن و چل نفر مقابل من یک زن و چل شغال قاتل نیلی رخم از جفا نمودند با جور ز من فدک ربودند منقوش رخم به رنگ نیلی شد تیره رخم ز ضرب سیلی مهدی شب و‌ روز در عزایم سوزد به غمی که مبتلایم آنروز که مهدی ام بیاید از ثانیِ دون فدک ستاند محمد حسین علیرمضانی. محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

ترکیب بند مدح و میلاد حضرت زینب (س) نوای شادی و طرب رسیده از جنان به گوش نوای بخ بخ و شعف رسد ز قدسیان به گوش سرود و ذکر عاشقان رسد ز آسمان به گوش ببین که بعد قرنها از اوست همچنان به گوش چه کوثر دوباره ای شده نصیب مصطفی که زنده شد به مقدمش دوباره نور انّما خدا نهاده دختری به دامن مهر بتول که مفتخر از او شود تمام مکتب عقول کسی که کوثر و علی نموده در تنش حلول زنی که شرزه شیر شد مناسب همه فصول زنی که برتر از همه زنانِ در زمانه ها که تا ابد میان دین از او بُوَد نشانه ها مدینه ناز میکند به جنَّت از برای تو به چشم سرمه می کشد ملک ز خاک پای تو حسین خنده میزند به روی با صفای تو امید عالمی بُوَد صدای خوشنوای تو تویی همانکه کربلا زنده بود ز خطبه ات به عرش طعنه میزند حریم پاک و رتبه ات چه رحمتی چه نعمتی چه جلوه و جلادتی چه آیتی چه رأفتی چه ماه با صلابتی تو سایه سار حکمتی تو شمس با کرامتی نه بر علی که بر همه امید و هم که زینتی تو در میان مردمان نگین خلقتیُّ و بس تو چون هوای تازه ای برای ما چنان نفس تویی که زنده کرده ای ز خطبه ات حروف را تویی که از کلام خود به هم زدی صفوف را کشیده ای به دوش خود غمانه ی کسوف را اسیر خود نموده ای تو لشگرِ لهوف را به نام نامی ات قسم تو جلوه ی ولایتی تو کهکشان رحمتی تو سلسبیل رافتی تویی که بوده ای برای کودکانِ غم پناه به ما رأیت تو بُوَد برای ما چراغ راه سپاه کفر و کین شده ز تیغ نطق تو سیاه چنان که خیره مانده بر صدای غیرتت نگاه ندیده ای به کربلا بجز جلال کبریا عجب کلام معجزی ز بنت شیر مرتضیٰ ببین که مرکبش شده توسنِ قدر و منزلت ببین که در کفش شده چشمه ی جود و مرحمت گدای درگهش بود خطِّ برات و مغفرت شفاعت جماعتی به دست اوست عاقبت کسی که خاک چادرش بود چو نان سفره ها عجب مکن که مدحتش رسد ز بینِ سوره ها عقیله ای که شاه دین بود امیر و رهبرش به هر طرف که رو کند فضل و ادب برابرش کلام حق بریزد از بیان همچو کوثرش پناه عالمی بود نخی ز پود معجرش تویی که آسمان بود چو سائلان به محضرت فلک‌ بلرزد از غم و نوای قلب مضطرت محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

رفقا منت بگذارید و سر ساعت تشریف بیارید.

مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیه کسی که عالم امکان بود در زیر فرمانش نگاه مرتضی باشد برایش حکم سامانش زنی در غایت مردی که ریزد از دمش غیرت زنی سرچشمه ی عصمت که جبریل است دربانش عفیفانه کسی که میشود آرامش دنیا کسی که خلقتش دارد نشان از مهر یزدانش یگانه دختری در عالم هستی که بابایش بخواندش مادر و گفتا پدر بادا به قربانش گرامی مادری در اوج یکتایی که پرورده چهار اختر برای آدمیٌت روی دامانش اگر چه یک زن است اما بود مردانگی عبدش کسی که بوده تا آخر به پای حرف و پیمانش چه بانویی که از روز ازل تا شام محشر هست جهانگیری که هر عصر است میدانگاه جولانش اگر چه دشمنش در پشت در بشکسته پهلویش ولی از کف نداده لحظه ای دامان سلطانش فدک را داده تا چشمان نامحرم نبیند یک دمی تصویر در چادر نهان پاک تابانش حیاط خانه شاهد هست زهرا با چه احساسی به گردش آورد دستاس را با دست بی جانش کمی باید شنید از ناله ی پیچیده در شهری که اخبارش کند روشن تمام شام مهمانش زمین در حیرت از بانوی آب و آینه گوید چرا در سینه ی زهرا نمانده شوق درمانش دعاهایش تمامی بوی رفتن میدهد انگار دلیلش را حسن گوید ولی با چشم گریانش چراغ عمر زهرا می رود تا مرز خاموشی که سوسو میزند فانوسوار انوار چشمانش محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته

☝️بنر جلسه هفتگی هیئت سیدالشهدا (ع) شنبه شبها -------------- سروران وعزیزان با حضور بموقع از فیض تان بهره مند شویم -----‐--------- لطفا با ارسال بنر اطلاع رسانی کنید اجرتان با اهل بیت (ع)