هدایت شده از البیان
🏷لازمه ایجاد تمدن اسلامی
🖊 «برای ایجاد یک تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان.
📌فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند متری در آب در یک نقطهای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیْر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن - که از کتاب و سنّت همهی اینها استفاده میشود - کاری است که همگان باید بکنند؛ کاری است که در طول زمان باید انجام گیرد.
📎 تولید فکر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است. یک روزی حرفهای مرحوم شهید مطهّری که مطرح میشد، به گوش بعضی ناآشنا میآمد. حرفهای شهید مطهّری، حرفهای دین بود؛ حرفهای قرآن بود؛ حرفهای اسلامی بود؛ اما بسیاری از کسانی که با دین و قرآن و اسلام هم سر و کار داشتند، با آن حرفها آشنایی نداشتند!
👈🏻 در همهی زمانها این امکان برای متفکّران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوهی استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامی و مطالبی که در قرآن و در حدیث اسلامی و در سنّت اسلامی هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامی بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشهی راهنما و راهگشا برای بشریّت.»
📚 بیانات در جمع اساتید،فضلا و طلاب حوزه علمیه قم
1379/07/14
#امام_خامنه_ای
#امتداد_حکمت
@albayann
هدایت شده از البیان
💠نظر علامه طباطبایی در مورد فلسفه اسلامی
🔺شما هرگز به سخنان این گروه ( مخالفان فلسفه و تفکیک کنندگان دین از فلسفه ) گوش نکنید و به سخنان جمعی از نویسندگان خود ما نیز اعتنا نکنید که می گویند : « دین بر روی فلسفه خط بطلان کشیده و با آن سر سازگاری ندارد و موضع دین غیر از موضع فلسفه است و هدف دین چیزی جز هدف فلسفه است »
📌اینها فلسفه را چنین معرفی می کنند : « فلسفه مجموعه ای از آراء و افکار گروهی از مردان یونانی و غیریونانی است که در میان آنها خداشناس و منکر خدا ، ملحد و پرهیزگار ، مؤمن و کافر ، حقیقت جو و خطاگر یافت می شوند .
پس طرح مسائل فلسفی چیزی جز پیروی از دانشمندان معروف آنها و به کار بستن آراء و نظریات آنها نمی باشد . »
🔸 اگر فلسفه این باشد که اینها برای ما ترسیم می کنند و حقیقت آن همین باشد که اینها می پندارند عدمش بهتر از وجود آن است و بر اشخاص ارزشمند است که خود را با آن آلوده نسازند و بر دین است که با قاطعیت تمام در برابر آن بایستد و از آن بیزاری بجوید ، ولی خوشبختانه مطلب از این قرار نیست و این عقیده در مورد فلسفه صحیح نیست .
📌 این عقیده تنها در برخی از رشته ها صادق است که به آراء و عقاید دانشمندان اعتماد می کنند و در مسائلی که دلیلی جز اتفاق آراء ندارد به استقرای عقاید دانشمندان می پردازند و آن را ملاک و معیار قرار می دهند اما در مورد فلسفه ، حقیقت برعکس پندار این گروه است ،
👈🏻زیرا فلسفه به طوری که یادآور شدیم عبارت است از بحث و کاوش استدلالی از حقیقت اشیاء ، و هرگز به گفته این و آن توجهی ندارد و حتی وحدت نظر و اتفاق آراء در فلسفه ارزش و اعتباری ندارد . و هرگز نمی توان در شناخت واقعیت اشیاء به سخنان این و آن اعتماد کرد ، و آراء و عقاید دانشمندان هرگز نمی تواند در این مسائل ، آرامش بخش و اطمینان آور باشد چه رسد به این که به صورت پناهگاه علمی درآید .
🔺 روی این بیان بی اعتبار بودن این عقیده روشن می شود ، شما نیز این حرفها را به دور اندازید و مطمئن باشید که فلسفه الهی مارا به چیزی جز معارف الهی رهبری نمی کند که " دین حقیقی نیز هیچ تضادی با آن ندارد و هر دو یک هدف را دنبال میکنند .
📚رساله علی(ع) و فلسفه الهی
#علامه_طباطبایی
#امتداد_حکمت
@albayann