34535خیال.mp3
3.31M
دوست دارم اینقدر برات گریه کنم ؛ بارون بشم:))♥
#حضرتصدُبیستُهشت
مـن گوشه گیر مجلس انس تـو بوده ام
این گوشه رابه عالم امکان نمیدهم
#حضرتصدُبیستُهشت
- شفای آن مرد -.mp3
10.12M
دردمزیادبودوطبیبیمراندید
دردم زیادبودودوایی نداشتم
گفتممگرامام حسین چارهایکند
ایوایاگرامام حسینی نداشتم:)))♥
#حضرتصدُبیستُهشت
#پادکستصوتۍ
- @Mahe_128 -
دو چیز در مسیـر انسانیـت سریـع به مقصـد میرسـاند :
یکی قرآن خواندن در نیمه شب
و دیگری گریه بر حضرت سیـدالـشـهـدا علیه السلام.
گریه بر امام حـسیـــن معجزه میکند.
به خدا معجزه میکند مردم.....!
دامان امام حــسیــن را رها نکنید.
هزار هزار هم ڪه عبادت کنید، باز هم به توسل به آقای شهیدمان محتاجید.
مردم بدانید انسان یک شاکله ای دارد. ما اغلب شاکله خود را نمیشناسیم.
کسی که به دنبال خیرات است، باید جنس و شاکله اش عالی باشد، امام بدانید که براۍ عالی شدن جنستان باید برحـسیـنگریهکنید.
| هیچ چیز مانند اشڪ این شاکله را درست نمیکند |
-تحویلسال
به وقتِ مُحَرَّم است!
حَوَلقلُوبَنابِبکاءِعَلَیالحُسَین(ع)...
+بههمینمناسبتتیممحتوایِ" ماھِحرم " مفتخراستهدایایۍتقدیمکند!
جھتدریافت : فورواردکنید
- ماھِحرم .
-تحویلسال به وقتِ مُحَرَّم است! حَوَلقلُوبَنابِبکاءِعَلَیالحُسَین(ع)... +بههمینمناسبتتیم
یه اتفاق ناگوار:)))🖤
کانالاتون بالا نمی باره هر کی فور کرد لطف میکنه لینک کانالش بفرسته توی این ناشناس بعد ما تقدیمی ها رو بدیم.
- https://harfeto.timefriend.net/16592533492412
از دردهایم با تو میگویم پدرجان
از گوشواره از النگویم پدرجان
تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است
دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان
- خانوم سه ساله :)))♥
داره همه جا بارون میاد تا توی محرم ؛ خیابونا و کوچه ها اب و جارو بشن:)))♥
هدایت شده از - ماھِحرم .
حضور دخترک کوچکی میان هشتاد و چند اسیر مجروح و داغدار و خسته؛ حضور دست و پاگیر و مشکل سازِ یک بچه؛ میان زن و بچه های دیگر نیست...
تک تک افراد این قافله؛ برای هدایت و نجات بشر یک رسالتنامهی مکتوب زیر بغل دارند و آرامآرام به ما نزدیک میشوند. مثل انعکاس مهتاب روی آب چشمه؛
یک آدم هایی اصلا به دنیا میآیند؛ تربیت میشوند؛ نقش آفرینی میکنند و از دنیا میروند تا نشان دهند که گاهی برای ماندن باید نبود...
در آن خرابه ی بی سقف و بی تکیه گاه که بالشت اسرا خاک بود و قوت قالبشان نان و آبی اندک؛ شمعی باید میسوخت و در مقابل پروانه ی نگاه برادر و عمه ها و همسفران آب میشد و تمام...
رقیه شمع شام تار خرابه شد؛ مدافع حریم شهدا شد؛ روضه خواند؛ با هنر قصه گویی دخترانه؛ با ناز و نیاز اصیل زنانه برای پدر از رنج ها گفت و جهاد بزرگی کرد
تا قصه ی عاشقی "بابایی بودن دخترها" برای همیشه ی تاریخ سند بخورد به نام نامی رقیه...
هرکجای تاریخ پای مردان مرد استوار ایستاده است؛ در کنارش شعاع نور قوت قلب و صبوری های معصومانه و ظریف و پرقدرت موجودی بنام زن میدرخشد...
مثل شعاع نور دست های کوچک و زخمی یک دختر از میان آوار خرابه که دل ها را روشن کرد و تا ابد روشن گری...
دختر اگر دختر باشد ظرافت بیان رنج ها را هم جوری بلد است که تا آخر دنیا بزرگانعالم از قصه ی پر غصه ی او؛ درس مقاومت بگیرند...
حالا دانستی چه بود راز شهادت رقیه...
امشب شبی هست که دخترا بیشتر میشکنن ؛ میدونید چرا ...
چون دخترا بابایی اند و کاملا میتونن درک کنن ، حال و هوای حضرت رقیه رو
امشب شب سختیه خیلی سخت خیلی خیلی سخت ِ
خانوم سه ساله
شنیدم کرببلای خیلیا جور کردی.
یه خواهشی ازت دارم ؛
به بابا حسینت بگو این نوکرت خیلی بیقراره بگو دلشوره کربلاشو رو داره
شما واسطه شو خانوم جان ما چهار سال از حرم دوریم خانوم.
به رسم ادب هشتصد تایی شدنمون مبارک:)))♥
از تمام همسنگری ها و رفقایی که مارو حمایت کردن تشکر میکنیم.
آقاجـٰانم سلام؛
آقای من کوچه و پس کوچه های شهر برای ماه محرمت پرچم زدن.
هر جا پا میزاریم روضه اباعبدلله ست دلتنگیم آقا دلتنگ هر چقد بگویم از دلتنگی کم گفتم.
تمام سعی مون میکنیم که توی این روضه ها با اشکامون ؛ با التماسایی که وسط روضه میکنیم ، کربلامون بگیریم.
الهم الرزقنا حرم حرم حرم حرم