3⃣ جلسه ی گفتگو دو ساعتی طول کشید با دقت و اشتیاق حرف های مهندسان عزیز را شنیدم از تأکید بر تولیدات مبتنی بر نیاز کشور تا شیوه تجاری سازی آن و نکاتی که برایم ارزشمند بود و توان بیانش نیست؛ نوبت که به حقیر رسید سعی کردم کمی مختصر صحبت کنم و البته مبتنی بر نظام فکری ام!!! پرسیدم «زحمات شما در کجای کلان پروژه اقامه دین قرار می گیرد» البته خواستم برای خودم نسبتی برقرار کنم بین آنچه دیده بودم از صناعة عملی و آن چه آموخته بودم از دانش نظری! برای پاسخ مختصر به این پرسش از مفهوم، نیاز یا ضرورت و توجه به واژه نصرت بهره بردم و با تحلیلی اندک از نصرت فردی و بسط آن به نصرت اجتماعی و ارتقاء به نصرت سیاسی کمی صحبت کردم. از اهمیت نصرت ولی خدا و ایجاد وسع برای وی گفتگو کردیم و البته بر معنای اقتدار نه قدرت، تمرکز کردم. و تأکید شد که چگونه غرور ملی و عزت ملی می تواند اقتدار برای نظام اسلامی و ولی جامعه، ایجاد کند البته پیرامون رویکرد سرمایه انسانی بودن نیرو ها و جلوگیری از مکانیکی شدن انسان هم کمی گفتگو شد... به هر حال خلوص و صدق و صفای عزیزان را از دور می دانستم اما این بار در حضور لمس کردم... کارگاه آخر را هم سری زدیم و گزارش مختصری مهندس عزیز فرمودند و البته نهایت گفتگو، مهندس بر این که ظرفیت کارآموزی به بچه های متدین انقلاب و به کارگیری در موضوعات مورد نیاز وجود دارد، تأکید داشت؛ و اعلام آمادگی بر این که جمعی از دوستان را هم میتوانیم برای گزارش #روایت_پیشرفت و #تولید_اقتدار مهمان یکی دو روزه شرکت کنیم. همان جا به ذهنم آمد بهترین مخاطبین دانشجویان رشته مکانیک و برق استان و جمعی از طلاب هستند، هم جهت آشنایی با همدیگر و هم جهت تبیین رسالت ما در عصر حاضر یعنی#روایت_راه_انقلاب اسلامی ایران؛ همسنگران حقیر برای این خادمی آماده اند با همت یک تشکل مردمی ان شاء الله. اکنون شهرکرد https://eitaa.com/MahdiTaheri55