#یاعقیله‌بنی‌هاشم🖤 زینب آنقدر تمرین کرده بود صبر را و آماده شده بود که وقتی از یک صبح تا غروب بیش از هفتاد نفر از بهترین های روی زمین را جلوی چشمانش کشتند و بعضی را پاره‌پاره کردند،فراموش نکرد که تازه ماموریتش شروع شده. قصه کربلا فصولی دارد که بی زینب به هم متصل نمی‌شوند...🥀 #تیکه‌کتاب📚 [روضه‌ی‌‌‌حضرت‌زینب‌اززبان‌سیدحسن‌نصرالله‌] •°•---•°•🏴🥀🏴•°•---•°• @majid_ghorbankhani_313

#یاقمرالعشیره🌙 خداوند حکیم و کریم، جواب را پیش از سوال، آب را پیش از عطش و عباس را پیش از ادب :) آفریده است... #تیکه‌کتاب🍃 [سقای‌آب‌وادب]  ----------🦋---------- @majid_ghorbankhani_313

#یاسیدالشباب♥️ نوزاد را پیچید در پارچه ی سفیدی،آورد نزد رسول خدا. روز هفتم تولد حسین{ع} بود. موهایش را تراشیدند و هم وزنش صدقه دادند. پیامبر باید به دستور خدا برای حسین{ع}عقیقه می‌کرد. گوسفندی را آب دادند، رو به قبله ذبحش کردند. حسین{ع} را به آغوش کشیدند و گریه کردند. رسول خدا{ص} روز اول تولد حسین{ع} هم گریه کرده بودند... مادرش فاطمه{س} هم گریسته بود، از وقتی که خدا حسین{ع} را همراهش کرده بود، روزی اشک را هم داده بود! می‌شنید صدایی از جنینی که باردار بود: انا عطشان... #تیکه‌کتاب🌱 [امیرِ‌من] •°•---•°•🍃🌺🍃•°•---•°• @majid_ghorbankhani_313

#سقای‌حرم💛 در روز ولادت ابوالفضل العباس{ع} ام البنين{س} قنداقه او را به دست على{ع}داد تا نامى بر او بگذارد...🌱 حضرت زبان مبارك او را به ديده و گوش و دهان او گردانيده تا حق بگويد و حق ببيند و حق بشنود. [ثم اءذن فى اذنه اليمنى و اءقام فى اليسرى] سپس در گوش راست وى اذان گفت.يكى از سنت هاى رسول خدا {ص}كه براى مسلمين ارث گذارده اين است كه در حين تولد فرزند، در گوش راستش اذان و در گوش چپش ‍ اقامه بگويند تا از همان بدو تولد با اسامى خدا و رسول خدا {ص}و امام و ولى خدا آشنا گردد.... حضرت اميرالمؤمنين على{ع}به ام البنين{س} فرمود:چه اسمى بر اين طفل گذارده ايد؟ عرض كرد: من در هيچ امرى بر شما سبقت نگرفته ام ، هر چه خودتان ميل داريد اسم بگذاريد... فرمود: من او را به اسم عمويم ، عباس ، #عباس ناميدم. پس دست هاى او را بوسيده و اشک به صورت نازنينش جارى شد و فرمود: گويا مى بينم اين دست ها در يوم الطف در كنار شريعه فرات در راه يارى دين خدا قطع خواهد شد... #تیکه‌کتاب🌸 [۳۲۰داس‍ت‍ان‌ از م‍ع‍ج‍زات‌ و ک‍رام‍ات‌ ام‍ی‍رال‍م‍ؤم‍ن‍ی‍ن‌ ع‍ل‍ی‌‌ع] •°•---•°•🍃🌺🍃•°•---•°• @majid_ghorbankhani_313هل

#یاحیدرثانی💞 عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر! من گمان نمی‌کنم در تمام عالم،میان یک پدر و پسر این همه عاطفه،این همه تعلق این همه عشق،این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی‌اکبر فقط رابطه‌ یک پدروپسر نیست.رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است،رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است.احساس می‌کردم رابطه علی‌اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است... #تیکه‌کتاب🎈 [پدر،عشق‌وپسر]♥️ •°•---•°•❥🌾❥•°•---•°• @majid_ghorbankhani_313

مسلم گریه کرد و می‌گفت: اگر چه به اندازه یک چشم به هم زدن هم دوست ندارم تلف بشوم ولی گریه من برای خودم نیست... برای حسین و خانواده‌اش گریه می‌کنم که بهشان نامه نوشته‌ام که بیایند کوفه....🥀 #کوفه‌نیا‌حسین‌جان💔 #تیکه‌کتاب | #قصه‌ی‌کربلا ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

#یاسفیرالحسین🖤 یک‌بارعلی(ع) از پیامبر راجع به علاقه اش به عقیل پرسیده بود و پیامبر گفته بود عقیل را دوست دارد به خاطر خودش و به خاطر اینکه ابوطالب دوستش داشته. بعد کمی صبر کرد و گفت:《و البته پسرش در راه محبت و دوستی پسر تو کشته می‌شود و مؤمنان برایش گریه خواهند کرد و فرشته‏ها به او درود خواهند فرستاد.》 خبر شهادت مسلم و برادرهایش را قبل‌ترها پیامبر داده بود... #تیکه‌کتاب|#قصه‌کربلا ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

#اسارت🥀 یتیم در «کربلا» به فکر ناز کردن نیست... در هول فرار کردن است! دست نوازشی اگر روی سر و صورت یتیم «کربلا»پایین بیاید «سیلیِ»دستان تنومند مردنمایان جنگی است...💔 #تیکه‌کتاب| #واژه‌های‌خیس

#یاام‌المصائب🖤 بانو! مگر حسین'؏' نگفته بود که در نماز شبت فراموشش نکنی؟ زود باش!بگو در آن نماز شبِ نشسته، چگونه در قنوت، یک دستت را بالا بردی و نام حسین'؏' را بر زبان راندی و زنده ماندی؟ و به من بگو حسین'؏' را با چه واژه هایی در نماز شبت یاد کردی و جان ندادی؟ #تیکه‌کتاب[بگوچگونه‌‌دل‌از‌حسین‌'؏'کندی]

#یاام‌المصائب🖤 از مدینه تا کربلا علی اصغر'؏' می‌خندید... و تو لبخند می‌زدی. از کربلا تا شام رباب 'س' ضجه می‌زد و تو گریه می‌کردی... و از شام تا مدینه صدای تو و رباب 'س' گرفته است،نای فریاد زدن ندارید... #تیکه‌کتاب[بگوچگونه‌دل‌ازحسین‌کندی]

#یاعقیله‌ی‌بنی‌هاشم💕 وقتی به علی خبر تولد اولین دخترش را دادند،خوشحال شد، مثل پیامبر که وقتی خبر تولد فاطمه‌اش را شنید خوشحال شد. دیگر با آن همه تلاش پیامبر و علی کسی بین اعراب از دختردار شدن روسیاه نمی‌شد.دخترها شده بودند زینت پدرهاشان. مثل فاطمه؛مثل زینب...♥️ :) #تیکه‌کتاب| #قصه‌کربلا

#حاملة‌البَلوی‌بغیرشَکوی🥀 ای‌وای‌ازحکایت‌محسن! حکایت‌فاطمه‌وآن‌درودیوار! حکایت‌آن‌میخ‌های‌آهنین‌بابدن‌نحیف‌وخسته‌بیمار! حکایت‌آن‌آتش‌باآن‌تن‌تب‌دار! حکایت‌آن‌دست‌پلیدبااین‌گونه‌ورخسار! حکایت‌آن‌همه‌مصیبت‌بااین‌دل‌بی‌قرار! آرام‌تراسماء! دست‌به‌سادگی‌ازاین‌همه‌جراحت‌عبورنمی‌کند، دل‌چطوراین‌همه‌مصیبت‌رامرورکند؟! چه‌صبری‌داشتی‌توای‌فاطمه! وچه‌صبری‌داری‌تو‌ای‌خدای‌فاطمه! #تیکه‌کتاب/#کشتی‌پهلوگرفته🖤

#آقایِ‌سامرا🖤 [یا وَلِی اللّهِ إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً لَایأْتِی عَلَیها إِلّا رِضاکمْ... ای ولی خدا به درستی که بین من و خدای عزّوجل گناهانی است که آن ها را جز رضایت شما پاک نمی کند!] ای‌ولی‌خدا! از خدا که پنهان نیست، از تو نیزهم. میان من و خدا نامه‌ای است که از گناه خالی نیست. چه چیز می‌تواند این گناهان را از نامه‌ی عمل من محو کند جز رضایت شما؟! درست است که گنهکارم؛اما گناه از دستم در می‌رود. قصد سرکشی ندارم و تنها وظیفه‌ام را اطاعت از شما می‌دانم ومی‌دانم هر که از شما اطاعت کند،از خدا اطاعت کرده و هر که در برابر شما گردن برافرازد، در مقابل خدا ایستاده... #تیکه‌کتاب|امام‌نامه| #زیارت‌جامعه‌کبیره

#یاسیدالشباب♥️ نوزاد را پیچید در پارچه ی سفیدی،آورد نزد رسول خدا. روز هفتم تولد حسین{ع} بود. موهایش را تراشیدند و هم وزنش صدقه دادند. پیامبر باید به دستور خدا برای حسین{ع}عقیقه می‌کرد. گوسفندی را آب دادند، رو به قبله ذبحش کردند. حسین{ع} را به آغوش کشیدند و گریه کردند. رسول خدا{ص} روز اول تولد حسین{ع} هم گریه کرده بودند... مادرش فاطمه{س} هم گریسته بود، از وقتی که خدا حسین{ع} را همراهش کرده بود، روزی اشک را هم داده بود! می‌شنید صدایی از جنینی که باردار بود: انا عطشان... #تیکه‌کتاب🌿 [امیرِ‌من]

#یاحیدرثانی💞 عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر! من گمان نمی‌کنم در تمام عالم،میان یک پدر و پسر این همه عاطفه،این همه تعلق این همه عشق،این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی‌اکبر فقط رابطه‌ یک پدروپسر نیست.رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است،رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است.احساس می‌کردم رابطه علی‌اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است... #تیکه‌کتاب[پدر،عشق‌وپسر]♥️

#أَيَّتُهَا‌الْمُضْطَهَدَةُ‌الْمَقْهُورَةُ🖤 مادروقتی‌زنده‌بود،سپربلای‌پدربود ووصیتش‌راهم‌سپرِدفاع‌از‌پدرکرد وقبرناپیدای‌مادر،سندحقانیت‌پدرشد... #تیکه‌کتاب| [واژه‌های‌خیس‌قصه‌ناتمام‌مادر]

#بَضْعَةُ‌الرسول🖤 امشب‌کسی‌نیست‌برایمان‌لالایی‌بخواند...💔 #تیکه‌کتاب [واژه‌های‌خیس‌قصه‌ناتمام‌مادر]

#شهزاده‌علی‌اکبر'ع'💚 عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر! من گمان نمی‌کنم در تمام عالم،میان یک پدر و پسر این همه عاطفه،این همه تعلق این همه عشق،این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی‌اکبر فقط رابطه‌ یک پدروپسر نیست.رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است،رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است.احساس می‌کردم رابطه علی‌اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است... #تیکه‌کتاب[پدر،عشق‌وپسر]♥️

#یاسیدی🖤 پسرِزیاد بعداز اينکه مسلم و هانی را شهید کرد،دستور داد بدن‌های بی‌سر آن‌ها را در کوفه روی زمین بکشند. جنازه‌ها را یک روز گرداندند و بعد در بازار از پا آویزان کردند... همه بنی‌امیه این عادت زشت را داشتند وقتی پیروز می‌شدند،خودشان را گم می‌کردند و مشغول بدمستی و خشونت می‌شدند! #تیکه‌کتاب🍃/قصه‌کربلا ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

#یامسلم‌بن‌عقیل'ع'🖤 یک بار علی‌ع از پیامبر راجع به علاقه‌اش به عقیل پرسیده بود و پیامبر گفته بود عقیل را دوست دارد به خاطر خودش و به خاطر اینکه ابوطالب دوستش داشته. بعد کمی صبر کرد وگفت:"و البته پسرش در راه محبت و دوستی پسر تو کشته می‌شود ومومنان برایش گریه خواهندکرد و فرشته‌ها به او درود خواهند فرستاد." خبر شهادت مسلم و برادرهایش را قبل‌تر پیامبر داده بود... #تیکه‌کتاب"قصه‌کربلا"🕊 #محرم🏴 ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

#طفل‌سه‌ساله🖤 راستی! تو می‌توانی در کربلا،لحظه‌ی آب خواستنِ دخترکی شیرین زبان را از پدر به تماشا بنشینی و تاب بیاوری؟!💔:) #تیکه‌کتاب[ردّنگاهت‌راه‌آسمان]🍃 ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313

#یاطفل‌‌الرضیع🖤 کاش هیچکس کودک شیرخواره به کربلا نمی‌آورد! کاش اگر هم شیرخواره‌ای آن جا بود،گریه نمی‌کرد! و اگر گریه می‌کرد،ای‌کاش گوش هایم کر می‌شد و نمی‌شنید!💔 #تیکه‌کتاب[ردّنگاهت‌راه‌آسمان]🍃

#یاطفل‌‌الرضیع🖤 کاش‌بارفتن‌انسان‌ها‌خاطره‌هاشان هم‌ازبین‌می‌رفت! ای‌کاش‌هیچ‌گاه‌به‌رویم‌نمی‌خندیدی تاداغِ‌خاطره‌ی‌چهره‌ی‌خندانت،این‌همه آتشم‌نزند!💔 #تیکه‌کتاب[علی،اصغرنبود]🍃

#یاطفل‌‌الرضیع🖤 دلم هوای شش ماهه‌ات را کرده بود. عزم کردم که نامش را بنویسم و بغل کنم. بنویسم و برایش لالایی بخوانم. بنویسم و اگر بهانه گرفت،آرامَش کنم:) بنویسم و بو بکشم...💔🕊 #تیکه‌کتاب[ردّنگاهت‌راه‌آسمان]🍃

#یاقمربنی‌هاشم"ع"🖤 عباس'ع' وقتی فهمید حسین'ع' رسید بالای سرش گفت:جسد من را به خیمه‌ها نبری.من از بچه‌ها خجالت می‌کشم... قول دادم آب برایشان ببرم ولی نتوانستم...💔 این هارا که گفت،حسین'ع' بیشتر آتش می‌گرفت🥀 #تیکه‌کتاب[قصه‌کربلا]