19.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موزیک و پادکست های انگیزشی برای دیگران🙃
من صبحم رو با صدای بهشتی فرمانده و خش خش برگهای پاییزی شروع میکنم💚
ای کاش تک تک ما هم همین قدر ملموس، محبت مادری حضرت زهرا سلام الله علیه رو تو زندگیمون درک کنیم.🖤
#فاطمیه
@Maktabesoleimanisirjan
#تربیت_فرزند
#نوجوان
✅موقع صحبت با فرزندتون کوتاه و شیرین حرف بزنید. اگر فکر می کنید او باید چیزی رو بدونه اونا رو به صورت یک سری نکات روشن و واضح به او بگید و متعاقبا به او هم اجازه بدید پاسخ بده
🌿بیش از حد تماس چشمی برقرار نکنید.
با اینکه اغلب توصیه میشه موقع برقراری ارتباط با دیگران حتما با اونها تماس چشمی داشته باشید؛ ولی این مساله درباره فرزند نوجوان شما صدق نمی کنه چون این کار ممکنه باعث ترس و واهمه او بشه.
به همین دلیل صحبت کردن با نوجوانتون موقع رانندگی زمان خوبی برای این کار محسوب می شه.
🍀هنگام انجام کار با او صحبت کنید. خیلی از پسرهای نوجوان وقتی همزمان مشغول کار دیگری هستند راحت تر و بهتر می تونن ارتباط برقرار کنن برای همین توصیه می شه موقع بازی کردن، شام خوردن و یا پیاده روی کردن با او حرف بزنید. موقع حرف زدن با پسر نوجونتون اجازه ندید کنترل احساساتتان از دستتون خارج بشه.
نشان دادن عصبانیت😡 یا ناامیدی می تونه فرزند شما را به اعماق درونش سوق بده و او دیگر روی پشتیبانی و حمایت شما حساب نکنه.
🌱به او زمان بدید خیلی از پسران نوجوان فکر کردن درباره مکالمات و گفتگوهای مهم به چند ساعت یا حتی چند روز نیاز دارن. بنابراین اگر پسر نوجوانتان رفتارش را تغییر نداد ناامید نشید
اجازه بدید او اطلاعات را در دست بگیره و آن را در زمان خودش پردازش کنه.
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
#آشپزی
طرز تهیه نان شیره انگور🫓
یه نونه خیلی مقوی و خوشمزه برای مامانایی که بچه ی مدرسه ای دارن👌
مواد لازم👇
شیر ولرم:۲ لیوان
روغن مایع: ۱ لیوان
خمیرمایه:یک قاشق غذاخوری
شکر:سه قاشق چایخوری
تخم مرغ:یک عدد(سفیده برای داخل خمیر،زرده برای رومال)
آرد:تقریبا ۵ لیوان(به حدی که خمیر به دست نچسبه)
موادمیانی👇
شیره انگور:دو یا سه قاشق
پودر کاکائو:یک قاشق چایخوری
طرز تهیه👇
ابتدا شیر ولرم رو با خمیرمایه و شکرمخلوط کرده و هم میزنیم،سفیده تخم مرغ و روغن مایع رو اضافه میکنیم.
آرد رو به همراه یه قاشق مرباخوری نمک کم کم اضافه میکنیم به اندازه ای که به دست نچسبه،دقت کنید چسبندگی خمیرو با ورز دادن بگیرین نه اضافه کردن آرد.
کامل ورز بدین روشو بپوشانید تا یک ساعت،بعد پف خمیرو بگیرین اونو به ۸ تا ۱۰ قسمت تقسیم کنید و هر قسمت رو چونه بگیرید.
چونه هارو به شکل مستطیل پهن کنید روشو شیره انگور و کاکائو میزنیم و از یک طرف شروع به رول کردن میکنیم.
رول ها رو به شکل بافت کنار هم قرار میدیم،زرده تخم مرغ رومال کرده و میزاریم داخل فر از قبل گرم شده به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه
نوش جان❤️
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
1632758036_S3nD3.mp3
7.04M
#رزق_معنوی
#چله_حدیث_کسا
#روز_نهم
روز نهم چله حدیث کسا به نیت ظهور آقا امام زمانمون عجل الله فرجه الشریف و برآورده شدن حاجات اعضای کانال 🤲🏻
💚صلی الله علیکِ یا فاطمة الزهراء💚
حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود:
آنچه را امام علی(ع) نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت انجام داد، وظیفه الهی او بوده است، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آنها را محاسبه و مجازات می نماید.
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
مکتب سلیمانی سیرجان
#رمان_جدید #قسمت_چهاردهم از وقتی قضیه را بابام گفت,خودم را تواتاق حبس کردم تا بفهمند که من ناراضی
#رمان_جدید
#قسمت_پانزدهم
دمدمهای غروب اول بابا با دستی پر و باری سنگین به خانه امد وبعد یکی یکی داداشا پیداشون شد..
از وقت عصر تا وقتی بابا اومد ,مامان مثل... خ....ر... ازم کار کشید,بااینکه همه جا تمیز و مرتب بود اما از اول یه خونهتکانی کرد و گردگیری کردیم,دیگه از خستگی نا نداشتم, بابا شیرینی ها را گذاشت رو میز آشپزخونه, دیز را برداشتم ومیخواستم مشغول چیدن بشم,...
بهمن داداش کوچکه که خیلیخیلی دوسش داشتم, اومد کنارم وبا یه لبخندملیح گفت:
_نه نه...عروس خانما که نباید دست به سیاه وسفید بزنن
و دیز,راکشید جلو خودش واول دوتا شیرینی باهم گذاشت تودهنش ودرحینی که ملچ ملوچ میکرد با ایما واشاره گفت :
_برو اماده بشو..
منم که از این شوخیای بهمن سرخ وسفید میشدم, سریع تشکر کوتاهی کردم ورفتم داخل اتاقم...با خودم گفتم,درسته که دلم به این وصلت رضا نیست اما نباید جلوشون دختری دست وپا چلفتی و بد شکل و بد لباس جلوه کنم,هرچی باشه صاحبخونهی یوزارسیف هستند وبا به یاد آوردن یوزارسیف دوباره بغض گلوم را گرفت..یه بلوز ودامن سفید خوشگل داشتم یه شال سفید زر دوزی شده هم پوشیدم ,با چادر سفیدم که گلهای قرمز ریزی داشت وفقط تو جشنی ,مراسمی رولباسم مینداختم سرم..از اتاق که بیرون امدم ,
مادرم با منتقل اسپند به دست اومد طرفم وگفت:
_ماشاالله ,هزار ماشاالله مثل ماه شده دخترم
بابا که تمام وجودش مملواز ذوق بود اومد و یه بوسه به سرم زد وگفت:
_زر زری باباست دیگه...
درهمین حین زنگ در را زدند...
بهمن رفت سمت در حیاط وبابا ومامان هم تو راهرو منتظر اومدن خواستگارا بودن و نگاه کردم به بهرام ,اصلا انگار توعالم ما نبود , غرق لپ تاپش بود, ازهرفرصتی استفاده میکرد تو بورس یه سرکی بزنه..هیچ کس حواسش,به من نبود,اروم خودم را چپوندم تواشپزخونه واز پنجره آشپزخونه که مشرف به حیاط بود نگاهم را دوختم به در,اونم از بابت کنجکاوی همین....
بهمن در راباز کرد ,با بازشدن در و قامت شخصی که وارد حیاط شد...دلم یهو ریخت پایین...نه...نه...
باورم نمیشد اینکه... اینکه... یوزارسیف بود...اما تنها...با لباس معمولی بایه دسته گل سرخ..
وای وای...قلبم شروع به تاپ تاپ زدن کرد...انگار یه اتش درونم روشن کرده بودن, دست وپام سست شده بود یخ کرده بود اما از داخل میسوختم...خدای من... پس... پس منظور حاجمحمد... از خواستگار... یوزارسیف بوده...
چرا تنهاست؟؟ اما اصلا برام مهم نبود تنهاست مهم این بود که منم تو دل یوزارسیف جا کرده بودم,...همونطور که اون تو دل من جا کرده بود والحق که دل به دل راه داره....
پاهام از دیدن قامت زیبای,یوزارسیفم شل شد,اروم اروم خم شدم زیر اوپن نشستم...
با صدای,یاالله یاالله...بهمن ,انگار بهرام هم از عالم خودش بیرون امده بود,با تعارفات بابا ومامان ,همه نشستند,...
فقط مامان خودش را چپوند تواشپزخونه, پشت سرش,هم بهرام اومد...
مامان که اصلا حواسش,به من نبود روبه بهرام گفت:
_یعنی چه؟
بهرام بی حوصله گفت:
_مامان این دیگه کیه؟؟من تاحالا ندیدمش, اما میدونم علیرضا نیست...
مامان همونطور که چشم میانداختیکدفعه من را زیر اوپن دید به بهرام گفت:
_این بنده خدا حاجیسبحانی روحانی مسجده, مستاجر حاج محمد هست...
بهرام اهانی گفت وسوتی,اهسته وممتد کشید وبا مسخره گفت:
_روحانی؟؟؟خخخخ پس کارتون دراومده, این بیچاره ها هشتشون گرو نهشونه...
من از حرف بهرام عصبانی شدم,دلم نمیخواست کسی راجب یوزارسیف من اینطوری صحبت کند اروم گفتم:
_مامان یواش تر ,میشنوه بنده خدا... بعدشم چی از روحانی بهتر...
بهرام که انگار بهش,برخورده باشه بیصدا ادای من را دراورد ولب ولوچه اش را کج و کوله کرد واز,اشپزخانه بیرون رفت...
من که از خوشحالی اسمان را سیر میکردم روبه مامان گفتم:
_مامان روش به کدوم وره؟؟
مامان اروم گفت:
_چی؟چی میگی تو؟؟
من:
_مامان من اگه بلند بشم تو دیدش هستم؟روی یوزارسیف کدوم وره؟؟
مامان با تعجب نگاهی,بهم انداخت وگفت:
_یوزارسیف؟؟!!اهان حاج اقا پشتش به اوپن هست...
من با اطمینان و بیخیال سوتیی که داده بودم بلند شدم وگفتم:
_الان باید چای بریزم؟؟
مامان که واقعا از تعجب داشت شاخ درمیاورد گفت:
_واخ... نه از تلخی ظهرت ونه از شیرینی الانت...بالاخره میخوای,عروس بشی یا نه؟؟
داد از دست شما جوانای,این دوره زمونه.. لازم نیست الان چای بیاری...صبر کن ببینیم چی چی میگه...
مامان رفت توهال ومن تمام وجودم گوش شده بود ودوباره رفتم پایین اوپن ومشغول گوش کردن کلمه به کلمه حرفهای یوزارسیفم شدم....
🌱ادامه دارد....
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام رفقا🤚🏻
امیدوارم حال دلتون عالی باشه🌻
روزمون رو با این کلیپ فوقالعاده شروع کنیم.💫
عجب
کلیپیه😍 روش سبقت گرفتن : شکرگزاری😎😍 #شکرگزاری ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
#تربیت_فرزند
درحین گوش دادن به حرف فرزندان جملاتی به زبان بیارید که نهایت توجه تون رو به صحبت های او نشان بده
مانند"وای چه جالب"
"من اصلاً نمی دانستم"
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
#آشپزی
طرز تهیه ته چین مرغ تک نفره🍮
یکی از ته چین های مجلسی و مناسب مهمونی هسته که به صورت تک نفره سرو میشود،شما میتوانید برای این ته چین از قالب های مافین استفاده کنید.که مواد میانی آن کاملا سلیقه ایه
مواد لازم👇
برنج:دو پیمانه
سینه مرغ:یک عدد
ماست پرچرب:نصف پیمانه
زرده تخم مرغ:دو عدد
زعفران دم کرده:۴ الی ۵ قاشق غذاخوری
کره:صد گرم
نمک فلفل زردچوبه:به مقدار نیاز
زرشک و خلال بادام:به مقدار نیاز
طرز تهیه👇
ابتدا سینه مرغ را با یک عدد پیاز و کمی نمک فلفل و زردچوبه بپزید.
دراین فاصله برنج را شسته و خیس کنید
وقتی مرغ پخت اون رو ریش ریش کنید و
کنار بزارین.برنج را بجوشانید و کمی زنده تر از برنج دمی آن را آبکش کنید.زرده تخم مرغ را با چنگال کمی بزنید تا بوی ضحم آن کمتر شود
ماست و زعفرون رو به تخم مرغ اضافه کرده و هم بزنید.برنج آبکش شده را به مخلوط تخم مرغ اضافه کرده و هم بزنید تا همه برنج به مواد آغشته شود.
فر را روشن کنید و دمای آن را روی ۱۸۰ درجه تنظیم کنید.
قالب را با کره حسابی چرب کنید،مقداری از برنج زعفرانی را کف قالب بریزید و با پشت قاشق آن را کمی فشرده کنید.
مرغ ریش شده را روی برنج ها بریزین
مجدد با قاشق فشرده و کمی زرشک روی آن بریزین
مجدد روی زرشک ها مقداری برنج بریزین و با قاشق فشاربدین تا مواد بهم بچسبه
در نهایت و در صورت تمایل مقداری روغن یا کره روی ته چین ها بریزید و قالب را با فویل پوشانده چند سوراخ روی آن بزنید و داخل فر بزارین.بعد از یک ساعت آماده است،و میتونید با انواع خلال ها تزئین کنید
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام علیها
☑️اجتماع عظیم فاطمی خادمیاران رضوی شهرستان سیرجان
☑️همراه با سخنرانی و مداحی مداحان اهل بیت
☑️زمان :چهارشنبه همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مورخ ۱۴۰۲/۰۹/۱۵
☑️مکان :آستان مقدس امامزاده احمد
☑️پوشیدن کاور خادمیاری الزامی میباشد .
#اطلاعیه_مراسم
@Maktabesoleimanisirjan