فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻 یادداشت مهدی عسگری درباره مسأله پوشش:
✨ پوشش عفیفانه؛ الگوی دینی و تاریخی ایرانزمین
🔸طرح فعلی #کمیسیون_فرهنگی_مجلس نیاز به بازنگری جدی دارد
🔸ضرورت برنامهریزی ریشهای متناسب با مقیاس درگیری فرهنگی
🔸ضعف در مواجهه و مقابله با نزاعهای تمدنی
🔸#حجاب سدی بزرگ در برابر رواج سبک زندگی غربی
🔸توجه به تاثیر مسائل سیاسی و اقتصادی به حوزه فرهنگ
🔸نقش کمرنگ نظام آموزش و پرورش در #معماریِ_سبک_زندگی
🔸#طرح_سوال از وزرای فرهنگ و صمت
🔸خلق #چالش_های_اجتماعی در اثر دوگانگیها در عرصه سیاستگذاری
🔸نیاز به بازنگری جدی در طرح فعلی حجاب
▫️طرح فعلی کمیسیون فرهنگی مجلس نیز که بدون توجه به اهمیتِ هنجارپذیری و درونیسازی این حکم الهی، بر #کنترل_هوشمند و #محدودیت_های_اجتماعی تمرکز کرده دارای نواقص، آسیبها و تبعات زیادی است و نیاز به بازنگری اساسی دارد.
🔸تاکید بر نگاه جامع و شبکهای به #الگوی_پوشش
▫️آنچه به اجمال مورد تأکید این یادداشت قرار دارد، ضرورت نگاه جامع و شبکهای به الگوی پوشش است چراکه برخورد با منکر، اگر خلاصه در عوامل خُرد شود و از برخورد با ریشهها و جریانهای سازماندهیشده که به اشاعه #منکر میپردازند غفلت شود، اثر مطلوب را نخواهد داشت بلکه ممکن است ناخواسته در طرح جریان معارض قرار گرفته و پازل آنها را تکمیل کند.
#مهدی_عسگری🇮🇷
نماینده مردم نجیب کرج، اشتهارد و فردیس
برای مطالعه یادداشت کامل کلیک فرمایید👇🏻
🔗 @mahdiasgari133
مهدی عسگری 🇮🇷
✍🏻 یادداشت مهدی عسگری درباره مسأله پوشش: ✨ پوشش عفیفانه؛ الگوی دینی و تاریخی ایرانزمین 🔸طرح فعلی
مسألهی پوشش
✍️ مهدی عسگری🇮🇷
نماینده مردم نجیب کرج، اشتهارد و فردیس
پوشش عفیفانه، فرهنگ جاریِ ما درطول تاریخ این کهن سرزمین بوده و در آموزههای دینی ما نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
سبک پوشش و آرایش، بهعنوان یکی از شاخههای «سبک زندگی» بهشدت تحت تأثیر عوامل زیرساختی و کلان جامعه قرار دارد و بهعنوان یک کنش اجتماعی، متأثر از ساختارهای فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میباشد.
بنابراین با یک موضوع تکبعدی و جزئی مواجه نیستیم که بهطور مستقل مورد تحلیل و تجویز قرارگیرد؛ لذا هرگونه برنامهریزی در این حوزه، بدون نگاهی کلان و طرحی جامع، اثربخشی مطلوب، عمیق و پایداری را نخواهد داشت. البته این نکته به معنی بیتفاوتی حاکمیت و جامعه دینی به مسأله پوشش و عفت عمومی نیست، بلکه التفاتبخشی نسبت به رویکردها و اقداماتی است که فارغ از ریشهها، بسترها و مقیاسِ درگیری فرهنگی، صرفاً به سطوح خُرد، میدانی و فردی بسنده میکنند.
الگوی پوشش، یکی از وجوه درگیری تمدنی غرب با اسلام است که غرب برای آن بهصورت سازماندهیشده، برنامهریزی و هزینه میکند، آنها در این تقابل، هدفمند و همافزا عمل میکنند و ما _به لحاظ نظری و عملی_ پراکنده و ناهماهنگ.
از طرف دیگر، سکولاریسم پنهانی که در سیستم آموزشی و رسانهای ما جریان دارد نیز پازل جریان معارض را تکمیل میکند.
احکام پوشش در اسلام نه تنها نشانگر منع حضور زن در اجتماع نیست بلکه نشان میدهد اسلام روابط اجتماعی زن را مبتنی بر نگاه انسانی و باتوجه به عواطف فطری و لطافت وجودی او تنظیم و بر استحکام خانواده و سلامت اخلاقی جامعه تأکیدکرده، اما غرب، حضور زن را برمحور جنسیت و مادیگرایی ترسیم کرده است.
تمدن غرب، حجاب را سدی بزرگ در برابر رواج نظام سرمایهداری و سبک زندگی غربی میداند که برای شکستن مقاومت فرهنگی جامعهی ایرانی و فعالسازی گسلهای درونی، بر روی آن تمرکز کرده است.
از سوی دیگر نواقص نظام حکمرانی بویژه درحوزه معیشتی و نابرابری در توزیع فرصتها، بستر و شیب جامعه را برای نمادهای ارزشی همچون حجاب، نامناسب و منفی مینماید.
درحالیکه حاکمیت شیب محیطی را درجهت الگوی تراز باید تنظیم کند اما اینک عرصه عمومی برای رعایت پوششِ تراز هموار نیست و به طور مثال به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، هزینهها و محذورات خاصی را در پی دارد.
در این میان اتفاقات تلخی نیز روی میدهد که بر نگرانی جامعه میافزاید؛ گاهی حوادثی چون ماستپاشی در شاندیز، (فارغ از چند و چون ماجرا) تصویری بیمنطق و مشمئزکننده از حامیان حجاب را ترسیم میکند و گاهی شاهد برخوردهای تند و خشن در برابر تذکرات برخواسته از حساسیتهای مذهبیِ جامعه هستیم.
این چالشهای اجتماعی ریشه در کمتوجهیها، تناقضات و دوگانگیهایی دارد که در عرصهی سیاستگذاری و تصمیمسازی در کشور وجود دارد و اینگونه خود را در سطح جامعه نشان میدهد.
ما از سویی درصدد حفظ فرهنگ بومی، معنویتِ تاریخی و ارزشها و نمادهای مذهبی در جامعه هستیم و از سویی با تجویز الگوی توسعه غربی و ترویج تفکرات سرمایهداری و نئولیبرالی، بهجای حرکت به سمت عدالت، (بهعنوان یکی از آرمانهای اصلی انقلاب) به سوی شکاف طبقاتی حرکت کردهایم و این شرایط باعث شکلگیری و تشدید گسلهای اجتماعی میشود.
یکی از مهمترین بخشهای زیرساختی در معماریِ سبک زندگی، نظام آموزش و پرورش است که عملاً کارکرد مطلوبی در این حوزه نداشته و با وجود تجارب موفق (که بهصورت موردی اجرا شده) و طرحها و ایدههای مؤثر که نمونهای از آنها را در ماههای گذشته به وزیر آموزشوپرورش ارائه کردهایم و علیرغم تمرکز جریان معارض، بر مدارس دخترانه برای ایجاد گسست و التهاب، همچنان با کوتاهی و غفلت جدی در این حوزه مواجهیم.
موارد مؤثر دیگری همچون سازمان رسانهای، فضای مجازی، مدل شهرسازی و الگوی ساخت مسکن، صنعت مدلینگ و زنجیرهی طراحی، تولید و توزیع پوشاک، فضای اداری و نحوه مواجهه دستگاههای اجرایی با این موضوع، از جمله عوامل مهمی است که نیاز به توجه جدی دارد که در این خصوص با #طرح_سوال از وزیر فرهنگ و وزیر صمت، از آنها خواستهایم تا نسبت به مسئولیتهایشان در این حوزه پاسخگو باشند.
طرح فعلی کمیسیون فرهنگی مجلس نیز که بدون توجه به اهمیتِ هنجارپذیری و درونیسازی این حکم الهی، بر #کنترل_هوشمند و محدودیتهای اجتماعی تمرکز کرده دارای نواقص، آسیبها و تبعات زیادی است و نیاز به بازنگری اساسی دارد.
آنچه به اجمال مورد تأکید این یادداشت قرار دارد، ضرورت نگاه جامع و شبکهای به الگوی پوشش است چراکه برخورد با منکر، اگر خلاصه در عوامل خُرد شود و از برخورد با ریشهها و جریانهای سازماندهیشده که به اشاعه منکر میپردازند غفلت شود، اثر مطلوب را نخواهد داشت بلکه ممکن است ناخواسته در طرح جریان معارض قرار گرفته و پازل آنها را تکمیل کند.
🔗 @mahdiasgari133