اگر میخوای به حسین ابن علی نزدیک شی، هرقدر از زشتکاری، بدکاریهای درون (هرکس میدونه خودش کجا داره کار خوب میکنه، کجا کار بد)، زشتیهای درونت دور میشی، داری بهش نزدیکتر میشی، به هر اندازه به خوبی متمایل میشی، داری به حضرت نزدیک میشی. هرکس که در خوبی فزونتره، به اون نزدیکتره. به نماز و ذکر و سیاه پوشیدن و غیره هم نیست لزوما.
- حاج آقا جزائری.
@maher_media
🏴 #طرح | در کربلا چه گذشت...
یک صفر | ورود اهل بیت علیهم السّلام به شام
▪️با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السّلام به دمشق، یزید دستوراتی صادر کرد من جمله این که جارچیان در شهر جار بزنند: سرهای بریده و اطفال کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد براندازی حکومت عازم عراق بوده اندولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است.
#امام_حسین
#اربعین
#شهید_اسماعیل_هنیه
#تسلیت_ایران_فلسطین
#هنیه
#اسماعیل_هنیه
@maher_media
شرایطم امسال برای کربلا رفتن دقیقا
همونجاییه که آقای مداح میگه :
دیگه مگه امام حسین کاری کنه 💔
#اربعین_1403
@maher_media
•
وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِیلًا🌱
آنگاه که تنها شدی و در جستجوی تکیهگاهِ مطمئنی هستی؛بر من توکل کن.
•
@maher_media
💖
هر که به آنچه خدا روزی اش کرده است، راضی باشد، از زندگی خود لذت میبرد. 😊
#پیامبر_اسلام (ص) ❤
@maher_media
•
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی میگفتند:
روزی دو جوان که لباسهای مناسبی با
شان روضه نداشتند، به منزل ما آمدند
و مقداری خندیدند و بعد هم رفتند.
من خیلی ناراحت شدم که چرا عوض
گریستن خندیدند و رفتند.
فردای آن روز، آن دو جوان آمدند و دیدم
سر و وضع آنها کاملا با دیروز متفاوت بود،
خیلی هم گریه کردند. وقتی خواستند
مجلس را ترک کنند، آن دو را صدا زدم و
دستشان را گرفتم و گفتم: بنشینید. نشستند.
گفتم: دیروز شما را با آن شکل و شمایل
دیدم و امروز شما را به گونهای دیگر دیدم!
شروع کردند به گریه کردن و قصه خود
را چنین بیان کردند؛ گفتند: شنیده بودیم
منزل شما ناهار میدهند. آمدیم و
دیدیم عدهای شدیدا گریه میکنند و
به سرو سینه میزنند.
و آنها را مسخره کردیم و خندیدیم
و چون مجلس طول کشید،
برخاستیم و از اتاق بیرون آمدیم.
در راهرو، سه تا استکان و نعلبکی روی زمین
بر سر راه بود. دو تا را من برداشتم و
یکی را دوستم برداشت و روی کابینت
آشپزخانه نهادیم و رفتیم.
هر دوی ما دیشب خوابی دیدیم مثل هم!
در عالم رویا دیدیم وارد منزل شما شدهایم و
امام حسین(ع)و حضرت ابوالفضل(ع)
دو طرف درب ایستادهاند.
امام حسین(ع) فرمود: عباس جان!
نام مستمعین روضه میرزا را نوشتی؟
فرمود: بله!
حضرت فرمودند: نام این دو جوان را ننوشتی؟
عرض کرد: نه!
چون آمدند و خندیدند و مسخره کردند.
حضرت امام حسین(ع) فرمود: اما برادر!
سه عدد استکان و نعلبکی مجلس روضه ما
را حفظ کردند!
نام آنها را هم بنویس!
از خواب بیدار شدیم و منقلب شدیم
و به مجلس روضه شما آمدیم.
•
@maher_media