مگر ما نبودیم؟! 🔹️باز از آقای طباطبایی قدس‎سره شنیدم حالا من حافظه ام ضعیف شده پیر شدم با احتمال می‌گویم گفتند: مرحوم آقای قاضی قدس‎سره مقید بودند هر وقت برایشان میسر اهست، از نجف به کربلا بروند و شب جمعه کربلا باشند. 🔹️یک شب کربلا رفته بودند و اتفاقاً هوا سرد شده بود؛ خیلی بیش از آنچه انتظار می‌رفت. در خانه کسی بودند که آشنا بود.ند کربلا می رفتند شب آنجا می رفتند بیتوته می کردند استراحت کنند صاحب خانه دیده بود امشب هوا خیلی سرد است و ایشان هم با همین لباس ساده آمده، یک پوستین داده بود و گفته بود آقا این پیش شما باشد تا سرما نخورید. 🔹️آن موقع بخاری و شوفاژ که نبود. بالاخره ایشان هم از این پوستین استفاده کرده بود. فردا برای تشکر از صاحب خانه گفته بودند اگر این پوستین دیشب به داد ما نرسیده بود، سرما خورده بودیم و مریض شده بودیم. شاید هم برای تعارف و دلخوشی صاحب خانه [این جمله را گفته بودند.] تشکری 🔹️بعد از سالی سالیانی ایشان مرحوم شد. خواب او را دیدند و گفتند آقا شما از این دنیا رفتید، با شما چگونه رفتار کردند؟ فرموده بود، از ما گِلِه کردند! پرسیده بودند خواب دیدند که چه گله ای از شما کردند؟ گفتند، آن شب که گفتی اگر این پوستین نبود سرما می خوردیم، مگر ما نبودیم! ۱۳۹۸/۰۸/۰۵ 🗓 سالروز رحلت آیت‌ الله قاضی طباطبایی (قدس سره) #آیت_الله_قاضی #زیارت #کربلا 📱 @mesbahyazdi_ir