eitaa logo
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
62 فایل
به‌توکل‌نام‌اعظمش‌🙂✨ هرکس‌که‌حسینی‌است‌حقیرش‌مشمار دررتبه‌کبیراست‌صغیرش‌مشمار عنوان‌گدائی‌درش‌آقائی‌است آقاست‌گدای‌اوفقیرش‌مشمار🙂❤️‍🩹 #اینجا؟محل‌‌‌تجمع‌نوکرای‌آقا🥺☘️ +‌کپی؟ _روزمرگی و هشتگ های خود کانال❌️مابقی آزاد؛به شرط دعا برای شهادت خادمین✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
گویا در جریان اغتشاشات به دانیال و دیگر دوستان بسیجی‌اش مأموریت می‌دهند جمعیت را پراکنده کنند. همچنین به مغازه‌داران بگویند که کر‌کره مغازه‌هایشان را پایین بکشند تا دچار آسیب و خسارت نشوند. ناگهان ضارب که چاقو‌هایی همراه خود داشت از خانه‌ای بیرون می‌زند. اول ضارب یک چاقو در شکم یکی از افراد که آنجا حضور داشت می‌زند و بعد حسین زینال‌زاده را به شهادت می‌رساند. همین طور چند نفر را مجروح می‌کند. دانیال دور ماشینی می‌چرخد که با ضارب چشم تو چشم می‌شوند و پایش به موتور گیر می‌کند و به زمین می‌خورد. آنجا ضارب روی قفسه سینه‌اش می‌نشیند و سرش را از گردن مجروح می‌کند و بعد به قفسه سینه و قلب دانیال چاقو می‌زند و فرار می‌کند. حتی گویا کس دیگری نیز با ضارب درگیر می‌شود که او را هم با چاقو می‌زند و متواری می‌شود. 
موقعی که چشم‌تان به قاتل دانیال افتاد چه صحبتی با او داشتید؟ هنگامی که متهم را دیدم کمی استرسم زیاد شد. به او گفتم گناه دانیال من چه بود که با چاقو به جانش افتادی؟ غیر از اینکه دانیال من برای حفاظت از ناموس شما و حمایت از خانواده‌های امثال شما در خیابان رفته بود و با دست خالی حفظ امنیت می‌کرد. بدون هیچ دستمزدی صادقانه در خیابان‌ها زحمت می‌کشید. آیا این حقش بود.   
قاتل چه جوابی داد؟ گفت من را حلال کنید. من اشتباه کردم و به اشتباه خودم پی بردم. برادرکشی کردم. اگر من را هم سه دفعه اعدام کنید باز هم کم است.   
دانیال بچه شوخ طبع و با محبتی بود. وقتی از راه می‌رسید روی اپن آشپزخانه می‌نشست و با من شوخی می‌کرد و می‌خندید. وقتی در یخچال را باز می‌کنم و چشمم به تخم مرغ می‌افتد یاد شوخی‌های دانیال می‌افتم که پنج تا تخم مرغ می‌آورد تا برای خودش نیمرو درست کند. به او می‌گفتم چند تا تخم مرغ برداشتی؟ می‌گفت خب مامان گرسنه هستم. دوست داشت با رب گوجه املت برای خودش درست کند. الان هر وقت به آشپزخانه می‌روم یاد کار‌های دانیال می‌افتم.   
به روایت از همسر شهید چطور شد به خانواده شهید جواب بله دادید؟ اولویت اول ولایی و هیئتی بودن همسر آینده‌ام بود. خوشبختانه تمام این خصوصیات را در دانیال دیدم. چون سنم زیاد نبود در جواب دادن خیلی دو دل بودم. حتی به مادرم گفته بودم اگر امشب آمدند و مهرشان به دلم نیفتاد دیگر کنسل کنید. آمدند و رفتند و مهرشان عجیب بر دلم افتاد و جواب بله دادم. 
فکر می‌کردید در این مدت کوتاه همسرتان را از دست بدهید و ایشان شهید شوند؟ نه، فکر نمی‌کردم به زودی دانیال را از دست بدهم. ما ۷ آذر ماه ۱۴۰۰ عقد کرده بودیم و قرار عروسی‌مان بعد از ماه رمضان سال جدید، یعنی ۱۴۰۲ بود که قسمت نشد. سالگرد عقدمان را در قطعه ۱۴ بلوک شهدا در بهشت رضا در کنار آرامگاه دانیال گرفتیم.   
 با مردم توسط یک خودفروش وطنی به شهادت رسید. کار هر روز مادر شده نگاه‌کردن به آلبوم عکس دانیال. هیچ کاری به اندازه آن به او آرامش نمی‌دهد. یکی‌یکی صفحات آلبوم را ورق می‌زند؛ عکس جشن تولد دانیال. زل می‌زند به‌صورت پسر و قربان و تصدقش می‌رود. دانیال مرد خانه‌اش بود؛ تک‌فرزندش. همه توانش را برای او گذاشت تا مبادا جای خالی پدر، دردانه‌اش را اذیت کند. حالا خودش است که تنها مانده و نمی‌داند چطور با نبود دانیال کنار بیاید. به یاد مهربانی‌های او می‌افتد: «هر روز وقتی می‌خواست از سرکار به خانه بیاید به من تلفن می‌کرد و سفارش خرید می‌گرفت.
مامان خونه کم و کسری نداریم؟ چیزی نمی‌خواهی؟» جمله‌اش را نیمه‌تمام می‌گذارد و از داخل کشوی کمد دانیال دفتر نقاشی کلاس اولش را می‌آورد. همه وسایل او را به یادگار نگه داشته و همه‌شان الان گنجینه‌ای شده‌اند برای دل دغدارش. به یاد دوران کودکی او می‌افتد؛ «دانیال نقاشی‌اش خوب نبود. همیشه به مادربزرگش می‌داد تا برایش نقاشی بکشد.» روی یکی از برگه‌های نقاشی جای پنجه دست دانیال است که دور آن را با مداد رنگی کشیده و نقاشی کرده است. آن را می‌بوسد و روی چشم می‌گذارد. می‌گوید: «دلم برای خنده‌های دانیال یک ذره شده است.»
بهشت رضای مشهد. سوز سرما تا مغز استخوان را می‌سوزاند. در آن وقت روز آرامستان کمتر رفت‌وآمد دارد. بانویی جوان در یک دستش چند شاخه گل رز آبی و در دست دیگرش کیکی است. آمده تا با همسرش نخستین جشن سالگرد ازدواج‌شان را جشن بگیرد. درست چند روز بعد از شهادت او!  انگار همین دیروز بود که دانیال هنگام خوانده شدن خطبه عقد به او گفت: «سر سفره عقد دعا مستجاب می‌شود. شما هم دعا کن من به آرزویم برسم و در راه خدا شهید شوم.» عروس جوان از این گفته کمی جا خورد اما چهره آرام داماد را که دید دعا کرد و آمینی گفت. شاید آن روز نمی‌دانست که خیلی زود دعایش مستجاب می‌شود.
نوازش نسیم سرد او را به‌خود می‌آورد. کنار مزار دانیال می‌نشیند و روی خاک پارچه‌ای پهن می‌کند و خودش هم کنار آن می‌نشیند. کیک را روی زمین می‌گذارد و شمعی هم روی آن قرار می‌دهد. گل‌هایی که برای دانیال آورده را با سلیقه می‌چیند و این می‌شود همه تزیینات مراسم جشن ۲نفره‌شان. چقدر دوست داشت دانیال بود با هم خوشحالی می‌کردند اما حالا باید تنها باشد با یک دنیا آرزویی که همراه دانیال دفن شده‌اند. سر حرف را باز می‌کند و دردل‌های عاشقانه‌اش را با دانیال می‌گوید: «دانیال؛ دلم برات تنگ شده، پاشو مگه نگفتی دوست ندارم کسی اشکت را ببیند! پاشو ببین خانوم کوچولوت اومده!» گریه امانش نمی‌دهد و فقط لباس دانیال را در بغل می‌فشارد. کمی آرام که می‌گیرد شمع را خاموش می‌کند
فاتحه ای برای شادی تمام شهدا قرائت کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وداع با شهدای گمنام🥲🌱🖇 ┅═┄@MajaninalHossein༺⊱┄═┅
71K
روضه>>🖤🥺 ┅═┄⊰@MajaninalHossein༺⊱┄═┅
آقـاجـان در آینہ اشڪ هایی ڪہ بر جدٺ حسین ریختیم ڪاش چهره تو را می دیدیم تا مرحم زخم دلمان شود❤️‍🩹 ┅═┄⊰༻ @MajaninalHossein༺⊱┄═┅
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من ✦اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، ✦وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ گویند 🌻‌⃟🍂๛فرج مولا صلواتـــــــ ┅═┄⊰@MajaninalHossein༺⊱┄═┅
1_6211582779.mp3
16.52M
زمزمه زیارت عاشورا ┅═┄⊰༻ @MajaninalHossein༺⊱┄═┅
463.7K
اول صبح واقعا می چسبه
در قرآن کریم، آیه‌ای که نام صاحب الزمان (عج) در آن تصریح شده باشد وجود ندارد اما احادیثی هستند که در آنها به خالی نبودن زمین از حجت تأکید شده است و آیاتی نیز هستند که به حکومت صالحان بر زمین بشارت می‌دهند. 👇👇👇👇👇
سوره هود آیه ۸ «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ»  «اگر عذاب را تا مدت معینى (ظهور امام زمان) بتأخیر بیاندازیم خواهند گفت چه چیز آن را باز داشت (و مانع ظهور امام زمان چیست؟) بدانید روزى که عذاب مى‏آید از آنها برداشته نمیشود، بلکه بر آنان فرود آمده و آنچه را استهزاء بآن میکردند خواهند دید». از امیرالمؤمنین روایت شده که در تأویل این آیه شریفه فرمود: «أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ اصحاب قائم آل محمد است که سیصد و سیزده نفر می‌باشند». امام صادق (ع) فرموده‌اند: «این عذاب قیام امام زمان و امت معدوده یاران او میباشند. که برابر با سپاه اسلام در جنگ بدر هستند (یعنى ۳۱۳ تن میباشند).» ┅═┄⊰༻ @MajaninalHossein༺⊱┄═┅
سوره ابراهیم آیه ۵ «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» «موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى کفر درآورده بوادى نورانى ایمان رهبرى کند، و آنها را بروزهاى خداوندى متذکر گرداند که در آن آیاتى است براى هر صبرکننده شکرگزارى». در خصال صدوق از امام باقر روایت نموده که فرمود «ایام اللَّه» سه روز است: «روز قیام قائم آل محمد، روز رجعت و روز قیامت» ┅═┄⊰༻ @MajaninalHossein༺⊱┄═┅
سوره انبیاء آیه ۱۰۵  «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»  «در زبور (حضرت داود پیغمبر) بعد از کتب آسمانى سابق نوشتیم که: زمین را بندگان صالح ما به ارث میبرند». و اینان قائم آل محمد و یاران او می‌باشند. ┅═┄⊰༻ @MajaninalHossein༺⊱┄═┅