eitaa logo
⟮ مجنـونِ‌ثٰاراللھ‌؏جانـا !′⟯
505 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
415 ویدیو
94 فایل
⸤بسمِ‌رب‌الحسیٖن‌فاطمہ′س′ :)🌱.⸣ . • -اِنَّ‌الحُسِین‌علیہ‌السلام‌مصباح‌الهُدۍٰ ! . الشُروط : - @tabeeh🌸′ ناشِناسیٰـات - @Nashes📒!′ . - کہ ‌غلامے ‌تو را‌ اۍ شاھ مَن بہ پادشاهے ندهَم . • حسینۍ‌ میمانم و حسینۍ میمیرم🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿بِسمِ‌هو﴾ :)♥️! زهرا‌رفت‌و‌من‌دوباره‌رفتم‌تو‌اتاق سرم‌رو‌گذاشتم‌رو‌بالش‌یکم‌عذاب‌وجدان‌گرفتم چرا‌اون‌رفتار‌رو‌با‌زهرا‌داشتم راستش‌زهرا‌ی‌دختر‌مذهبی‌و‌چادریه اما‌من‌نه! راستش‌احساس‌میکنم‌بازهرا‌رفیق‌نمیشم . .! سرم‌رو‌بالش‌بود‌که‌یکی‌ا‌زبچه‌های‌دانشگاه‌به‌گوشیم‌زنگ‌زد +بله؟ _مهرسا‌حواست‌هست‌فردا‌امتحان‌داریم؟ +آها‌آرع‌چرا؟ _جزوه‌گرفتی؟‌من‌نتونستم‌برات‌پیدا‌کنم‌مهرسا ببخشید . . +نه‌عزیزم‌مشکلی‌نیست‌زهرا‌برام‌اورد _زهرا؟!!‌من‌فک‌کردم‌شما‌با‌هم‌اصن‌رابطه‌ندارین! +حالا‌دیگه خداحافظی‌کرد‌و‌گوشی‌رو‌قطع‌کرد من‌که‌دیدم‌دیگه‌خوابمونمیبره‌‌جزوه‌رو‌گرفتم‌دستم‌و‌شروع‌کردم‌به‌خوندن ۲۰صفحه‌رو‌که‌خوندم‌از‌اتاق‌اومدم‌بیرون به‌مادرم‌گفتم: مامان‌کمک‌نمیخآی؟ مامان‌گفت:‌فقط‌امیر‌علی‌داداشت‌از‌مدرسه‌داره‌میاد‌زیر‌غذا‌روشن کن‌گرم‌شه. زیر‌غذا‌رو‌روشن‌کردم‌امیر‌علی‌در‌رو‌با‌کلید‌باز‌کرد‌ بهش‌سلام‌کردم‌و‌گفتم:پس‌کلاس‌کنکور‌نرفتی‌امروز؟ امیرعلی:نه‌‌امروز‌گفتن‌مشکلی‌پیش‌اومده‌نرفتم سرم‌رو‌تکون‌دادم‌‌بعد‌گفتم: امیر‌علی‌من‌برم‌ناهار‌رو‌بکشم‌تو‌ظرف‌،‌دستات‌رو‌بشور‌بیا امیر‌علی‌رفت‌دستاشو‌بشوره‌غذا‌ریختم‌تو‌ظرف‌و‌منتظر‌بودم‌تا‌امیر علی‌بیاد . . کپی‌ممنوع‌و‌حرام⚠️🚶🏿‍♂! @Majnonsaralah