با تمام دردهایم می نویسم یا حسیـــن
باورم ایناستاو نشنیده درمانمیکند
به جرم آنکه ندارم پدر زدند مرا
شبیه مادر در پشت در زدند مرا
خبر نداشتم که اینها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا😭💔
سهم من بوده سر تو نیزه اما برده است💔
پرچم صلح است گیسوی سفید تو ولی
نیزه دار آن را به قصد جنگ بالا برده است😭💔
من که ده تا دوستت دارم
تو نه تا 😭💔
ساربان یکی از انگشتت هارا به یغما برده است😭💔