eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن .
مشاهده در ایتا
دانلود
آقاجـٰانم سلام؛ آقای من کوچه و پس کوچه های شهر برای ماه محرمت پرچم زدن. هر جا پا میزاریم روضه اباعبدلله ست دلتنگیم آقا دلتنگ هر چقد بگویم از دلتنگی کم گفتم. تمام سعی مون میکنیم که توی این روضه ها با اشکامون ؛ با التماسایی که وسط روضه میکنیم ، کربلامون بگیریم. الهم الرزقنا حرم حرم حرم حرم
*
سر بابا رو بریدند ؛ مادر و اسیر گرفتند نیزه دارا با یه نیزه ؛ بچه رو از شیر گرفتند
رباب ماند و شیش ماه خاطره از طفلش:))
دیروز تو هیئت سخنران تعریف میکرد میگفت توی خیابون بودم دیدم اون کنار داره یه صدایی میاد ... وقتی نگاه کردم دیدم یه آقایی اونجا داره گریه میکنه و یه بچه تقریبا پنج شیش ماهه هم توی بغلش قنداق ِ
- ماھ‌ِحرم‌ .
دیروز تو هیئت سخنران تعریف میکرد میگفت توی خیابون بودم دیدم اون کنار داره یه صدایی میاد ... وقتی نگا
گفت رفتیم ازش پرسیدیم که چی شده دیدم تا پرسیدیم گریش شدت گرفت! با لکنت و ارام ارام گفت بچم مریض بود حالش وخیم شد اومدم بیارمش بیمارستان سوار ماشین شدم دیدم ترافیکه بچه رو از مادرش گرفتم و گفتم بره خونه ... گفت با تمام سرعتم دویدم دیدم وسطای راه گریه بچه بند اومد.
- ماھ‌ِحرم‌ .
گفت رفتیم ازش پرسیدیم که چی شده دیدم تا پرسیدیم گریش شدت گرفت! با لکنت و ارام ارام گفت بچم مریض بود
گفتم حتما خوابش برده دویدم دیدم نه این بچه دیگه چیزی نگفت. نگاش کردم دیدم بچم پاره تنم توی بغلم جان داده ؛ اومدم برگردم هی وسطای راه منصرف شدم هی میگم عی خدا جواب مادرشو چی بدم بگم چی بگم تو ماندی و شیش ماه خاطره طفلت؟!
حالا فکر کن مگه بچه شیش ماهه چقدر گردن داره؟ تیر سه شعبه اخه؟ فکر کن امام حسین اون لحظه چه حالی بود نمی دونست جواب ربابش چی بده؟
ربابش علیشو داده بود تا حسین سیر آبش کند ؛ اما چه شد؟ طفلش با خون ها سیر آب شد. بقول اون شعره که میگه : نیزه دارا با یه نیزه بچه رو از شیر گرفتن
ارام جانم ؛ ارام بخواب ؛ ارام بخواب ؛ قند عسل رباب:))💔
4_6010129118056680893.mp3
4.1M
أما ترونھُ کَیف یتلظیٰ علطشا !
*
با تمام وجودم دوستت دارم حسین.
دیدید وقتی یه جوون رشید و بلند قامت تو خونه هست جلو پدرش راه میره چقدر باباش قربون صدقه جوون رعناش میشه
امام حسینم همینجوری بود دیگه. پدره دیگه ؛ جوونش اِذن میدان از پدرش گرفت.
میگن توی کتابا اومده وقتی حضرت علی اکبر میخواستی وارد میدون بشه امام حسین یه پسرش میگه علی جانم یکم قدم بزن تا ببینمت.
قدم بردار پیشم نازنینم الهی داغ قدت را نبینم:))♥
امان ؛ امان وقتی علی اکبر زیر ناقه های دشمن تنش تکه تکه شد. امان از وقتی که سر اسب های دشمن صدا میزد ... بابااااا باباااا
به‌کناربدنش‌خشک‌شده‌این‌بدنم ازعلی‌اکبرمن‌یک‌علی‌اصغرماند:)))💔
قلب-تو-معدن-عاطفه.mp3
5.44M
خوشگل طائفه ؛ ماه بنی هاشم ابلفضل
آنچنان در ذات خدا غرق شده است که تمام وجودش را پیش فرستاده است. تو آنجا بی سکینه نمی مانی ؛ عموی وفا دار! من؟! به من نیندیش عباس من! اندیشه من ؛ پای رفتنت را سست نکن. تا وقتی خدا هست ، تحمل همه چیز ممکن است.
- ماھ‌ِحرم‌ .
آنچنان در ذات خدا غرق شده است که تمام وجودش را پیش فرستاده است. تو آنجا بی سکینه نمی مانی ؛ عموی وفا
برو ارام جانم! برو قرار دلم! من از هم اکنون باید به تسلای حسین برخیزم! غم برادری چون تو ؛ پشت حسین را میشکند.
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع - حسیـن💔
به سمت گودالم ؛ خیمه دویدم شمر جلو تر بود ؛ دیر رسیدم من.