eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن .
مشاهده در ایتا
دانلود
- ماھ‌ِحرم‌ .
اطلاعات مفید اربعینی درباره موکب های بین راه نجف تا‌ کربلا برای کربلایی ها بفرستید💔🚶🏿‍♂
وقتی میگن یکی هواتو داره یعنی این:
1_29863357.mp3
13.8M
اَلٰلهُم اَرزُقنا حَرم ، حَـرم . . . آرزومه‍ ڪربلا برم !
‌ إذا‌ضاقت‌بك‌الدنيا استمع‌وصايا‌الشهداء…! آن‌زمان‌کہ‌دنیابرتوتنگ‌آمد؛ وصیت‌نامہ‌ی رابخوان…♥️🌱
- ماھ‌ِحرم‌ .
پاسپورتمُ داخل کوله پشتی میزارم چفیه عربی سفید و سبزم و میندازم رو دوشمو یاعلی مدد راهی سفر عشق میشم
سخت است ماندن سخت است جاماندن سخت تر و من اگر بخواهم ازین جانکاه تر را هم اعلام کنم باید بگویم: بخواهی بروی و راهت ندهند از همه سخت‌تر است ... چیزی شبیه بدون قلب نفس کشیدن ... و آدم علیه السلام مگر پس از هبوط از بهشت چه کرد؛ جز گریه؟؟؟ من هم آنقدر برای ماندن و جاماندن و واماندنم گریه می‌کنم؛ تا خدا به ملائکش اشاره کند درهای بهشت را باز کنند ... به تکرار نام نامی تو ... به تکرار یا قدیم الأحسان بحق الحسین ... به تکرار اشک فراق و دلتنگی در روضه‌ها. می‌دانم باز هم کربلا آغوش می‌گشاید و دوباره مرا می‌پذیرد ؛ اهل حسین فقط در کربلا آباد می‌شوند!!
دادگاه میبینمتون یاعلی مدد:/
وصیت امیر کرمانشاهی_۲۰۲۱_۱۲_۰۴_۲۰_۵۳_۵۴_۰۲۳.mp3
4.04M
هل انت علی العهد الذی فارقتنا امسال بدون من میری به کربلا یادت نره رفیق من و بین موکبا . . !
- ماھ‌ِحرم‌ .
این اطلاعات مفید اربعینی رو برای دوستان کربلاییتون بفرستید
اره کنسل شد ؛ میفهمید ک ن س ل شد🙂💔
سه ساله خادمی کردم هیئت چایی پخش میکردم چایی میریختم موکب داشتیم. یادمه موکب داشتیم شب قبل اربعین خیلی حالمون خراب بود.
بابام کربلا بود هی عکس میفرستاد هر داغ دل من تازه میشد
- ماھ‌ِحرم‌ .
سه ساله خادمی کردم هیئت چایی پخش میکردم چایی میریختم موکب داشتیم. یادمه موکب داشتیم شب قبل اربعین خی
با بچه ها خسته بودیم دیر وقت بود. رفتیم داخل مسجد نشستیم. اقا یکی یه خاطره از اربعین میگفت ۲۳ نفر داغ دلشوون تازه میشد با تموم وجودشون اه میکشیدن
- ماھ‌ِحرم‌ .
با بچه ها خسته بودیم دیر وقت بود. رفتیم داخل مسجد نشستیم. اقا یکی یه خاطره از اربعین میگفت ۲۳ نفر دا
حالم خراب بود. هی تصویر کربلا که بابام برام فرستاده بود توی ذهنم بود ... از ته ته ته دلم اه کشیدم. یادتونه یه بار گفتم برای بچه های قدیم این داستانم یکم اشناس🙂💔
هدایت شده از - ماھ‌ِحرم‌ .
+حاج اقا پناهیان میگفت: میخاستیم و دلمون میخاست بریم کربلا نمیشد شب جمعه بود دلم میخاست برم جور نشد برم از ته دلم گفتم آه ...