eitaa logo
ماهی سیاه کوچولو
33 دنبال‌کننده
142 عکس
40 ویدیو
2 فایل
بیا تا نمردیم زنده شویم! هر چه دل تنگت می‌خواهد بگو https://daigo.ir/secret/31943518954
مشاهده در ایتا
دانلود
شِرشِره را میچرخواندی و دور خودت پرواز می‌کردی. دامن پیراهنت می‌رقصید. دختر کوچولوی نورانی من، دیروز توی این نقطه بودی که برای لحظه‌ای زمان برایم ایستاد. جمع کل می‌کشید و دست میزد اما همه جا سکوت شد برای من. انگار حرکت هماهنگ و برخورد دست ها بهم، جیغ و شور بچها و خنده های مادر ها تمام شد. انگار همه چیز تمام شده بود. فقط من بودم، تو و آن خواهر وروجک پر نورت که پریده بود روی مبل و دو دستی از شرشر ها آویزان شده بود تا بِکند‌شان. چشم هایش برق میزد از خوشی. چشم هایت برق میزد از خوشی. چشم هایم با نخی نامرئی به شما وصل شده بود. همه وجودم پر از شما شده بود. زمان ایستاد انگار و من فقط شما را می‌دیدم. شمایی که جان من شده اید. شمایی که سه سال و سی و هفت هفته است که با منید. از همان لحظه که فهمیدم نقطه های کوچک تپنده ای توی وجودم تکان می‌خورند. همه وجودم ذکر الحمدالله شد. دهانم قلبم فکرم و تمام وجودم یک‌صدا شد تا شُکر بگوید. تو می‌چرخیدی و پشت سرت خواهر کوچک مو لَخ لَخی ات بازیگوشی می‌کرد و من خدا را بابت بودنتان شکر میکردم. کاش خوشبخت و عاقبت بخیر شوید فانوس کوچولوهای من ❤️🦋🌻 https://eitaa.com/Mahisiah
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهار شنبه ها ساعت یازده تا یک ظهر برایم رنگ دیگری دارد. رنگ یک پیراهن بلندِ سبکِ خنکِ فیروزه ای. بویش فرق می‌کند برایم با باقی کلاسها. بوی نارنگی می‌دهد که دانش آموزی زیر نیمکت پوست می‌کند. با اولین پوستِ کنده شده، بوی پاییز می‌پیچد توی کل کلاس. همان قدر وسوسه گر. بوی خیار قلمی نمک خورده می دهد، که وسط یک ظهر گرم کسی گاز می‌زندش و بویش... آخ بویش... صدایش صدای مرد عاشقِ تاجیکی است که توی سریال «در چشم باد» در جنگل های شمال وسط مه و نم باران و بوی نان خانگی می‌خوانْد. صدای چهار شنبه آن ساعت، سازِ سازم می‌کند. بعد کلاس صدای مهلقا خانم تاجیک توی گوشم می‌پیچد که « های! دختر، سازِی؟» و من ته ته وجودم میخندم و می‌گویم ها سازی سازم. آن کلاس از جنس ساعت های زمینی نیست. حس نمی‌شود دقایق و ثانیه ها. انگار همان جایی هستی که باید باشی. درسش، استادش، مستمعینش همه هم‌شهری اند. همان‌قدر آشنا و نزدیک. همان قدر خوش حس و نوازش گر. کاش همه ما نصیبمان بشود بودن توی حال و هوای جایی که حس می‌کنیم باید باشیم. پ.ن: گرد مریضی پاشیده جادوگر دوباره تو خونه مون و امروز از کلاسم جا موندم. این جاموندن حس خوبی نیست. 🌻 @Mahisiah
سرماخوردگی خر است. 😷🤧🤧😵‍💫
ماهی سیاه کوچولو
سرماخوردگی خر است. 😷🤧🤧😵‍💫
اینکه سرماخورده باشی و مسئول دوتا بچه خر تر😐
تو در من زنده ای و من در تو ما هرگز نمی‌میریم... 🌱❤️💍 @Mahisiah