eitaa logo
سخن بزرگان
71 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم انتقاد و پیشنهاد @ahmad_m313 @shahadat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۰۰ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و (در برابر دشمنان نيز) پايدار باشيد (و ديگران را به صبر دعوت كنيد) و از مرزها مراقبت كنيد و از خداوند پروا داشته باشيد، شايد كه رستگار شويد. ها اين آيه، در چند مرحله به صبر در برابر انواع حوادث و مصائب توصيه مى‌كند؛ در برابر ناگوارى‌هاى شخصى و هوسها صبر كنيد. «اصبروا» در برابر فشارهاى كفّار، مقاومت بيشتر كنيد. «صابروا» در حفظ مرزهاى جغرافيايى از هجوم دشمن، حفظ مرزهاى اعتقادى و فكرى، از طريق مباحث علمى و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه‌ها بكوشيد. «رابِطُوا» كلمه‌ى «رابطوا» از ريشه‌ى «رباط» به معناى بستن چيزى در مكانى است. به كاروانسرا نيز به اين دليل رُباط مى‌گويند كه كاروان‌ها در آنجا اتراق كرده و مال‌التجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه مى‌دارند. همچنين به قلبى كه محكم و بسته به لطف خدا باشد، رُباط گفته مى‌شود. كلماتِ «ارتباط»، «مربوط» و «رباط» ريشه‌ى واحدى دارند. در روايات، «رابطوا» به معناى انتظار اقامه‌ى نماز آمده است. گويا مسلمانان دل و جان خود را با پيوندى كه در نماز ايجاد مى‌كنند، محكم مى‌سازند. امام صادق عليه السلام فرمود: «اصبروا على الفرائض» در برابر واجبات صبر كنيد. «صابروا على المصائب» در برابر مشكلات صبر كنيد. «ورابطوا على الائمّه» از پيشوايان خود دفاع كنيد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «اصبروا على الصَّلَوات الخمس وصابروا على قتال عدوّكم بالسيف‌ و رابطوا فى سبيل‌اللَّه لعلّكم تفلحون» بر نمازهاى شبانه روزى پايدارى كنيد ودر جهاد با دشمن، فعّال ودر راه خدا با يكديگر هماهنگ باشيد تا رستگار شويد. ها 1- در سايه‌ى ايمان، به كمالات مى‌رسيد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا ...» 2- تا در مشكلات فردى صابر نباشيد، نمى‌توانيد در برابر دشمنان دين مقاومت كنيد. ابتدا «اصْبِرُوا» سپس‌ «صابِرُوا» 3- از ديگران عقب نمانيد، اگر كفّار در كفر خود مقاومت مى‌كنند، كشته مى‌دهند و مال خرج مى‌كنند، شما نيز در راه خدا با جان و مال پايدارى كنيد. «صابِرُوا» 4- مسلمانان بايد مشكلات يكديگر را تحمل كنند و يكديگر را به صبر سفارش كنند. «صابِرُوا» 5- اسلام، دين ارتباط است. ارتباط با مردم و خدا و پيامبران. «رابطوا» 6- صبر و مصابره و مرابطه بايد جهت‌دار باشد و در مسير تقوا و رضاى الهى قرار گيرد، وگرنه كفّار هم اين امور را دارند. «صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ» 7- اسلام دين جامعى است، صبر و تقوا در كنار توجّه به مرزها بيان شده است. «اصبروا ... رابطوا» 8- تقوا، مرتبه‌اى بالاتر از ايمان است. «آمنوا ... واتقوا» 9- صبر، زمينه‌ى رسيدن به سعادت و پيروزى است. «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «والحمدللّه ربّ العالمين»
۱۹۰ سوره بقره 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند، بجنگيد ولى از حدّ تجاوز نكنيد، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمى‌دارد. ها در اين آيه ضمن تصريح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز ديگران، يادآور مى‌شود كه در ميدان جنگ نيز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نكرده و متعرض بيماران، زنان، كودكان و سالمندانى كه با شما كارى ندارند نشويد. قبل از دعوت آنان به اسلام، دست به‌ اسلحه نبريد و شروع كننده جنگ نباشيد و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگ مراعات كنيد. بعضى از صفات، در شرايط مختلف ارزش خود را از دست مى‌دهند؛ مثلا ترحّم يك ارزش است، ولى ترحّم بر پلنگ تيز دندان، ستمكارى بر گوسفندان است. و يا علم يك ارزش است، لكن گاهى ندانستن ارزش مى‌شود. مثلا شبى كه حضرت على عليه السلام در بستر پيامبر صلى الله عليه و آله به جاى آن حضرت خوابيد و پيامبر خدا هجرت نمودند، ارزش اين فداكارى بدان است كه حضرت على نداند كه كشته مى‌شود يا نه. و اگر بداند كه او را نمى‌كشند، افراد عادّى نيز حاضرند چنين عملى را انجام بدهند. به هر حال هر يك از سخاوت و شجاعت ممكن است در شرايطى كم‌ارزش يا پرارزش يا بى‌ارزش شود، لكن تنها صفتى كه هرگز از ارزش نمى‌افتد، مسئله‌ى عدالت است كه در هر زمان و مكان و نسبت به هر فرد، دوست يا دشمن يك ارزش است. برخورد با دشمن دو مرحله دارد: 1- بى‌اعتنايى و اعراض. 2- خشونت و جنگ. ، براى دفاع از خود و دين خداوند است، لكن هدف دشمن از جنگ، خاموش كردن نور خدا؛ «لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» وبه تسليم كشاندن مسلمانان است. ها 1- دفاع و مقابله به مثل، از حقوق انسانى است. اگر كسى با ما جنگيد ما هم با او مى‌جنگيم. «قاتِلُوا ... الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» 2- هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاك و يا استعمار و انتقام نيست، بلكه‌ هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسان‌ها از خرافات و موهومات مى‌باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 3- حتّى در جنگ بايد عدالت وحقّ رعايت شود. «قاتِلُوا ... لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جمله‌ى «لاتعتدوا» سفارش كرده كه در انجام هر فرمانى از حدود ومرزها تجاوز نشود. 4- ظلم و ستم و ايستادگى در مقابل دين خدا، رشته‌ى محبّت الهى را پاره مى‌كند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 5- تنها حضور در جبهه سبب قرب الهى نيست، بلكه محبوبيّت نزد پروردگار زمانى است كه در جنگ عادل باشيم و حقوق را رعايت كنيم. «لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 6- در جنگ، هدف بايد فقط خدا باشد، نه هوسها، تعصّب‌ها، غنائم، ريا و سمعه. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 7- حتّى در دفاع از حقّ طبيعى خود، بايد خدا را در نظر گرفت. با آنكه آنان جنگ را عليه شما آغاز كردند و شما بايد دفاع كنيد، ولى باز هم «فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌» باشد.
۶۹ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ گروهى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را گمراه نمى‌كنند و (اين را) نمى‌فهمند. ها سيماى تهاجم فرهنگى و توطئه‌هاى دشمن براى بى‌دين كردن مسلمانان را در اين آيه و سه آيه‌ى بعد مى‌بينيم. اين آيه خبر از كينه‌هاى مكتبى، آيه بعد خبر از لجاجت و كفر، آيه هفتاد و يكم خبراز شيوه حق‌پوشى و كتمان آگاهانه، و آيه هفتاد و دوّم خبر از تاكتيك فريبنده‌ى دشمن مى‌دهد كه مجموعاً يك تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاريك آنان و بكارگيرى شيوه‌هاى كتمان، زير سؤال بردن و تضعيف و تزلزل عقايد توده‌ى مردم است. ها 1- خداوند، نقشه‌هاى دشمنان دين را افشا وآنان را رسوا مى‌كند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 2- شناخت دشمن وبرنامه‌هاى او، لازمه‌ى درامان ماندن از آسيب‌هاى احتمالى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 3- خطر تهاجم فكرى و فرهنگى، جدّى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 4- به اظهاراتِ منافقانه‌ى مخالفان اعتماد نكنيد، آنها قلباً خواستار انحراف شما هستند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 5- در قضاوت‌ها، انصاف را فراموش نكنيد. گروهى از اهل كتاب، چنين آرزويى دارند، نه همه‌ى آنها. «وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ» 6- بايد كارى كنيد كه دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. كلمه «لو» در موارد ناشدنى بكار مى‌رود. «لَوْ يُضِلُّونَكُمْ» 7- كسانى كه در صدد انحراف ديگران هستند، ابتدا خود مرتكب حيله، نفاق، كينه، تهمت وتوطئه مى‌شوند. «وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» 8- ميل به انحراف ديگران، خود يك انحراف بزرگ اخلاقى است. «وَدَّتْ ... وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
۱۵۵ و ۱۵۶ سوره انعام 🔰أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️واين (قرآن) كتابى است مبارك كه آن را نازل كرديم. پس آن را پيروى نموده و تقوا پيشه كنيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. ◀️(آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفه‌ى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بوده‌ايم. ها كلمه‌ «مُبارَكٌ» از ريشه‌ى «بركت»، بر دو امر تأكيد مى‌كند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پرده‌هايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوه‌ى آن بيشتر مى‌شود. «أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد. «دراسة» به معناى تلاوت و علم است. ها 1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامه‌ى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ‌ 2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا» 3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ‌ ... أَنْ تَقُولُوا 4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامه‌هاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بى‌خبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ‌
هدایت شده از حرف مردم
۲۴۴ سوره بقره ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ و در راه خداوند پيكار كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و داناست. ها در آيه قبل خوانديم كه فرار از جنگ، چاره ساز نيست و قهر خداوند مى‌تواند هزاران نفر فرارى را فرا گيرد. اين آيه مى‌فرمايد: اكنون كه مرگ و حيات به دست اوست، پس در راه او پيكار كنيد و بدانيد كه پاداش شما نزد او محفوظ است. زيرا او به آنچه بر شما مى‌گذرد، آگاه است. ها 1- جهاد و مبارزه، زمانى ارزش دارد كه براى خدا و در راه خدا باشد. جنگ از سر انتقام و براى اظهار قدرت و استثمار و كشور گشايى مقدّس نيست، بلكه ضد ارزش است. «قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 2- توجّه به اينكه ما در محضر خدا هستيم، قوى‌ترين عامل وانگيزه براى پيكار در ميدان جنگ است. «سَمِيعٌ عَلِيمٌ» 3- براى فرار از جهاد، عذرتراشى نكنيد. زيرا خداوند نيّت شما را مى‌داند و بهانه‌هاى شما را مى‌شنود. «سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
۱۳۶ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغ‌هايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغ‌ها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل. ها آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است. ها 1- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ» 2- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ» 3- تنها با آرزو نمى‌توان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است. «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
۱۲ سوره ابراهیم 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 📖وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‌ ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ «12» ◀️و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالى‌كه او ما را به راه‌هاى (سعادت) ما هدايت كرده است؟ قطعاً ما در برابر هر آزارى كه شما نسبت به ما روا داريد، مقاومت خواهيم كرد و اهل توكّل بايد فقط بر خداوند توكّل نمايند. ها توكّل يعنى وكيل گرفتن. وكيل بايد چهار شرط داشته باشد: درايت، امانت، قدرت و محبت و كسى جز خدا اين شروط را به نحو كامل ندارد، پس بر او توكّل كنيم. امام رضا عليه السلام فرمود: مرز توكّل آن است كه با ايمان به خدا، از هيچ‌كس نترسى. ها 1- خدايى كه هدايت كرد، حمايت هم مى‌كند. پس تنها بر او توكّل كنيم. «نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا» 2- راه انبيا همان راه خداست. (به جاى «سبله» فرمود: «سُبُلَنا» چنانكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ» 3- لازمه پيمودن راه خدا، تحمّل سختى‌هاست. «سُبُلَنا- لَنَصْبِرَنَّ» 4- هم بايد بر خدا توكل كرد و هم بايد در برابر مخالفان صبر و مقاومت نمود. نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ‌ ... وَ لَنَصْبِرَنَ‌ 5- مؤمن با آزار و شكنجه، از عقيده و عملش دست برنمى‌دارد. «لَنَصْبِرَنَّ عَلى‌ ما آذَيْتُمُونا» 6- كسى مى‌تواند صبر كند كه تكيه‌گاهى داشته باشد. لَنَصْبِرَنَ‌ ... عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ‌
۳۱ سوره ابراهیم 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 📖قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ «31» ◀️(اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آورده‌اند، بگو: نماز را برپا دارند، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه دادوستدى باشد و نه دوستى و رابطه‌اى. ها انفاق آشكار، سبب تربيت نسل وتشويق ديگران ورفع تهمت از خود است و انفاق پنهانى عامل رشد و اخلاص است. البتّه بعضى مفسّران گفته‌اند: انفاق علنى مربوط به انفاق‌هاى واجب مثل خمس و زكات است و انفاق مخفى مربوط به موارد مستحبّ مثل صدقه است. با اين‌كه هر يك از انفاق آشكار و پنهان آثارى دارند، ولى شايد بتوان گفت، انفاق پنهان بهتر است، چون در اين آيه‌ «سِرًّا» بر «عَلانِيَةً» مقدّم شده است. ها 1- براى فرمان دادن، به طرف خود شخصيّت دهيد. «لِعِبادِيَ» بندگى خدا مدال افتخار مومنان است. 2- ايمان قلبى كافى نيست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 3- اسلام دين جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومان، در كنار هم و شرط قبولى يكديگرند. «يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 4- مورد انفاق، تنها مال نيست، از هر چه داريم بايد انفاق كنيم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» 5- انفاق بايد از رزق خدا يعنى مال حلال باشد، نه از هر مالى كه داشتيم. فرمود: «رَزَقْناهُمْ» و نفرمود «عندكم» 6- انفاق بايد گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً» 7- از فرصت‌ها استفاده كنيد. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ... 8- اگر دنبال تجارت هستيد در دنيا با خدا معامله كنيد، زيرا كه در قيامت هيچ داد و ستدى نيست. «يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ» 9- با پول و پارتى نمى‌توان از عذاب قيامت فرار كرد. «لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ»
۴۹ و ۵۰ حجر أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49» ◀️(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم. 📖وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ «50» ◀️و البتّه عذاب من نيز همان عذاب دردناك است. ها قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1. مخلصان (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2. متّقين كه اهل بهشت هستند. 3. گناهكارانِ توبه‌كننده كه پيامبر در اين آيه خبر از عفو آنان مى‌دهد. 4. گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك بيم داده شده‌اند. ها 1- رحمت الهى، بزرگ‌ترين و بهترين پيام است. «نبى‌ء» «نبأ» به خبر مهم گفته مى‌شود) 2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي» 3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا» 4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى‌بخشد لطف هم مى‌كند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» 5- بخشش و لطف الهى، عميق وپى‌درپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانه‌ى عمق و تكرار است) 6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي» 7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»
۹۰ سوره نحل 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ وَ يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «90» ◀️همانا خداوند (مردم را) به عدل و احسان و دادن (حق) خويشاوندان، فرمان مى‌دهد و از كارهاى زشت و ناپسند و تجاوز، نهى مى‌فرمايد او شما را موعظه مى‌كند باشد كه متذكّر شويد. ها اين آيه منشور جهانى اسلام است كه امام باقر عليه السلام آنرا در خطبه‌هاى نماز جمعه مى‌خواندند. و به گفته فيض كاشانى در تفسير صافى؛ اگر در قرآن همين يك آيه بود، كافى بود كه بگوييم: قرآن، «تبيان كل شى» است، اوامر و نواهى اين آيه در همه اديان بوده و هرگز نسخ نشده است. وليدبن‌مغيره، چنان جذب اين آيه شد كه گفت: شيرينى، زيبايى، محتواى آن، چنان است كه نمى‌تواند كلام بشر باشد. و عثمان بن مظعون مى‌گويد با شنيدن اين آيه، اسلام به عمق جانم نفوذ كرد و به دلم نشست. «عدل» درباره چيزى است كه تساوى آن با بصيرت درك شود و «عدل» در مورد چيزى است كه تساوى آن با حسّ درك شود. «عدل» مساوات در جزاء است ولى «احسان» زياد كردن پاداش است. «عَدل» دورى از افراط و تفريط است كه هم در عقايد مطرح است و هم در رفتار شخصى و جامعه و سفارش اين آيه هم به فرد است و هم به حكومت‌ها. «عَدل» در نظام آفرينش، رمز پايدارى آن است. «بالعدل قامت السماوات و الارض» و در نظام تشريع سرلوحه‌ى دعوت همه انبياست. «احسان» كلمه‌ى مباركى است كه شامل خدمات مالى، فكرى، فرهنگى، عاطفى، مى‌شود. و «فحشا» به گناهى گفته مى‌شود كه بزرگ و رسوا باشد و «منكر» به كارى گويند كه عقل وفطرت و شرع آن را انكار كند. به گفته تفسير فى ظلال، هرگاه طاغوت‌ها با تبليغات فاسد، زشتى گناه را در ديده‌ى مردم اندك و حسّاسيّت مردم را نسبت به گناه كم كنند، ملاك معروف و منكر، شرع خواهد بود. ها 1- آيا خداوندى كه انسان‌ها را به عدل و احسان دعوت مى‌كند، مى‌شود كه خود عادل نباشد! «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» 2- عدل واحسان در كنار هم جاذبه دارد، وگرنه مقرّرات خشك، دلها را التيام نمى‌دهد. «يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (عدل، مقدار واجب واحسان، مقدار مستحبّ است) 3- اوّلين آمر به معروف وناهى از منكر، خود خداوندست. إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ ... وَ يَنْهى‌ 4- در احسان، رسيدگى به بستگان و صله‌رحم اولويّت دارد. «الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌» 5- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است و عدل، بر احسان. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‌ ... وَ يَنْهى‌ 6- امر به معروف و نهى از منكر بايد در فضاى صفا و محبّت و در قالب موعظه و خيرخواهى باشد. يَأْمُرُ ... يَنْهى‌ ... يَعِظُكُمْ‌ 7- آمرين به معروف نبايد از مردم انتظار پذيرش صددرصد داشته باشند. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» 8- مردم فطرتاً به عدل واحسان گرايش دارند واز فحشا ومنكر متنفرّند، ليكن وسوسه‌ها و غرايز موجب غفلت او مى‌باشند كه بايد با تذكّر آنان را متذكّر نمود. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» 9- در نهى از منكر بايد ابتدا گناهان رسوا را جلوگيرى كرد، همان گونه كه در امر به معروف بايد ابتدا به واجبات سفارش كرد. يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‌ ... يَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ 10- سفارش به عدل و نهى از فحشا، سنّت ابدى خداوند است. يَأْمُرُ ... يَنْهى‌ ... يَعِظُكُمْ‌ (فعل مضارع نشانه استمرار است)
۳۱ سوره اسرا 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً «31» فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد. اين ما هستيم كه آنان و شما را روزى مى‌دهيم. يقيناً كشتن آنان گناهى است بزرگ! ها «إِمْلاقٍ» به معناى فقر و تنگدستى است. شايد ريشه‌ى آن «مَلَق» باشد، چون فقير اهل تملّق مى‌شود. اين آيه، سيماى نابسامان اقتصاد دوران جاهليّت را نشان مى‌دهد. امروز هم كه دنيا به خاطر نگرانى از افزايش جمعيّت و كمبودهاى اقتصادى، سقط جنين را مجاز مى‌داند، گرفتار نوعى جاهليّت شده است. خداوند در آيه 151 سوره‌ى انعام، كشتن فرزندان را به خاطر فقر مى‌داند، «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ» ولى در اين آيه، كشتن را به خاطر ترس از فقر مى‌شمرد، «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» در آنجا در مورد فقر مى‌فرمايد: «نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ» ما زندگى شما و فرزندانتان را تأمين مى‌كنيم، در اينجا در مورد ترس از فقر مى‌فرمايد: «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» رزق بچه‌هايتان و خودتان با ماست. چون هيجانِ ترس بيشتر است، خداوند اوّل اولاد را بيمه مى‌كند، سپس خود انسان را، تا هيجان كاهش يابد. شايد سرّ اين تفاوت در اين باشد كه چون گرسنگى الآن است و ترس از فقر براى آينده، لذا در صورت اوّل مى‌فرمايد: ما هم اكنون خود شما و فرزندانتان را رزق مى‌دهيم، ولى در مورد ترس از آينده مى‌فرمايد: نگران نباشيد ما فرزندانتان و خودتان را روزى مى‌دهيم. ها 1- كودك، حقّ حيات دارد و والدين نبايد اين حق را از او بگيرند. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ» 2- فقر و تهيدستى حتّى در قوى‌ترين عواطف انسانى تأثيرگذار است. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» 3- ترس از ضرر وزيان وفقر، مجوّز گناه و ناديده گرفتن حقوق ديگران نيست. «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» 4- اگر امنيّت روانى وايمان نباشد، نه فقط فقر كه ترس از فقر نيز سبب آدم‌كشى مى‌شود. لا تَقْتُلُوا ... خَشْيَةَ إِمْلاقٍ‌ 5- توجّه به ضمانت الهى، مانع گناه است. لا تَقْتُلُوا ... نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ‌ 6- ايمان و توكّل را از ياد نبريد. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» 7- خداوند از پدر ومادر مهربان‌تر است، به او سوءظنّ نبريد. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ» 8- رزق به دست خداست و زيادى نفرات و جمعيّت بى‌اثر است، پس فرزند عامل فقر نيست. «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» 9- گاهى رزق وروزى ما در سايه‌ى روزى فرزندان است. «نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ» 10- فرزندكشى و سقط جنين، گناه و جنايت است، چه پسر باشد، چه دختر. لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ‌ ... خِطْأً كَبِيراً 11- گناهان يكسان نيستند، گناهان صغيره و كبيره داريم. «خِطْأً كَبِيراً»
۱۰۵ سوره اسراء 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «105» و ما قرآن را به حقّ نازل كرديم و به حقّ نازل شد و ماتورا جز به عنوان بشارت دهنده و بيم‌رسان نفرستاديم. ها 1- سلامت قرآن تضمين شده است. هم خداوند قرآن را به حقّ نازل كرد، هم وحى الهى به سلامت به مقصد رسيد و شياطين نتوانستند آسيبى به آن رسانند. «بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ» 2- محور كار پيامبران، بشارت و انذار است و حقِّ كاستن و افزودن بر وحى را ندارند. «مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» 3- مسئوليّت پذيرش يا نپذيرفتن مردم با پيامبر نيست و كسى حقّ تحميل عقيده بر ديگران را ندارد. «ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» 4- بشارت و انذار در كنار هم مؤثّر است. «مُبَشِّراً وَ نَذِيراً»
۴۵ سوره کهف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقْتَدِراً «45» و (اى پيامبر!) براى آنان زندگى دنيا را مثَل بزن كه (در ناپايدارى) همچون آبى است كه از آسمان فرو فرستاديم، پس گياه زمين به وسيله‌ى آن (چنان رشد كند وانبوه شود كه) در هم فرو رود، پس ناگهان خشك شود، آن چنان كه بادها پراكنده‌اش كنند و خداوند بر هر چيزى تواناست. ها در آيه، سخن از رويش وسرسبزى زمين وفرارسيدن قهر الهى وسوختن و خاكستر شدن آنهاست، تا درس عبرتى براى مردمان‌مغرور وغافل از خدا باشد. آرى، دنيا همچون گياه بى‌ريشه‌اى است كه با اندك بارانى سبز و با اندك بادى خشك مى‌شود، البتّه آنچه باقى مى‌ماند، عمل انسان است. چنانچه در ديوان منسوب به اميرالمؤمنين عليه السلام مى‌خوانيم: يا مَن بدنياه اشتَغل‌ قد غَرّه طُول الأمل‌ ها 1- پيامبر خدا براى بيان حقايق و هدايت مردم، مأمور به استفاده از تمثيل است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 2- يكى از اصول تربيت و تبليغ، استفاده از مثل‌هاى قابل فهم عموم و طبيعى مى‌باشد. وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ‌ ... كَماءٍ أَنْزَلْناهُ‌ ... 3- هر بهارى را خزانى و هر وصالى را فراقى است. نَباتُ‌ ... هَشِيماً 4- به جلوه‌هاى زودگذر دنيا دلخوش و مغرور نشويم و به آينده‌ى پايدار بينديشيم. «فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ»
۵۰ سوره کهف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا «50» ◀️و (ياد كن) هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس همه به جز ابليس سجده كردند! او از جنّ بود و از فرمان پروردگارش سر بر تافت. آيا (با اين حال) او و نسل او را به جاى من سرپرستان خود مى‌گيريد؟ در حالى كه آنان براى شما دشمنند! ستمگران بد چيزى را به جاى خدا برگزيدند. نکته ها سجده سه نوع است: الف: سجده‌ى عبادت كه مخصوص خداست مثل سجده‌ى نماز. ب: سجده‌ى اطاعت، مثل سجده‌ى فرشتگان بر آدم، كه براى اطاعت فرمان خداوند بود. ج: سجده‌ى تحيّت، تكريم وتشكّر از خداوند، مثل سجده‌ى يعقوب بر عاقبت يوسف. ها 1- سرگذشت سجده فرشتگان بر آدم و تمرّد ابليس، قابل تأمّل و مايه‌ى عبرت است. وَ إِذْ قُلْنا ... 2- فرشتگان پيش از انسان بوده‌اند. «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» 3- انسان برتر از فرشته است كه مسجود او قرار گرفته است. «اسْجُدُوا لِآدَمَ» 4- فرشتگان مطيع امر خدايند. اسْجُدُوا ... فَسَجَدُوا 5- آنان كه سجده‌اى ندارند، در خط ابليس‌اند. «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ» 6- نبايد به سابقه‌ى خود مغرور شد. ابليس با سابقه‌ى طولانى عبادت، فاسق شد. كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ‌ ... 7- ابليس فرزند و ذريّه دارد. «وَ ذُرِّيَّتَهُ» 8- فاسقان را نبايد دوست خود گرفت. فَفَسَقَ‌ ... أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ 9- پيروان شيطان بايد در عملكرد خود بازنگرى كنند كه چه مى‌كنند. «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ» 10- شيطان و نسل او، دشمن انسانند. «وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ» 11- آنان كه به جاى خدا پيرو شيطان مى‌شوند، ستمگرند. «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» 12- رها كردن خدا و پيروى از شيطان، انتخاب بدترين جايگزين است. «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا»
✅آیه 20 سوره اعراف 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ «20» ◀️پس شيطان، آن دو (آدم و همسرش) را وسوسه كرد تا آنچه را از زشتى (عورت) شان از آن دو مخفى بود، برايشان آشكار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از (خوردن) اين درخت نهى نكرده مگر براى اين كه مبادا دو فرشته شويد يا از جاودانان شويد (و حيات ابدى بيابيد). ها شيطان، آدم و حوا را وسوسه مى‌كرد كه اگر از اين درخت، بخوريد، فرشته شده يا ابدى مى‌شويد و خداوند چون نمى‌خواهد شما به اين مقام برسيد، دستور داد كه از آن نخوريد. در اينكه چرا حضرت آدم نهى خداوند را ناديده گرفت و از درخت ممنوعه خورد، ذيل آيه 21 پاسخ داده است كه نهى در اينجا عنوان كراهت دارد، نه تحريم، و مانند نهى پزشك از يك غذا براى بيمار مى‌باشد كه اگر بيمار آن غذا را بخورد به زحمت مى‌افتد و آثار و عوارض‌ مربوط به خود را دارد، نه آنكه حرام باشد. از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا ملائكه افضل هستند يا بنى‌آدم؟ آن حضرت روايتى را از حضرت على عليه السلام نقل كردند. فرمود: «خداوند ملائكه را از عقل بدون شهوت و حيوانات را با شهوت بدون عقل آفريد؛ امّا انسان را با تركيبى از عقل و شهوت آفريد، اگر عقل انسان بر شهوتش غالب شود، از ملائكه برتر است و اگر شهوتش برعقلش غالب شود، از حيوانات پست‌تر است». «فمَن غلب عقله شهوتَه فهو خير من الملائكة و من غلب شهوته عقله فهو شرّ من البهائم». آرى خوبى‌ها ودرجات آدميان متفاوت و داراى مراتبى است، چنانكه در ملائك نيز چنين است، پس هر انسانى را نمى‌توان گفت از همه‌ى ملائكه برتر است و يا بالعكس. خداوند، شيطان را با ماهيّتى پليد نيافريده است، بلكه او را موجودى قابل تكامل آفريد و در گذرگاه هستى هدايت كرد و اين شيطان بود كه خود را منحرف و پليد ساخت، وگرنه اگر ماهيّت او پليد بود، اشتغال به تسبيح و تقديس، كه سالها بدان مشغول بود، معنا نداشت. همان گونه كه خداوند فرعون و ابن‌ملجم را آنگونه خلق نكرد، بلكه آنان نيز شايستگى رشد و اعتلاى انسانى را داشته‌اند، ولى به اختيار خود منحرف شده‌اند. : چرا خداوند شيطان را بر انسان مسلّط كرد؟ : رابطه‌ى شيطان با انسان و امكان تأثير او در آدمى، بيشتر و زيادتر از تأثير غرائز حيوانى در انسان نيست. خداوند در مقابل آن غرائز، انديشه و تعقّل و وجدان را عطا فرموده و بهترين وسيله‌ى تعديل و تنظيم غرائز را در اختيار آدمى قرار داده است. علاوه بر آنكه شيطان، بر انسان سلطه ندارد واراده و اختيار را از انسان نمى‌گيرد، چنانكه خودش مى‌گويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ»كار او كمك به غرائز حيوانى است و اگر بخواهد تأثيرى بگذارد، مجبور است با يكى از قواى درونى يعنى غرائز و توهّمات و وسوسه‌ها وارد شود كه در مقابل آنها دو نيروى عقل و وجدان همواره انسان را به خيرات و نيكى‌ها دعوت مى‌كنند ها 1- شيطان، حتّى خوبان را هم رها نمى‌كند. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» امّا هيچ سلطه‌اى بر مخلصين ندارد. «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 2- نهايت كار شيطان، وسوسه است نه اجبار، نشان دادن راه انحرافى است، نه اصرار. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا» 3- نتيجه‌ى گناه‌كردن و خلاف، رسوايى است. لِيُبْدِيَ‌ ... سَوْآتِهِما 4- رسوايى، كشف حجاب و برهنگى، از اهداف شيطان است. لِيُبْدِيَ‌ ... ما وُورِيَ‌ 5- شيطان از راه آرزوها، انسان را فريب مى‌دهد. ما نَهاكُما رَبُّكُما ... إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ‌ (آرزوى انسان، زندگى ابدى در فضايى آرام و فرشته‌گونه است، لذا شيطان گفت: اگر از آن درخت بخوريد، به آرزوى خود رسيده و زندگى دائم و به دور از مزاحمت و اضطراب خواهيد داشت، و با استفاده از غرائز و تمايل انسان به رفاه و ابديّت، او را وسوسه كرد.)
✅آیه ۹۲ سوره بقره أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ◀️وهمانا موسى (آن همه) معجزات براى شما آورد، ولى شما پس از (غياب) او گوساله را (به خدايى) گرفتيد، در حالى كه ستمكار بوديد. ها شاهد زنده‌ى ديگر بر اينكه شما عرب بودن محمد صلى الله عليه و آله را فقط بهانه قرار داده‌ايد تا به او ايمان نياوريد، اين است كه با آنكه حضرت موسى عليه السلام برجسته ترين پيامبر از نژاد شما بود و آن همه دلايل روشن و معجزات براى شما آورد، ولى همين كه چند شبى براى مناجات وگرفتن تورات به كوه طور رفت، به سراغ گوساله‌پرستى رفتيد و تمام زحمات موسى عليه السلام را بر باد داده و بر خويشتن ستم كرديد. ها 1- ذكر سوابق، زمينه را براى قضاوت درست فراهم مى‌كند. «اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» 2- بازگشت به شرك وجاهليّت، ظلمى به خود ونسل‌هاى بعد است. «أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
آیه ۱۰ سوره انبیا لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «10» همانا بر شما كتابى نازل كرديم كه در آن وسيله‌ى تذكّر شماست، آيا نمى‌انديشيد؟! ها كلمه‌ «ذِكْرُكُمْ» يا به معناى وسيله‌ى تذكّر است و يا به معناى مايه‌ى عزّت و نام شما. كلمه‌ى «ذكر» در لغت به معناى شرافت و شهرت نيز آمده است. امام كاظم عليه السلام درباره‌ى اين آيه فرمود: مراد از جمله‌ى‌ «فِيهِ ذِكْرُكُمْ» آن است كه در كتاب‌ذكر شده كه اطاعت پس از پيامبر صلى الله عليه و آله براى امام است. يعنى عزّت و شرف شما در اطاعت از امام پس از پيامبر است. ها 1- كتاب و قانونى سبب رشد و بيدارى است كه از سوى خداوند باشد. «أَنْزَلْنا- فِيهِ ذِكْرُكُمْ» 2- قرآن، داراى موقعيّت والا و جايگاه بلندى است. «كِتاباً» 3- يكى از اهداف نزول كتب آسمانى، تذكّر و كرامت بخشيدن به انسان‌هاست. «فِيهِ ذِكْرُكُمْ» 4- تاريخ گذشته‌ى انسان و سرنوشت و آينده‌ى او در قرآن ترسيم شده است. «فِيهِ ذِكْرُكُمْ» 5- قوم عرب و سرزمين حجاز از بركت قرآن، عزيز و نامدار شد. «فِيهِ ذِكْرُكُمْ» 6- اگر انسان‌ها بينديشند، حتماً دست نياز به سوى وحى و كتاب آسمانى دراز خواهند كرد. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» 7- از تمايلات فطرى مردم براى ارشاد آنان كمك بگيريم. (هر كس ميل دارد نامش در تاريخ به خوبى وكرامت بماند، خدا در اين آيه مى‌فرمايد: كتابى‌ براى شما فرستاديم كه نامتان بماند.) «فِيهِ ذِكْرُكُمْ» 8- تكذيب انبيا، بى‌خردى است. زيرا معارف قرآن هماهنگ با عقل است. أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ‌
هدایت شده از حرف مردم
۹۵ سوره نساء 📖أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈مؤمنانى كه بدون عذر و ضرر (مثل بيمارى و معلوليّت) از جهاد بازنشسته‌اند، با مجاهدانى كه با اموال و جانهاى خويش در راه خدا جهاد مى‌كنند، يكسان نيستند. خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر وانشستگان (از جنگ) به درجه‌اى برترى داده است. خداوند همه مؤمنان را وعده‌ى (پاداش) نيك‌تر داده است، ولى خدا مجاهدان را بر وانشستگان، با پاداش بزرگى برترى داده است. ها كسانى كه به جبهه‌ى جهاد نمى‌روند، چند گروهند: منافقان بى‌ايمان، مسلمانان ترسو، رفاه‌طلبان، شكّاكان، بى‌همّتان كه مى‌گويند: با مال و بيان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمايت مى‌كنيم، و جهاد، براى ما واجب عينى نيست. اين آيه، به اين گروه آخر مربوط مى‌شود و از آنان انتقاد مى‌كند. زيرا گروه‌هاى ديگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‌اند و هيچ‌گونه مقام و درجه‌اى ندارند تا مجاهدان يك درجه بالاتر از آنان باشند. در روايات آمده است، كسانى كه به خاطر بيمارى نمى‌توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند. آيه مربوط به واجب كفايى است و اگر جهاد واجب عينى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف ياد مى‌شد. ها 1- شيوه‌ى تبليغ و تشويق، بايد مرحله‌اى باشد. (ابتدا فرمود: «لا يَسْتَوِي»، سپس فرمود: «دَرَجَةً» و در آخر: «أَجْراً عَظِيماً» 2- با هر كس بايد به نحوى سخن گفت: قرآن با مؤمنان جبهه نرفته و منافقان و ترسوها و رفاه طلبان برخورد متفاوت دارد. تنها با كلمه «قاعدين» از مؤمنان جبهه نرفته ياد كرده است. 3- آنان كه مشكلات جسمى دارند از جهاد معافند. «غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ» 4- جهاد مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه‌ى مالى، جبهه ضعيف مى‌شود. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» 5- كمك‌هاى داوطلبانه‌ى مردم، از جمله منابع تأمين بودجه‌هاى دفاعى است. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» 6- هر كجا ناباورى مردم اتمال دارد، اصرار و تكرار لازم است. (در اين آيه و آيه‌ بعد جمله‌ى‌ «فَضَّلَ اللَّهُ» و «دَرَجَةً» تكرار شده است.) 7- خدمات و تلاش هر كس محترم است و به خاطر شركت كسانى در جبهه، نبايد ارزش‌هاى ديگران ناديده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد ديگران هرگز. «كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‌» 8- هر كس در هر موقعيّت و مقام و خدمتى كه باشد، بايد بداند مقام رزمندگان مخلص از او بالاتر است. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ» 9- اگر خداوند به رزمندگان فضيلت داده است، پس جامعه هم بايد براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزينش‌ها و برخوردها حساب خاصى باز كند. (البتّه به شرطى كه براى رزمنده نيز توقّعات نابجا پيدا نشود و گرفتار سوء عاقبت نگردد). «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ»
هدایت شده از حرف مردم
۱۳۲ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و خدا و رسول را اطاعت كنيد، شايد مورد رحمت قرار گيريد. ها دليل شكست مسلمانان در جنگ احد، نافرمانى از دستور رسول اكرم صلى الله عليه و آله بود. زيرا آن حضرت فرموده بود كه منطقه حفاظتى واقع در ميان درّه‌هاى كوه احد را رها نكنند، ولى محافظان بخاطر طمع ورزى و جمع آورى غنائم جنگى بر خلاف دستور، منطقه را رها كردند و دشمن از همان منطقه به مسلمانان ضربه زد. ها 1- دستورات و فرامينِ حكومتى پيامبر صلى الله عليه و آله، همچون فرمان خدا اطاعتشان واجب است. «وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» 2- رباخوارى، عصيان وطغيان در برابر خدا و رسول است. «لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا ... وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» 3- كسى كه بخاطر اطاعت از فرمان خدا و رسول، دست از رباخوارى بر دارد و به مردم رحم كند، مورد رحمت قرار خواهد گرفت. «أَطِيعُوا ... تُرْحَمُونَ» 4- پيروى از خدا و رسول، رمز نجات از دوزخ است. «اتَّقُوا النَّارَ ... وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ» 5- نتيجه‌ى پيروى از خدا و رسول، به خود انسان برمى گردد، نه به خدا و رسول. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» 6- اطاعت از خدا، بى‌پاداش نيست، بلكه وسيله و بستر دريافت رحمت اوست. «أَطِيعُوا ... لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
۵۰ سوره انبیاء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖وَهَذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ترجمه و این (قرآن)، مبارک ذکرى است که ما آن را (براى شما) نازل کردیم، آیا شما آن را انکار مى ‏کنید؟! ها در مبارک بودن قرآن همین بس که توانسته است در مدّت کوتاهى، انسان‏هاى بسیارى را از شرک به توحید، از تفرقه به وحدت، از جهل به علم، از توحش به تمدن، از اسارت به امارت، از آلودگى به نظافت، از فقر به غنا، از رکود به حرکت، از خرافات به حقایق، از ذلت به عزّت، از پیروى طاغوت به اطاعت معصوم، از غفلت به هوشیارى، از تزلزل به ثبات، از کفر به ایمان و در یک کلمه، از ظلمات به نور برساند. در آیه قبل براى تورات تنها کلمه «ذکر» بکار رفت، ولى در این آیه قرآن را «ذکرٌ مبارکٌ» مى ‏داند، البتّه صفت فرقان و نور در آیات دیگر براى قرآن نیز آمده است. ها ۱- قرآن، کتابى است که تذکّراتش مى ‏تواند میلیونها دل را در عصرها و نسل‏هاى مختلف، به خود جذب کند. «ذکر مبارک» ۲- برکت قرآن، قابل انکار نیست. «أفانتم له منکرون»
۱۱۱ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️آنها (اهل كتاب) جز آزارى اندك، هرگز به شما زيانى نخواهند رسانيد و اگر با شما بجنگند، به شما پشت كرده و بگريزند، آنگاه هيچ يارى نشوند. ها اين آيه، به دنبال آيات گذشته، بشارت و تسلّى براى مسلمانان است كه شما در سايه‌ى‌ ايمان، و امر به معروف و . از تهديدات دشمن نترسيد كه پيروزى با شماست و دشمن خوار و زبون است. ها 1- روحيّه‌ها را بايد تقويت كرد. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ» 2- مسلمانان، در سايه‌ى ايمان بيمه هستند. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ» 3- مخالفان شما براى نابودى شما تلاش مى‌كنند، ليكن تنها به گوشه‌اى از اهداف ايذايى خود مى‌رسند. «إِلَّا أَذىً» 4- كسى‌كه ايمان ندارد، روحيّه‌ى مقاومت ندارد. «يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ» 5- قرآن، فرار و ضعف اهل‌كتاب در برابر مسلمانان را پيشگويى مى‌كند. «إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ» 6- كسانى پيروز مى‌شوند و دشمن را فرارى مى‌دهند كه در ايمان و امر به معروف باشند. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ ... وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ» 7- فسق، زمينه‌ى ضعف در جبهه‌هاى جنگ است. «أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ ... وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ» 8- . «وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ»
۱۴۵ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈هيچ‌كس جز به فرمان خدا نمى‌ميرد، (و اين) سرنوشتى است تعيين شده. و هر كس پاداش دنيا را بخواهد از آن به او مى‌دهيم، و هركس پاداش آخرت را بخواهد از آن به او مى‌دهيم، و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. ها 1- با فرار از جنگ، نمى‌توان از مرگ فرار كرد. «انْقَلَبْتُمْ عَلى‌ أَعْقابِكُمْ ... ما كانَ لِنَفْسٍ» 2- مرگ، به دست ما نيست، «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» ولى اراده و تعيين هدف به دست ماست. «وَ مَنْ يُرِدْ ...» 3- حال كه دنيا و آخرت در برابر ماست، مسير ابديّت و رضاى خالق راانتخاب كنيم. «مَنْ يُرِدْ ... نُؤْتِهِ مِنْها» 4- هر نوع انگيزه و عملى بازتاب و عكس‌العمل مخصوصى دارد. در هر مسيرى گام نهيم به مقصدى خاص خواهيم رسيد. «مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا ... وَ مَنْ يُرِدْ ...»
۵۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈بنگر چگونه بر خدا دروغ مى‌بندند! و همين گناه آشكار براى (مجازات) آنان بس است. ها خودبرتربينى يهود- كه خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا مى‌دانستند- بزرگ‌ترين افترا بر خداست، چون خداوند هيچ كسى را فرزند خويش قرار نداده و همه در نزد او برابرند و امتياز، براى ايمان و تقوا است. در افترا، علاوه بر دروغ، تهمت، ايذاء، ظلم و هتك حيثيّت هم هست. افترا بر خدا روزه را باطل مى‌كند. امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ، از شرابخوارى بدتر است، ولى افترا از دروغ هم سخت‌تر است. ها 1- پيامبر موظّف به شناخت وارزيابى اعمال وعقائد اهل كتاب است. انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ‌ ... 2- تزكيه‌ى نابجاى نفس و خود را مقرّب درگاه خدا دانستن، افترا بر خدا و مانع‌ رشد است. كلمه «اثم» در لغت به چيزى گفته مى‌شود كه انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. «كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً»
۱۱۱ سوره نساء 📖أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و هر كس گناهى مرتكب شود، پس در حقيقت به زيان خود مرتكب شده و خداوند دانا و حكيم است. ها گناه كه تجاوز از مرز قانون الهى است، صفاى دل و تقواى روح و عدالت را از بين مى‌برد واين بزرگ‌ترين خسارت است. علاوه بر آنكه در نظام هستى و سنّت‌هاى الهى، نتيجه ظلم به مردم، دير يا زود به خود ظالم مى‌رسد. «فَإِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى‌ نَفْسِهِ» ها 1- هر گناهى در روح و جان انسان، اثر مستقيم دارد. «يَكْسِبُهُ عَلى‌ نَفْسِهِ» 2- انسان در انجام گناه مجبور نيست و گناه را با اختيار واراده خود انجام مى‌دهد. «يكسب» 3- در بازگرداندن آثار بد گناه به گناهكار هيچ خطائى رخ نمى‌دهد و كارى‌ حكيمانه است. «عَلِيماً حَكِيماً» 4- كار حكيمانه مشروط به آگاهى و علم است. «عَلِيماً حَكِيماً»
۱۱ سوره مائده 📣أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ ❤️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! نعمت خداوند را بر خودتان ياد كنيد، آنگاه كه جمعى (از دشمنان) قصد داشتند به سوى شما دست تعدّى دراز كنند (و شما را نابود سازند)، امّا خداوند دست آنان را از شما كوتاه كرد و از خدا بترسيد و مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل كنند. ها در اينكه آيه، ناظر به كدام واقعه‌ى تاريخى است اختلاف است؛ ولى مى‌توان آن را شامل همه‌ى مواردى دانست كه مسلمانان، در مقابل سوء قصد يا تهاجم دشمن، با تكيه بر خداوند پيروز شده و نجات يافته‌اند. ها 1- ياد نعمت‌هاى خدا بر مؤمنانان لازم است‌ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ» (زيرا هم نوعى شكر است، هم غرور و غفلت را از انسان دور مى‌نمايد و هم عشق انسان را به پروردگار مى‌افزايد.) 2- دفع خطرات دشمن، از نعمت‌هاى خداست. «فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ» 3- با تقوا و توكّل و ايمان، لطف خدا را به خود جلب و خطر دشمنان را دفع كنيم. «فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (همان گونه كه به خاطر گناه، خداوند دشمن را بر انسان مسلط مى‌كند، توجّه به خدا هم موجب دفع دشمنان است). 4- لازمه‌ى ايمان و تقوا تكيه بر خداست. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» 5- تقوا و توكّل داشتن، براثر ياد خداوند و ايمان است. اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ‌ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ‌ ... فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ‌