5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #کلیپ_تصویری : «نحوه برخورد با کودکان بازیگوش»
🔻مجموعه تصویری #بنده_خوب_خدا : براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیتالله بهجت قدسسره
🌺 بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم.
☘️ از آیتالله بهجت قدسسره پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستان هایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🌐 جهت تهیه و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب #به_شیوه_باران و دیگر کتابهای مرکز در نرمافزار کتابخوان #طاقچه به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🛒 https://taaghche.com/filter?filter-publisher=871
🛒 خرید این کتاب از طریق سایت #بهجت_آوا، فروشگاه اینترنتی مرکز نشر آثار حضرت آیتالله بهجت و دریافت از طریق پستی:
🔹 www.Bahjatava.com
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #کلیپ_تصویری: «احترام به خواست مادر»
🔻مجموعه #بنده_خوب_خدا: براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیتالله بهجت قدسسره
▫️ آقا سرش را بالا گرفت و پرسید: «امسال جایی تشریف نمیبرید؟»
▪️ هرسال ماه رمضان به خانۀ مادرش در اردبیل میرفت؛ اما امسال نمیخواست برود.
🔹جواب داد: «انشاءالله قصد دارم قم بمونم و از معنویات اینجا بهرهمند بشم.»
▫️ آقا نگاه نافذی به او کرد: «عوض اون چیزی که میرفتید و بهدست میآوردید، جایگزینش رو در قم دارید؟»
🔹 سرش را پایین انداخت.
▫️ آقا پرسید: «با والده چه کردید؟»
🔹 این را که شنید، فوری سرش را بالا گرفت: «تلفنی راضیشون کردم.»
▫️ آقا: «چطور راضی کردید؟ مثل اون آقایی که میگفت اینقدر کتکش زدم که از ته دل راضی شد؟»
🔹 یاد مادرش افتاد؛ که وقتی شنید قصد ندارد برود، چقدر ناراحت شده بود. با صدای آرامی جواب داد: «انشاءالله راضی شدند.»
▫️ صدای آقا را شنید: «نه، بروید اردبیل.»
🔹 تأکید و اصرار آقا را که دید، بیهیچ تردیدی نظرش برگشت؛ قم نماند.
🎙️(بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان)
📚 در خانه اگر کس است، ص۳۴ (جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
@MAHOUR