eitaa logo
آوای هور
190 دنبال‌کننده
52.2هزار عکس
48.4هزار ویدیو
387 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷درس‌هایی از پیامبر(ص) 📝شدید با 🔰از همان ابتدایی که (ص) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(ص) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1⃣دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» 28/2/80 پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» 28/2/80 اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2⃣دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(ص) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(ص) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3⃣دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. 🔰 دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد. @MAHOUR24 @Khattehezbollah
💠 راهبرد پیامبر در مقابل شایعه ترور نماینده اش توسط قریش 🔺ماجرای ، بسیار خواندنی است و بس عبرت آموز. در السیرة النبویة ج2ص315 نقل میکند بعد از سلسله اتفاقاتی، بنا شد به عنوان وارد مکه شده و با سران مذاکره کند و پیام حضرت را به آنان برساند. 🔺عثمان در همان ابتدای ورود به شهر، در پناه قرار گرفت تا کسی حق تعرض به او را نداشته باشد و جان او محفوظ بماند. 🔺بعد از مذاکرات، قریش به عثمان گفتند تو اگر مايل باشى ميتوانى به خانه خدا بپردازی. اما عثمان گفت: تا رسول خدا طواف نكند، من نیز طواف نخواهم كرد. (إن شئت أن تطوف بالبيت فطف، فقال: ما كنت لأفعل حتى يطوف به رسول اللّٰه. و احتبسته قريش عندها) 🔺اینجا بود که قریش، عثمان را در مکه و نگه داشت و از آن طرف به پیامبر خبر رسید که قریش، عثمان را و کشته است. (فبلغ رسول اللّٰه و المسلمين أنّ عثمان بن عفّان قد قتل) 🔺بعد از اینکه این به گوش مسلمانان رسید، حضرت فرمود: از اينجا نميرويم تا اینکه با قريش و نبرد كنيم. و از اين رو از مردم گرفت كه تا پاى جان با او بجنگند. مسلمانان دسته دسته آمدند و با او بيعت كردند. (أنّ رسول اللّٰه، قال حين بلغه أنّ عثمان قد قتل: لا نبرح حتى نناجز القوم، فدعا رسول اللّٰه، الناس إلى البيعة. فكان الناس يقولون: بايعهم رسول اللّٰه على الموت) 🔺البته اینگونه نبود که همه مردم بیعت بسته باشند تا ، بلکه در نقل ها دارد که عده ای اینگونه بیعت بستند که حداقل از معرکه جنگ نکنند. البته که عده ای هم از همان ابتدا بیعت نکرده و فرار کردند. 🔺خلاصه اینکه عمده مردم با پیامبر تا سر حد مرگ، بیعت کردند، که آن بیعت معروف به شد. ج2 ص591 نقل میکند: تنها یک نفر بود که از پا به فرار گذاشت و خود را زیر شکم شترش پنهان کرد و با حضرت بیعت نکرد. (فلمّا دعا رسول اللّه إلى البيعة فرّ الجدّ بن قيس فدخل تحت بطن البعير) 🔺او کسی نبود جز، . ابوقتاده انصاری میگوید به او گفتم: وای بر تو، چه چیزی باعث شده که زیر شکم شتر پنهان شوی؟ آیا میخواهی از آنچه که نازل کرده است، فرار کنی؟ گفت: نه، اما هنگامی که ندای بیعت را شنیدم، دچار و شدم. (فقلت: ويحك! ما أدخلك هاهنا؟ أ فرارا ممّا نزل به روح القدس‌؟ قال: لا، و لكنى رعبت و سمعت الهيعة) 📌پ.ن: با اینکه خبر ترور عثمان، هنوز قطعی نبود و بعدا هم مشخص شد که عثمان ترور نشده و هنوز زنده است اما واکنش پیامبر در مقابل این برخوردِ تندِ احتمالیِ دشمن، بسیار درس آموز است. اینکه محکم پالس سنگین به دادند که چون نماینده ما را ترور کرده اند، تا با آنها به جنگ و نبرد نپردازیم، از اینجا نخواهیم رفت. اینکه را به خط کرده و بیعت گرفتند و آنها را آماده نبرد کردند. ➕ کلیپ صحبت های شهید را که به نظرم مرتبط با همین راهبرد پیامبر است، حتما ببینید. ▫️به نظرم سیاست رهبران انقلاب و جمهوری اسلامی، در مقابل دشمنانش، همین راهبرد بوده و ما مردم و مسئولین مربوطه نیز باید همین مسیر را دنبال کنیم، ان شاالله. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 @MAHOUR24