تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم؛
تو مثل ماهِ برکه ای و من غریق مست شب
دوباره تو، دوباره من، شناوری، شناورم
شبی بخواب دیدمت، میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان، قدم زنان، تو را به خانه می برم
خوب که فکر میکنم،
و تا جایی که بیاد دارم،
من همیشه زنده بودم ام.
اما زمان کمی از همهی زنده بودنم را
صرف زندگی کردن، کردهام :)
#زینبِبهار
‹مـٰاهِ مَـڹ›
ما را غمِ هجرانِ تو بد واقعه ای بود؛ ‹چه خوبه شنیدن صدایشما؛عزیزِجانم(:′› #جان_فدا
چهلروز تا تو:)
روزسیو هفتم به نیت شهید سید احمد پلارک🫀!
همینجور دارم روز شماری میکنم برای رسیدن به محرم !
واقعاً باید امام حسین با تموم محبتش بغلم کنه تا یکم با گریه کردن توی آغوشش آروم بشم.
هدایت شده از پناھ
#چالشِپناه
از زندگی چی میخواین؟
abzarek.ir/service-p/msg/1285702