eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن .
مشاهده در ایتا
دانلود
پوزخند راشا پررنگ شد و حامد ادامه داد: خب آقا راشا ، شما که تو آمریکا بزرگ شدی ، دینت چیه؟ سعی کرد کوتاه جواب بدهد: مثلا مسلمونم. با تردید تکرار کرد: مثلا؟؟چرا مثلا؟؟ _چون فقط اسم مسلمونو یدک میکشم. نماز نمیخونم ، روزه نمیگیرم ، حتی اسم امامارو نمیدونم. دو سوم دوستام دخترن ، همشونم مثل خودم قرتی. از کل دین فقط یه خدارو میشناسم یه امام حسین(علیه السلام) تو محرمم به حرمت امام با دوست دخترام حرف نمیزنم. یعنی حرف میزنم ولی دل و قلوه بینمون رد و بدل نمیشه😜 بعدشم حق نداری راجع به من فکر بد بکنی ، که میزنم خورد و خاکشیرت میکنم. من و دوست دخترام فقط دوستیم. فقط دوست. پزشک جوان دستهایش را بالای سرش گرفت به نشانه تسلیم: چشم آقا راشا...نزن مارو من غلط بکنم فکر بد کنم راجع به شما. شما فقط دوستین...فقط دوست. حالا بگو شاغلی؟ سرش را به معنای مثبت تکان داد و باز هم لب زد: مثلا. دکتر هم با حوصله تکرار کرد: چرا مثلا؟؟ _مثلا رئیسم ، شاید ماهی یکبار یه سر به شرکت بزنم . _خب شغلت رو دوست داری؟؟ نمیدانست چرا ولی از هم صحبتی با این دکتر لذت میبرد: نه ، از بچگی دوست داشتم پلیس بشم ولی چون تک فرزند بودم و عزیز دوردونه ، مامان و بابام گفتن خطرناکه و مخالفت کردن ، و به دلیل اینکه اونا الویت زندگیم بودن قبول کردم و نرفتم دنبال علاقم. _خب الآن چی؟؟ الآنم نمیخوای بری دنبال شغل مورد علاقت؟؟ راشا به فکر فرو رفت و با خود تکرار کرد: *سرگرد راشا حیدری* لبخند زد: عالیه روش فکر میکنم. _ الحمدالله خوب فکراتو بکن انشاءالله در آینده یه پلیس موفق میشی. در حال حاضر تنها زندگی میکنی؟؟ با غمی عجیب چشم هایش را روی هم گذاشت: آره ، سه ماهه تنهام. _توی دوستات...توی دوستات غیر از دخترا کسی نیستش که بیاد چند وقتی باهات زندگی کنه؟؟ با لبخندی تصنعی جواب داد: نچ ، خوشم نمیاد ازشون. سوالات حامد تمامی نداشت: نمیتونی خونتو عوض کنی؟؟ یا مثلا بدیش اجاره. نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد