🌸 امام کاظم (ع) می فرمایند: ‌ 🍃 شگفتـا! شگفتـا! از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى #پرهیز مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد، چـگونه از #گناهان پرهـيز نمى كنند، از ترس #آتش، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ 📚 مسند الامام الكاظم (ع)، ج ۳، ص ۲۵۱ 🍃 ‌🌸ولادت مسعود #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام مبارک🌸 🌹#محضر_مبارکشان_صلوات 🆔 @Majales313🌸 @Ahaadis

🔶 پسر زیاد! آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و #شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟! ‌ لهوف، ص ۲۰۲📚 ‌ 🏴شهادت #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام تسلیت🏴 #محضر_مبارکشان_صلوات 🆔 @Majales313🏴 @Ahaadis

💠💔 بر نِی، سرِ حسین به‌دستِ سواره‌ای گاهی کند به محملِ زینب نظاره‌ای آنجا نشسته، غم‌زده، طفلی سه‌ساله است رنگِ پریده‌اش ز غمِ دل، اشاره‌ای ترسان گرفته دامنِ زینب که: عمه‌جان! دریایِ غم مگر که ندارد کناره‌ای؟! از آفتاب، لاله‌صفت چهره سوخته داغِ دلش مگو که ندارد شماره‌ای نیلی رُخَش ز سیلی و پایَش پُر آبله مجروح، گوش او ز پِیِ گوشواره‌ای از گریه‌اش کبابْ دلِ همرهانِ او هر گفته‌اش ز آتشِ حسرت، شراره‌ای محملْ تکان چو می‌دهدش، یاد می‌کند از خیمه‌ای و کودکی و گاهواره‌ای تابِ سفر ندارد و راه است بس دراز خوانَد به گریهْ عمهٔ خود را که چاره‌ای دل نیست آن دلی که نسوزد به حالِ او دارد شرف به سنگدلان، سنگِ خاره‌ای دخت شَهی که کار دو عالم به‌دستِ اوست آوَخ اسیر شد به کف هیچ‌کاره‌ای زان دم که آفتابِ امامت غروب کرد گردد رقیه از پی او چون ستاره‌ای آمد سرِ حسین، "حسان"، پا به پای او زان دم که شد جدا ز تنِ پاره‌پاره‌ای (حبیب‌الله چایچیان)💔💠 🏴شهادت #حضرت_بنت_الحسین(رقیه) سلام الله علیها تسلیت🏴 #محضر_مبارکشان_صلوات ☑️ @Majales313