الان که دفترمو خوندم فهمیدم چقدر خوب شد که یجاهایی پا گذاشتم روی خواسته هاییم که شاید خیلی خوب بودن، ولی در باطن هیچ سودی برام که نداشتن هیچ تازه گاها ضرر هم بهم میزدن در آینده☝️🏻!!
و امروز، الان، در این لحظه، حس میکنم چقدر خوشبختم که میتونم هرچند کم و به اندازه بضاعت خودم، دستورات خدامو اجرا کنم و میتونم بگم تنها چیزی که میتونه توشهی واقعی منِ دختر باشه، همهی اون اشکا و خستگیا و نماز و روزه هاییه که نه بخاطر هیچی و فقط بخاطر ″اعتقاداتم″ انجامشون دادم:)🌱!!
جا داره بگم:
خدایا شکرت بابت اینکه اجازه دادی من جزو اون بنده هاییت باشم که شاید سختی بکشن و اذیت بشن یجاهای، ولی در نهایت کاریو انجام دادن که مورد خواست تو بوده(((:
من میدونم تموم اون سختیا و روزای سختی که گذروندم و قراره بگذرونم، فقط و فقط به نفع خودمه🙂♥️
ممنونم ازت که اجازه دادی برات روزه بگیرم،
واست نماز بخونم و در برابرت سجده کنم،
ممنون که اجازه دادی برات سختی بکشم و بخاطر دستوراتت توهین و گاهی فحش بشنوم، برای تو مردنم قشنگِ عزیز قلبم:)🌱
خدایا ممنونم که منو دوست داشتی و نگاه مهربونت هرلحظه مراقب تک تک لحظه های زندگیم بود🤍🥺!!
حالا نوبت توعه،
شکر کن ازش:)