eitaa logo
مهدی طاهری
1هزار دنبال‌کننده
819 عکس
388 ویدیو
69 فایل
دین، فرهنگ، سیاست، تاریخ و تمدن... ارتباط با ادمین 👇 @mahdiTahere
مشاهده در ایتا
دانلود
هر یک از زن ها یک عاج بزرگ را هم بر دوش می‌کشید. بعضی از آنها بچه‌ ای را هم در آغوش داشتند. از نگهبان پرسیدم اگر آن قدر ضعیف شوند که نتوانند عاج را حمل کنند، چه کار می‌کنید؟ نگهبان گفت نمی‌ توانیم یک عاج ارزشمند را بر زمین بیندازیم و برویم. ما بچه را با نیزه میکشیم و بار او را سبک می‌کنیم. اول عاج بعد بچه. مادری که بچه اش را مقابل چشمانش با نیزه کشته بودند، در حالی که زنجیرهای کلفتی بر گردن و پاهایش سنگینی می کرد، صدها کیلومتر را با عاج سنگین روی شانه در میان جنگل طی می کرد و هنگامی که به ساحل می‌رسید، تازه رنج هایش آغاز می‌شد... مهدی میرکیایی، سرگذشت استعمار، ج ۳، ص ۲۵. ؛ : https://eitaa.com/MahdiTaheri55
رهبر انقلاب خطاب به همسر سردار حاجی‌زاده فرمودند «خدمات آقای حاجی زاده واقعا باارزش است و به دلیل همراهی‌های شما، نیمی از ثواب آن متعلق به شماست.» https://virasty.com/Mahdi_Taheri/1728388563747835795 👇 https://eitaa.com/MahdiTaheri55
«خاطره‌گویی» و «خیرگویی» دو واژه‌ایست که این چند روز ذهنم را درگیر کرده است. دلیلش هم یک «حادثه» است. حادثه‌ای تلخ که یکی از بهترین اقوامم را به «حیات برزخی» منتقل نمود! نمی‌خواهم از تلخ‌کامی همسر و فرزندانش یا پدر و مادر و بستگانش بگویم یا بنویسم چون بهره‌ای از آن نه برای نویسنده است و نه خواننده و نه حتی شخص متوفی! حرف اگر عمیق نیست لااقل مفید که باید باشد و البته مؤثر! حقیقت آن است که وقتی نیک‌نامی از بین ما می‌رود عمدتا از «خاطره‌های مشترک» سخن می‌گوییم! تا به نحوه‌ای قرابتمان را بیان کنیم و احیانا موجب «تسکین» و «تسلای» خاطر خود و دیگران باشیم اما نمی‌دانم این حس و حال و رویکرد که لابد همه هم تجربه‌اش کرده‌ایم چه سودی دارد برای متوفی! و چه کمالی و رشدی برای ما؟!!! روی سخن و عنان ذهنم را به جای خاطره به ذکر خیر و «خیرگویی» منتقل می‌کنم! خیر ناظر به «فعل» است یعنی عمل خیری که از شخصی صادر می‌شود به خلاف خاطره که نسبتش به هیجانات نزدیک تر از اعمال و حتی افکار است! «خیرگویی» افزون بر این که شهادت به صالح بودن انسان است می‌تواند «الگوسازی» از متوفی و «انگیزه‌سازی» برای شنوندگان و بازماندگان باشد خیرگویی نه تنها «تسکین و تسلا» می‌بخشد «تحرک» آفرین هم هست! مجالس ترحیم، مجالس رحمت هست و ذکر برای همه‌گان و خیرگویی مفیدتر است از خاطره‌گویی! سخنم شهادتی مؤمنانه به عمل خیر یک انسان است، یک پرستار! پرستار همو که روز تشییع در کنار آمبولانس دیدم و شنیدم سید بزرگوار را که با بغض، شهادت می‌داد مادر سادات را واسطه می‌کرد و می‌گفت: «مادرجان این خانم در قربت من وقت فوت فرزندم کمکم بود اکنون که وقت انتقال او از این دنیاست تو کمکش باش»! همان بیمارستان هاجر را می‌گویم که ضمن ارتباط سالم اجتماعی به حدود شرعی مقید بود! اهل ذکر بود و توسل! محور معنویت خانواده و اقوام! نه همسرداری و فرزند پروری او را از رسالت اجتماعی‌اش غافل کرد و نه حضور اجتماعی‌اش او را بی توجه به اهل خانواده و اقوام! اهل پرداخت وجوهات شرعی بود و تا توان داشت حامی بود برای و سال‌ها مبالغی را برای تأمین اعزام زائر به پیاده روی اربعین و زیارت نیابتی پرداخت می‌نمود... این «خیرات تحرک‌آفرین» است برای همه و مؤثر است برای او! پس «خیرگویی» را مقدم کنیم بر «خاطره‌گویی»! و می گوییم: «اللهم انا لا نعلم منها الا خیرا» همزمان با سومین روز درگذشتش شادی روحشان فاتحه قرائت می‌کنیم و صلوات می‌فرستیم. https://eitaa.com/MahdiTaheri55