eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم رب الشهدا والصدیقین ✨ 🌷# معرفی شهیدخلبان_احمد_کشوری🌷 شهید🌹 🍀تاریخ تولد: ۱۳۳۲/۴/۱۱ 🍀محل تولد: کیاکلای مازندران 🍀سال ۱۳۳۹ شروع تحصیلات ابتدایی درکیاکلا 🍀سال ۱۳۴۵ تحصیلات متوسطه در روستای سرپل تالار 🍀سال۱۳۵۰ شروع فعالیت سیاسی با کشیدن تصاویر ضد حکومت طاغوت واخذ مدرک دیپلم وبازماندن از دانشگاه به علت هزینه های سنگین 🍀سال ۱۳۵۱ ورود به نیروی هوایی ارتش 🍀سال ۱۳۵۲اخذ گواهی نامه خلبانی از اصفهان 🍀سال ۱۳۵۹/۹/۱۵ شهادت بر اثر اصابت راکت هواپیمایی عراقی در دره بینا منطقه عمومی میمک 🌷ودر تاریخ ۱۳۵۹/۹/۱۸تشیع در تهران وبه خاک سپاری در گلزار شهدای بهشت زهرا😔 [قطعه۲۴،ردیف۸۳،شماره۵ 🍃روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی🕊✨🌹 《 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 》 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
_شهیدقربانی 🍀در خانواده ای مستضعف در زنجان متولد شددرشش ماهگی پدرش را از دست داد در سن ۶ سالگی مادر یوسف در اثر حادثه ی از دنیا رفت یوسف با تنها برادرش با همه دردها ورنج هایشان پیش مادر بزرگش زندگی می‌کرد بعد از سال‌ها او با برادرش به تهران رفت ونزد فردی ۴یا۵ سال زندگی وکار می‌کرد دوباره به زنجان باز گشتند وبا شروع انقلاب یوسف پا به عرصه‌ انقلاب می‌گذارد در این زمان برادرش را نیز از دست می‌دهد 😔ویوسف به جبهه می‌رود ودرسن ۲۰ سالگی غریب وتنها 😔درشلمچه ودر عملیات کربلای ۵ شهید می‌شوند 😭 🥀این شهید بزرگوار غریب وبی کس بودند از امروز بیایم بشیم خواهر وبرادرش وهمیشه یادش کنیم حتی باذکر یه صلوات 😔 # روحشان شاد 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🍃 : ۱۳۶۲ 🌷 : بروجن 🌼 : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🌸 : بوکمال 🌿 : متاهل 🌺 : یک 🌾 : کاردانی الکترونیک 🌹 🌷شهید مدافع حرم علیرضاجیلان اهل بروجن که در شب در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع رسید وی به طور و مدت زیادی در جهاد فی سبیل الله در سوریه حاضر شد این شهید بزرگوار چند ماه پیش در سوریه بود که خبر فوت مادرش را شنید و به ایران آمد اما به دلیل نیاز به حضورش در بعد از ۱۰ روز با پدر، همسر و تنها فرزندش کرده و به یاری هم‌رزمانشان شتافت…علیرضا جیلان بروجنی در هشتمین اعزام خود حسینی شد و به عموی شهیدش () که دقیقا هم نام خودش بود (اسم عموی شهید را بر ایشان گذاشته بودند) و ۳۰ سال پیش در در خوزستان آسمانی شده بود پیوست.🌷 🕊 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
💥قسمت سیزدهم💥 دو هفته قبل از محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.😊 خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."😇 لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه." گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها می خوام که پسر باشه." روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست. خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم. همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای علیه السلام نوشتم. به آقا نوشتم: "آقاجان.منتی ندارم سرتون. اما من محسنم رو سالم فرستادم،باید هم سالم بهم برگردونی ما بچه توی راهی داریم. این بار محسن برگرده،دفعه بعد شهید بشه!"😲 . از سوریه برام زنگ زد و گفت: "خانم، میخوان ما رو برگردونن. دارم میام ."😇 از خوشحالی بال درآوردم می خواستم جیغ بزنم.😍 فردا پس فرداش دوباره بهم زنگ زد گفت:" تهرانم. دارم میام سمت نجف آباد." ذوق زده بهش گفتم: "محسن می خواهیم تو کوچه برات بنر بزنیم."😉 فکر میکردم خوشش میاد و خوشحال میشود یکدفعه لحنش تغییر کرد.😶 گفت: "نکنین این کارو خانم. اگه بیام ببینم بنری یا پارچه ای زده اید و مردم چیزی از سوریه رفتن فهمیده‌اند از همون مسیری که اومدم برمیگردم."😔 می‌دانستم توی این جور چیزا محکم و روی حرفش می ایستد. تند تند گفتم: " باشه باشه. هرچی تو بگی."😉😇 بنر را نزدیم. فقط برایش یک گوسفند قربانی کردیم. 🙃 گوشتش را هم دادیم به فقرا.🤩💝 💢 همین که پایش را توی خانه گذاشت و سلام و احوالپرسی کرد شک کردم که اتفاقی برای گوش هایش افتاده‼️🤨 می‌گفتم: " خوبی محسن؟" الکی و بی ربط جواب میداد: "منم دلم براتون تنگ شده بود!"🤔 همانجا فهمیدم بله. کاسه ای زیر نیم کاسه است. تا اینکه یک اش را دعوت کرد خانه. آن بنده ی خدا هم یکهو سوتی داد و جلوی همه ما گفت: "محسن یادته اون موقع که تانکت موشک خورد؟ خدا بهت رحم کردها. "😅👌🏻 ما همه کپ کردیم. نفسمان بند آمد. تانک محسن و موشک‼️ یک دفعه محسن شد حسابی رنگ به رنگ شد. نمی‌خواست ما چیزی درباره مجروحیتش بدانیم. 😔نمی خواست بفهمیم که شنوایی یکی از گوشه هایش را را از دست داده.می دانست اگر بویی از این مسئله ببریم، دیگر نمی گذاریم به سوریه برود. 😭💙 پ.ن: سلام رفقا..از اونجایی که از اول قرارم بر این بود که فقط بخش هایی از کتاب رو بذارم، واسه همین دیگه ماجراهای که تو سوریه واسه آقا محسن پیش اومد رو نمیذارم😊 پس اگه دوست داشتین کامل بخونین کتابش رو تهیه کنید..یاعلی «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ؛ ، روز دوم شهریور ۱۳۶۳ در مشهد دیده به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و به‌ غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم داشت. پس از اخذ دیپلم در دانشگاه شهرستان «بردسکن» قبول شد، اما به آن‌جا نرفت و در نانوایی پدر مشغول به کار شد. او از روحیه برخوردار بود و به رزم علاقه داشت که این خصوصیت، از او یک بسیجی ساخته بود که همیشه در رزمایش‌های عمومی، حضور داشت. حسن به حضرات معصومین علیه السلام ارادت ویژه‌ای داشت و این دوستی به گونه‌ای بود که دو ماه محرم و صفر را می‌کرد و لباس مشکی از تنش خارج نمی‌شد. او همیشه به فکر می‌کرد و دل‌نوشته‌های زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جان‌دادن برای (ع) را خواهان است. دوره سربازی‌اش را در زاهدان گذراند. با آغاز جنگ در حرم معصومین (س)، دوباره لباس رزم پوشید و در فرودین ٩٣ به طور داوطلبانه به سوریه رفت. در همان مدت کوتاه ۲۲ روزی که در آنجا بود، در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و لیاقت‌های بی‌شماری را از خود نشان داد. اما طولی نکشید که در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ در امام رضا (ع) بر اثر اصابت چند گلوله به رسید. پیکر پاکش همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.🌷 ✨🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
باید مراقب قـــلب‌ها باشیم! آنها خیلـــی زود غبار می‌گیرند. راه دل،چشم است.آنها را که پوشاندی،قلبت باز خواهـد شد و نظاره‌گر وجـه‌الله خــواهی بود..✨ •شهیدجوادمحمدی•✨🌹 هدیه به روح مطهر شهیدان 🕊🌿 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 ؛ ، روز دوم شهریور ۱۳۶۳ در مشهد دیده به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و به‌ غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم داشت. پس از اخذ دیپلم در دانشگاه شهرستان «بردسکن» قبول شد، اما به آن‌جا نرفت و در نانوایی پدر مشغول به کار شد. او از روحیه برخوردار بود و به رزم علاقه داشت که این خصوصیت، از او یک بسیجی ساخته بود که همیشه در رزمایش‌های عمومی، حضور داشت. حسن به حضرات معصومین علیه السلام ارادت ویژه‌ای داشت و این دوستی به گونه‌ای بود که دو ماه محرم و صفر را می‌کرد و لباس مشکی از تنش خارج نمی‌شد. او همیشه به فکر می‌کرد و دل‌نوشته‌های زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جان‌دادن برای (ع) را خواهان است. دوره سربازی‌اش را در زاهدان گذراند. با آغاز جنگ در حرم معصومین (س)، دوباره لباس رزم پوشید و در فرودین ٩٣ به طور داوطلبانه به سوریه رفت. در همان مدت کوتاه ۲۲ روزی که در آنجا بود، در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و لیاقت‌های بی‌شماری را از خود نشان داد. اما طولی نکشید که در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ در امام رضا (ع) بر اثر اصابت چند گلوله به رسید. پیکر پاکش همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد💔🥀😔 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌹 🌷؛ ، روز دوم شهریور ۱۳۶۳ در مشهد دیده به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و به‌ غیر از خودش ۳ برادر دیگر هم داشت. پس از اخذ دیپلم در دانشگاه شهرستان «بردسکن» قبول شد، اما به آن‌جا نرفت و در نانوایی پدر مشغول به کار شد. او از روحیه برخوردار بود و به رزم علاقه داشت که این خصوصیت، از او یک بسیجی ساخته بود که همیشه در رزمایش‌های عمومی، حضور داشت. حسن به حضرات معصومین علیه السلام ارادت ویژه‌ای داشت و این دوستی به گونه‌ای بود که دو ماه محرم و صفر را می‌کرد و لباس مشکی از تنش خارج نمی‌شد. او همیشه به فکر می‌کرد و دل‌نوشته‌های زیادی از او برجای مانده که از خدا مرگ باعزت و جان‌دادن برای (ع) را خواهان است. دوره سربازی‌اش را در زاهدان گذراند. با آغاز جنگ در حرم معصومین (س)، دوباره لباس رزم پوشید و در فرودین ٩٣ به طور داوطلبانه به سوریه رفت. در همان مدت کوتاه ۲۲ روزی که در آنجا بود، در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و لیاقت‌های بی‌شماری را از خود نشان داد. اما طولی نکشید که در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ در امام رضا (ع) بر اثر اصابت چند گلوله به رسید. پیکر پاکش همزمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.🌷 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
​_شهید 🌷 در سال هزار و سیصد و شصت و دو در روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع شهرستان بابلسر متولد شد. وی فرزند سوم خانواده بود. پدرش که کارمند راه‌آهن بوده بعد از تولد هادی، به بندر ترکمن منتقل شد و هادی دوران کودکی خود را تا شش سالگی در بندر ترکمن گذراند. پس از انتقال پدر به فیروزکوه، هادی درسش را در فیروزکوه ادامه داد و پس از پایان دوره متوسطه، در در دانشگاه فنی کرج پذیرفته شد اما پس از مدتی تغییر رشته داده مدرک کارشناسی در رشته ارتباطات اجتماعی را از دانشگاه بوعلی تهران اخذ کرد. علاقه هادی به هنر و به‌خصوص موجب شد که به این راه کشیده شود. او سابقه چند سال فعالیت مستندسازی در حوزه هنری، روایت فتح و صداوسیما داشت و این سال‌ها با اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی همکاری می‌کرد. پدر این شهید بزرگوار بعد از بازنشستگی به ‌اتفاق خانواده به بابلسر عزیمت کرد اما هادی برای کار و تحصیل در تهران ماند. شهید باغبانی، در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام رضوانه است که در هنگام شهادت پدر تنها سه سال داشت. شهید هادی باغبانی، بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات و در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ بیست و هشت مرداد نود و دو، در آخرین جنایت گروه‌های تروریستی مخالفان حکومت بشار در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای دمشق توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به رسید. پیکر مطهر شهید هادی باغبانی ابتدا در تاریخ سی مرداد نود و دو، در محل سکونت سابق وی در محله حکیمیه تهران و سپس در تاریخ سی و یک مرداد سال نود و دو، در زادگاه وی، شهرستان بابلسر و با حضور گسترده و حماسی امت حزب‌الله تشییع و در گلزار شهدای (ع) این شهرستان به خاک سپرده شد..🌷 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
  : تهران : دیرالزور سوریه : 1366/12/09 : 1396/08/23 : به دست تکفیری ها : قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا س تهران : 0 متولد ۹ اسفند سال 1366 در تهران بود؛ جوانی باهوش، بامحبت و صادق. در «تیر اندازی» تبحر خاصی داشت. دوره‌های مختلف « »، « » و « » را با موفقیت طی کرده بود. مرتبه دوم برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) به سوریه رفته بود که در ۲۳ آبان ماه سال ۹۶ به می‌رسد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
: 1339/3/2 : تهران : 1365/6/8 : حاج عمران : متاهل : : کارشناسی خدمات بهداشتی 🌷شهيد محمود حيدري در سال 1339 در تهران ديده به جهان گشود.در سال 1350 به علت مشكلات شغلي پدرش از تهران به اصفهان منتقل شدند كه در آن سال محمود كلاس پنجم دبستان بود. ايشان از اوايل دبيرستان شروع شد و با دانشجويان تماس مستقيم داشت.حتي شبها موقعي كه به منزل مي آمدند در مورد مسائل سياسي و مبارزاتي صحبت مي كردند و اين برنامه ها تا سال1357 كه پيروزي انقلاب اسلامي بود ادامه داشت و تظاهرات هايي كه برپا مي شد به رهبري و راهنمايي ايشان بود.بارها خود و مورد تهديد قرار گرفته بودند چرا كه باعث برپايي تظاهرات بودند پس از پيروزي انقلاب اسلامي بعد از خاتمه سربازي در سال61 از طرف سپاه دوره كوتاهي براي اتاق عمل ديد و عده اي را استخدام كردند كه ايشان با دوستانش از جمله و پرورش به دانشگاه رفتند و اين مدت دو سال را به پايان رساندند.پس از آن دوره به خدمت درآمد و از آن به بعد مرتب در تمام عملياتها شركت مي نمودند. ايشان انسان ، ، ، بودند و كاملا رعايت احترام به پدر و مادر را مي كردند و و به خصوص عزاداري امام حسين بودند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══