و خدا یک حسین داشت... الحمدلله آن هم ارباب ما شد... #شب‌جمعه‌ست‌هوایت‌نکنم‌میمیرم‌حسین💔 @Maktabesoleimanisirjan

#آشپزی 🌸طرز تهیه کماچ مواد لازم :👇 ▫️ارد گندم سبوس دار 3 لیوان ▫️شیر ولرم 1 لیوان ▫️خمیر مایه فوری 1 ق غ ▫️شکر 1 ق غ ▫️نمک 1 ق م ▫️فلفل سیاه ۱ ق چ ▫️روغن مایع1 سوم لیوان ▫️پیاز ۱ عدد متوسط ▫️سیاه دانه ۱ ق غ ▫️زیره سبز ۱ ق غ ▫️تخم گشنیز ۱ ق غ ▫️سبزی خشک تره به میزان دلخواه ▫️زردچوبه ۱ ق غ 🥟طرز تهیه :👇 خمیر مایه رو با شیر ولرم و شکر مخلوط کنید و استراحت بدید تا پف بکنه . پیاز رو داخل روغن مایع سرخ کنید نمک ، زردچوبه و فلفل سیاه ، سیاه دانه و.... بشورید و اضافه کنید به روغن همه مواد رو با همدیگه مخلوط کنید و خمیر و ورز بدید تا چسبندگیش از بین بره اگر خیلی چسب داشت به مقدار کمی ارد بزنید . داخل یه کاسه بزرگ رو چرب کنید و خمیر رو یک ساعت یه جای گرم استراحت بدید بعد از یک ساعت که خمیر حجیم شد به سایز دلخواه چونه بگیرید و داخل یه قالب بزارید و یا همه خمیر رو توی یه قالب مستطیلی یکدست پهن کنید روی خمیر رو میتونید با مواد دلخواه پوشش بدید ( کنچد ، گردو ، سبزی ، خرما و... ) در فر از قبل گرم شده با درجه ۱۷۵ به مدت نیم ساعت بپزید تا کمی روی خمیر برشته بشه بعد از سرد شدن برش بزنید و داخل یه کیسه نان نگهداری کنید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Maktabesoleimanisirjan

خلاصه #استغفار ۱۷ 👇🏻👇🏻👇🏻 استغفار قلبی رابه راه می اندازد که راست می گوید اول دلت رو درست کن، نگاه کن ببین اگر (الله چهارده معصوم جهاد) در راس محبوب هاو آرزوهای توست بشارت برتو باد سعادت دنیا وآخرت انسان تا نظام محبتی اش رو درست نکنه هرجا باشه در خطره ❇️من لن یحب الدین ولم یبقض علی الدین فلادین له 🌸کسیکه که مهرورزی اش و دشمنی اش براساس دین نیست ،دین ندارد. چقدر باید کتاب بخونم📚 ذکر📿 بگم گریه کنم 😢شب بیداری صدقه ⬅️بایدیه کار انجام بدی خدا از خودت برات عزیزتر باشه. انسان همه جا در خطره هرچی عالم تر هرچی درس خوانده تر عبادت بیشتری کنه خطرناک تره .... شیطان ۶هزار سال عبادت کرد ولی قلدر شد پیش خدا.... اخرج انک رجیم :خارج شو گاهی عزادری گریه درس گفتن درس خوندن مسجد رفتن کار خیر .... گاهی کارایی انجام میدی که تورو از خدا دور میکنه چون برا خدا نبوده! مقیاس ( الله .۱۴ معصوم .جهاد) ✅اگه این سه تا تو دلت هست که خوب ❌ اگه نیست هرچقدر نماز بخونی بیای مسجد خطر ناک تر میشی مهم نیست چقدر خدمت کردی چقدر سابقه داری سیده روحانی مرجع خانواده شهید....۳تا تو دلت بود قبولی ✅ نتیجه باید از احیاء و شب زنده داری عبادت و گریه کار خیر....⬅️ تنظیم نظام محبتی باشد. اگر مهر ورزی و دشمنی ات براساس دین نیست دین نداری. ✔️اگه از یک نفر خوشت میاد نه با خاطر خدا رد میشی ✔️اگه از یه نفر بدت میاد نه به خاطر خدا رد میشی ملاک دوست داشتن تنفر (حتی همسرحتی فرزند)اگه به خاطرخداست خوش به حالت اگه به خاطر خودت، بخش های پایینی است ردمیشی فسق داری ببین برا چی خوشت میاد⁉️ از مسجد رشته علوم درس عطر ببین برا خدا هست وگرنه گرفتاری من اینقد از این آدم بدم میاد اگه خدا بدش نیاد خیلی خطرناکه یا از چیزی خوشت میاد خدادخوشش نیاد هرچی دوست دارید برای خدا باشه هرچی دوست ندارید بخاطر خدا باشه اگه همسران الله رو در زندگی معشوق خودشون بدونن ،نظام زندگی درست میشه. الله در راس زندگی باشه . این همه کلاس و جلسه وصدقه و کار خیر و کربلاوحج..‌ براچیه؟نشه باید بشه تا انسان به این توفیق برسه اللهم الرزقنی حبک خدا بهترین آرزوم اینه که هرچی دوست داری دوست داشته باشم. اگه هنر داری اونی که از تو خوشت نمیاد رو دوست داشته باشی به خاطر خدا شوهر داری به عشق خدا :عاشقانه مردکاری نداره این زن لیاقت داره قدر میدونه نمیدونه میگه این خانم و بچه ها دست من امانت هستن هر جوری گفتی باهاشون رفتار میکنم نه هرجوری خودم خوشم بیاد زن هم کاری نداره این مرد خوبه بده بالیاقته بی لیاقته این مرد امانت هست تمام زندگی ام رو می‌ریزم بپاش وظیفه ام رو انجام میدم. آدم بر اساس عشق به خدا وظایفش رو انجام بده زندگی چی میشه .نه بر اساس غرایض شخصی #مسابقه_خلاصه‌نویسی @Maktabesoleimanisirjan

🌱 ماه شعبان جدی استغفار کن 🔻جوانیم را در مستی دوری از تو گذراندم... @Maktabesoleimanisirjan

‌‏تموم مترجم های دنیا جمع شن هم نمیتونن وقتی یه دختر میگه "باشه" رو ترجمه کنن😂😂😂 ‌ ✨✨✨✨✨✨✨✨ ‌پلیس بابامو گرفت بابام میگه جناب سروان ننويس به قرآن ندیدم ‌ پلیسه گفت یعني تو چراغ قرمزو ندیدي بابام گفت اونو دیدم تورو ندیدم😂😂🤣 ‌ ✨✨✨✨✨✨✨✨ ‏لذت خرید ده درصدش مال خریداره ده درصد مال فروشنده‌ست 80 درصدش مال اونایی که میگن همینو دو خیابون پایین تر نصف قیمتی که خریدی میدن😐😂😂😂 ‌ ✨✨✨✨✨✨✨ ‌‌‌‌‌ نسل ما پیرمردای خوبی میشن. چون نه دیدگاه خاصی داریم که الکی گیر بدیم به نوه‌مون. نه چیزی حالیمونه که نصیحتشون کنیم😂😂😂 ‌ ✨✨✨✨✨✨✨ پس این گوگل به چه دردی میخوره؟؟؟ هرچی میزنم جورابام کجاست جواب نمیده😒😂😂 ‌ #طنز #جوک #لبخند #شوخی ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a

🇮🇷هرکسی که به ایران علاقمند است باید در انتخابات شرکت کند 👈👈 هر کسی که حل شدن مشکلات کشور را دوست دارد باید در انتخابات شرکت کند. #شنبه_های_ولایی @Maktabesoleimanisirjan

#زینب_علوی #رمان (قسمت چهارصد و نود و چهار) فرود به ریحانه نگاه کرد و بعد گفت من که چیزی نشنیدم فکر کنم خیالاتی شدی ! ریحانه به در ورودی که شیشه های خیلی تمیزی داشت نگاه کرد و گفت : به نظرم برم درو باز کنم شاید مامور اداره آب یا برق باشه! فرود در حال خوردن چای گفت: ول کن بشین سرجات بابا صدایی نمیاد! ریحانه از جا بلند شد و چادرشو برداشت و گفت: تا یه چای دیگه بخوری برگشتم . و برای باز کردن در رفت . فرود لبخند کجی زد و گفت: خیالاتی شده این دختر ‌و بعد مشغول خوردن چای شد . دو استکان چای خورد اما ریحانه نیومد . با خودش گفت نکنه مثل اون دفه که در رفت باز در رفته؟! چشمشو تو خونه گرداند و با دیدن گوشی ریحانه رو میز عسلی و کیفش رو مبل لباشو کج کرد و با خودش گفت : کیف و گوشیش که اینجاست !! کم کم داشت تصمیم می گرفت دنبال ریحانه بره که در باز شد و ریحانه داخل اومد . فرود گفت: کجا رفتی چرا انقد دیر برگشتی ؟! ترسیدم باز در رفته باشی بیا بشین ! یه ساعته اومدی اما همش این ور و اون ور چرخیدی! ریحانه اومد و رو مبل تک نفره نشست و گفت: تا من رسیدم رفته بود . رفتم اون سگ که گفتی رو ببینم . تو حیاط گشتم ولی ندیدمش! فرود قاه قاه خندید و بعدش گفت : انتظار نداری که در هوای به این سردی سگ بیچاره تو حیاط بمونه و از سرما یخ بزنه! ریحانه با تعجب به فرود نگاه کرد و گفت: پس کجاس؟! فرود به پشتی مبل تکیه داد و گفت: تو اتاق نازیلا . معمولاً اونجاس و بعضی وقتام پایین میاد ! ریحانه دماغ و ذهنشو به حالت چندش و تهوع کج کرد و با خودش گفت: عجب حرکت کثیف و چندشی عههه ! خدا صبرم بده برای تصمیم سختی که گرفتم !! ای خدا !! بعد چادرشو به خودش پیچید و باز با خودش گفت: یادم باشه برگشتم همه ی لباسامو یه دور بشورم !! فرود دستی به موهاش کشید و گفت: تو که باز چادر سرته!!؟ ولی کن این پارچه سیاه رو !! چیه تو فکری ساکتی؟! ریحانه از فکراش بیرون اومد و گفت: ها . داشتم به این فکر میکردم اگه یه روزی گوشیم بیفته تو آب یا بلایی سرش بیاد هرچی داخلش ذخیره کردم همه از بین میرن! چه وحشتناکه!! فرود به فضای خالی روی مبل سه نفره و کنار خودش اشاره کرد و بیا اینجا بشین اون چادرم دربیار!! حالا مگه چی داخل گوشیت داری که می‌ترسی از بین بره!؟ ریحانه اصلا دوست نداشت کنار فرود بشینه ولی از طرفی نمی‌خواست فرود رو نسبت به خودش حساس کنه . با خودشم به تناقض رسیده بود از وقتی رسماً محرم فرود شده بود دیگه مثل قبل از وجود فرود دچار چندش نمیشد و با اینکه ترسش از او تا حدی ریخته بود اما همچنان یه ترسی رو تو عمق وجودش حس می کرد. چادرشو درآورد و کنار کیفش گذاشت و رفت رو مبل سه نفره ولی با کمی فاصله از فرود نشست . بعد گفت: کلی عکس از پدرم تو گوشیم دارم که اگه از دست بره از غصه دق میکنم کلی کپی ازشون گرفتم و در کامپیوترم هم ذخیره کردم . تو داخل گوشیت که به فنا رفت چیزی نداشتی که دلت بسوزه؟! یا از قبل ذخیره کرده بودی اونارو؟! فرود خودشو به ریحانه نزدیک کرد و دستشو دور گردن او انداخت و گفت: اووه کلی عکس و فیلم یادگاری داشتم که همش از بین رفت سعی کردم بازیابیش کنم اما نشد. یه بخشی رو به کامپیوتر منتقل کرده بودم اما بیشترشون از بین رفتن . ریحانه از نزدیکی فرود به خودش وحشت کرد ولی سعی کرد خونسرد باشه. تا اینجا بیشتر محتویات گوشی از بین رفته بود و خوب بود اما بخش باقی مانده که برای فرود مهم هم بود چی بود ؟! اینو باید میفهمید برای همین گفت : چه حیف حتماً تو هم عکسای پدرت برات مهم بوده نه ؟! فرود با بی خیالی گفت : نه بابا ! اونم قاطی بقیه عکسا بود . فقط یه تعداد کم از عکسای دوستام و عکسای خونوادگی تو کامپیوتر موند بقیش همه از دست رفت. بی خیال ول کن این حرفا رو ! ادامه دارد ..... ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a