#صبحدم
خدایا...
آغازی که تو صاحبش نباشی
چه امیدیست به پایانش؟
پس به نام ویاد تو
روزم را آغاز می کنم...
پس
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
°•°•☆"::"::"🎀"::"::"☆•°•°
#صبحتون_بخیر
#خداےمن
#سلام
🦋مڪتب سلیمانی سیرجان🦋
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🆔https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#خداےمن
قلبمرابهخدامۍسپارم . . .
وقتۍکهمیدانمبدونحکمتاو ؛
برگۍازدرختۍنمۍافتد
پس
بـے خیـٰالِاخبـارغمگینجھانتوبگو
دردنیاۍکـوچکتچنددلیلبراۍ
خوشحـالـےدارے؟!
°•°•☆"::"::"🎀"::"::"☆•°
#انگیزشی
🌱🌹مکتب سلیمانی #سیرجان
┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄
@Maktabesoleimanisirjan
#تلنگر
عو عوی شادی تیم رسوای آل سعود از باخت بچه های ایران
هر روز رسواتر از دیروز
هرچند شکست دیشب تیم ملی به کام ملت ایران تلخ تلخ بود اما شبی بود برای شناخت دوستان و دشمنان و منافقان هم وطنی
منافقانی که حقّ شادی را فقط برای خود قائل هستند. دو ماه تمام باریکنان ملّی پوش و ۸۵ میلیون ایرانی را در خفقان هیجانی قرار داده بودند و می گفتند هیچکس حقّ شادی از بُرد تیم ملّی کشورش را ندارد، تا خودشان از شکست ایران شادمانی کنند.
بله؛ خوب چشم ها و گوش ها را باز کنیم 👇
إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (آل عمران، ۱۲۰)
اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت میکند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال میشوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشههای (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمیرساند؛ خداوند به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
امشب، برای کسانی که دنبال حقیقت هستند، نشانه های فراوانی وجود دارد.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس
°•°•☆"::"::"🎀"::"::"☆•°•°
🌱🌹مکتب سلیمانی #سیرجان
┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄
@Maktabesoleimanisirjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنزسیاسی
🎥 ذوقزدگی یک "شهروند مزدورِ آمریکایی" از ناراحتی میلیونها ایرانی!
🔺 مصی علینژاد در گفتگو با شبکه آمریکایی "سیانان" باخت تیم ملی ایران در برابر آمریکا را با هموطنان آمریکایی خود جشن گرفت!
مضحک ترین رفتاری که در طی این قرنها شاهدش بودیم ،انقلاب این موفرفری هست وطرفدارانش😁😁😁😁
پس تویی که از باخت تیم ملی خوشحالی
باور نمیکنم که تو درد وطن داری ...
باور نمیکنم که تو درد ایران داری ...
°•°•☆"::"::"🎀"::"::"☆•°•°
#جام_جهانی
#برای_ایران
#ایران_جوان_بمان
🌱🌹مکتب سلیمانی #سیرجان
┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄
@Maktabesoleimanisirjan
✋ مرد در خانه❗️
همانند نمک است ..
اگر رفت زندگی بی مزست .
و اگر آمد فشارخون را بالا میبرد.
💔😔😂
✋ولی زن در خانه❗️
همانند شکر است ..
اگر رفت زندگی تلخ تلخ میشود
و اگر آمد شیرینی زندگی را چند برابر میکند.
👍☺️
اینم از پمپاژ اعتماد بنفس برا خانما 😋😍
🤣😂😂😂😂
#خنده #جوک #طنز #سوتی #دابسمش
@Maktabesoleimanisirjan
40.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ دنیام با تو قشنگه
🎙 #ابوذر_روحی
فدات بشه سر نوکرت خانوم
علی الخصوص علی الخصوص خودم بی بی
دنیام با تو قشنگه
پری بده پری آخه پر پروازم
تا تو قشنگه
کسی نمیگیره توی دل من هرگز
جا تو قشنگه
ببینی زیر پا تو قشنگه
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها
#مکتب_سلیمانی_سیرجان
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
مکتب سلیمانی سیرجان
#رمان #پارت85 همان لحظه، در با کلید باز میشود و آقاجون و عزیز سرمیرسند. کتابها را زیر لباسم پنهان
#رمان
#پارت86
پاهایم را روی زمین میفشارم و محکم سرجایم میایستم، و تنها با یک دست به کسانی که پشت سرم هستند علامت ایست میدهم تا جلو نیایند. ستاره به من رسیده است اما دستش در هوا مانده؛ شاید چون با تمام خشم و جسارتی که از خودم سراغ دارم به چشمانش خیره شدهام. خدا شاهد است تمام مدتی که ستاره را به عنوان مادرم میشناختم، یک بار هم صدایم را برایش بلند نکردم و حتی در چشمانش خیره نشدم. اما حالا ستاره قاتل مادرم است و از آن بدتر، دشمن خونی کشورم.
ستاره تندتند نفس میکشد. بلند میگویم:
-چیه؟ بزن دیگه! حق داری، منم جای تو بودم از این که بعد این همه سال لو برم حسابی میسوختم.
صدای مردی از پشت سرم میآید که:
-ممکنه بهتون آسیب بزنه خانم.
برنمیگردم که پشت سرم را نگاه کنم، اما میگویم:
-بذار بزنه ببینم چکار میخواد بکنه؟ میخواد منم مثل مامان و بابام بکشه؟
ستاره دستش را پایین میآورد. صورتش سرخ شده اما حالت تهاجمی چند لحظه قبل را ندارد. میگویم: هرچی رشته بودی پنبه شد، نه؟ دیگه لازم نیست بگی چرا بابام رو شهید کردی. خودم فهمیدم. دم بابا یوسفم گرم که یکی مثل تو رو چزوند.
ناگاه از اعماق جانش جیغ میکشد: کثافتا... عوضیا... لعنتیا...
رویم را از ستاره و حال زارش برمیگردانم. دوست دارم روی زمین بنشینم و بلند گریه کنم، اما وقت شکستن نیست. دیگر با ستاره کاری ندارم، همانطور که او هم حواسش به من نیست و روی تخت نشسته و زار میزند. دیدن حال ستاره بهمم ریخته است. قبلاً عاشقانه دوستش داشتم. اصلاً اگر خودم را وارد این ماجرا کردم بخاطر او بود، اما تمام این مدت، از من متنفر بوده است. با حالی خراب از اتاق بیرون میآیم و لیلا را میبینم که با نگرانی نگاهم میکند. هیچ نمیگویم تا خودش به حرف بیاید: حالت خوبه؟ میخوای برسونمت خونه؟
-نه. گفته بودی قراره عمو منصور رو هم ببینم.
-اگه الان حالت خوب نیست بذاریم برای یه دفعه دیگه.
-خوبم.
مرصاد از اتاق کناری بیرون میآید و به من و لیلا میگوید: خیلی خب، بریم.
نفس عمیقی میکشم تا خون دوباره در رگهایم به جریان بیفتد و بتوانم سوالاتی که از منصور دارم را در ذهنم حلاجی کنم.
یک طبقه بالاتر میرویم و دوباره دری مانند در اتاق ستاره. قبل از این که وارد اتاق شویم، به لیلا میگویم: امروز توی زیرزمین خونهمون چندتا جزوه و کتاب از سازمان منافقین پیدا کردم. نمیدونم مال کیه، اما حدس میزنم مال عمو منصور باشه.
لیلا اخم میکند و میپرسد: چطور؟
-بین کتابا چندتا برگه بود که خط منصور توش بود. توی کیفمه که دم در تحویل گرفتین.
مرصاد به مامور کنار دستش میگوید کیفم را بیاورند و رو به من میکند: میتونید درباره اون برگهها هم ازش بپرسید!
ماموری کیفم را تحویلم میدهد. کتابها را از کیف درمیآورم و به لیلا میدهم. مرصاد میگوید: راستش درخواست خود منصور بود که شما رو ببینه.
در این فکرم که چرا منصور باید بخواهد من را ببیند که در باز میشود و باز هم تنها وارد اتاق میشوم. منصور پشت میزی نشسته است و با شنیدن صدای باز شدن در، سرش را بالا میآورد. چند ثانیه فقط نگاهش میکنم. از دیدن منصور بیشتر منزجر میشوم، چون منصور عضوی از خانواده بود. از ما بود، خیانت کرد. ستاره اگر قاتل است، دشمنش را کشته اما منصور برادرش را. منصور لب باز میکند: راسته که تو باهاشون همکاری کردی؟
جواب نمیدهم. منتظرم اثری از شرمندگی و خجالت در چهرهاش ببینم، اما دریغ! نفس میگیرم و میگویم: من شما رو طور دیگهای میشناختم...
پوزخند میزند: حالا درست شناختی!
-تو هم جریان ترور پدر و مادرم رو میدونستی؟
#رمان_شاخه_زیتون
#مکتب_سلیمانی_سیرجان
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a