eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6048787440083144745.mp3
3.25M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🎼 🎤     از اون آهنگای یاس پسند😍😍😍 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 تلنگر.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 تلنگر.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام یاس عزیز این متن به نظرم تلنگر خوبی برای همه هست 🔹 آنقدر این داستان زیبا ست که چندین بار خواندم و تحت تاثیر شدید قرار گرفتم : ✍گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت: اینجا را ترک نمی‌کنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم. 👈به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد، بدان سو رفت و میخ را تکان داد. با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت. 🔸مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت. 🔹 شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد. سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعداز آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!! 🔹 فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟! 👈 ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم. ✨✨ بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند یک رفتار یا یک کلام شان : 🔺 مشکلات زیادی را ایجاد می کند 🔺 آتش اختلاف را بر می افروزد 🔺 خویشاوندی را برهم می‌زند 🔺 دوستی وصفا صمیمیت را از بین می‌برد 🔺 کینه و دشمنی می آورد 🔺 طراوت و شادابی را تیره و تار می‌کند 🔺 دل ها را می‌شکند 👈 بعدا کسی که اینکار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است! ✅قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش ! مواظب باش میخی را تکان ندهی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 شخصی که ترس از دست دادن داره، خودبخود به فردی کنترل‌گر تبدیل میشه که وقتی توی یک رابطه‌ای قرار میگیره که با اینکه میدونه طرفش آدم مناسبی براش نیست و یا یسری خصوصیت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی داره که آسیب‌زننده‌ست اما چون نمیخواد اون شخص رو از دست بده، تمام تلاشش رو میکنه تا با مشاوره و رواندرمانی، اون شخص رو تغییر بده و تبدیلش کنه به یه آدم نرمال و مناسب و ایده‌آل خودش و سال‌ها در این نبرد و کشمکش، نتیجه‌ی چندانی نمیگیره وبتدریج دچار فرسودگی روانی میشه.خصلت‌ها و ویژگی‌هایی مثل خیانت و دروغگویی بیمارگونه، وابستگی بیمارگونه به دیگران، خشونت فیزیکی، خشونت کلامی مکرر و اعتیاد، بخصوص وقتی خود اون شخص مایل به تغییر شرایط نیست،با هیچ روش و مبارزه و زور و اجباری، اصلاح نمیشه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاکو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 این بود که من سعی می کردم هر کاری بکنم تا پول بیشتری در بیارم .. خوب هوا سرد شده بود و بازدید کننده از مرداب خیلی کم و اتفاقی و در آمد خوب نداشتم .. رفتم با یک گروه ماهی گیری برای شیلات کار کردم .. اما بازم نمی تونستم هزینه ی سفر اونو مهیا کنم ... در حالیکه به عشق لاکو زندگی می کردم و مدام دنبال فرصتی می گشتم تا احساسم رو بهش بگم ..ولی اون کاری نمی کرد که من جرات همچین کاری رو پیدا کنم ... لاکو به مامان کمک می کرد و به درس امید می رسید و حتی وقتی بابا از سر کار بر می گشت فورا براش چای میریخت ...اما هیچ حرفی از نارضایتی نمی زد .. خونه ی ما توی یک کوچه ی خاکی و ماشین رو بود حیاط با صفایی داشتیم و چند درخت خرمالو و نارنج و پرتغال بهش صفای خاصی داده بودن.... یک هال بزرگ داشتیم و یک آشپز خونه و دوتا اتاق خواب ..و از پله های چوبی که کنار هال قرار داشت میرفت طبقه ی بالا که یک ایوون و یک اتاق بیشتر نداشت اون اتاق رو بابا به خاطر من درست کرده بود که درس بخونم .... بیشتر اوقات که بر می گشتم خونه لاکو  رو می دیدم که توی اون ایوون به دور دست خیره شده  و با اومدن من میومد پایین ... چون حساسیت مامان رو می دونست که دوست نداره من زیاد با اون تنها بمونم ...یک بار که متوجه ی ورد من به خونه نشده بود ..رفتم پشت سرش ایستادم و آروم گفتم : به چی فکر می کنی ؟ بدون اینکه برگرده گفت : تو چی فکر می کنی ؟ گفتم : می دونم ناراحتی چرا حرف نمی زنی ؟  گفت : وقتی با گفتن من چیزی عوض نمیشه چه گفتی داره؟  .... گفتم : آدم ها با گفتن دلشون رو خالی می کنن .. اینطوری که تو پیش میری فردا افسردگی می گیری .. گفت : این طورام نیست منو سمیرا با هم خیلی حرف می زنیم .. گفتم : خوب چرا به من نمیگی ؟ سکوت طولانی کرد و گفت : چون نمی خوام ... گفتم : ولی تو برام خیلی عزیزی می خوام با غمت شریک باشم .. چشمشو ریز کرد و گفت : امیر من نمی خوام تو رو توی درد سر بندازم ..شما ها آدم های خیلی خوبی هستین ..من نباید از خوبی شما سوءاستفاده کنم ... مامان طبق معمول که هر وقت من با لاکو تنهایی حرف می زدم صدام می کرد ..از پایین پله ها گفت : امیر ؛ های امیر ؟ امیر جان ..بیا به من کمک بده ... لاکو گفت : برای همین ؛؛ امیر تا اینجام ؛ بزار حرفی برای من نباشه خواهش می کنم .... تا شب چله وقتی از سر کار برگشتم خونه ..دیدم سمیرا و لاکو یک سفره قشنگ پهن کردن و کلی تدارک دیدن انار دون کرده و هندوانه و آجیل ..و کلی مخلفات؛؛ دور سفره شمع گذاشته بودن و مامان غذای خوشمزه ای درست کرده بود .... اونقدر خوشحال بودم که نمی تونم وصف کنم .. دیگه طاقتم تموم شده بود عشق لاکو تمام وجودم رو گرفته بود .. حتی وقتی سر کار بودم مدام صورت زیبای اون جلوی نظرم میومد ..و اینکه چقدر اون خوب و دوست داشتی بود که حتی کوچکترین خطایی نمی کرد که کسی رو ناراحت کنه .... تصمیم گرفتم شجاع باشم و حرفم رو بزنم ... رفتم توی آشپزخونه و به مامان گفتم : می خوام زن بگیرم ....و منتظر عکس العمل شدید اون شدم و خودمو برای هر مبارزه ای آماده کردم ..    🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام عزیزدل همه امیدوارم حال دل همتون خوب باشه خواستم منم اسمی ک همسرم تودوران نامزدی ذخیره کردو بگم😉 منکه اقامون سیو کرده بودم😍 واسم خیلی جالب بود ک ببینم همسر عززیزتر از جانم شمارمو ب چ اسمی سیو کرده... البته وقتی فهمیدم واقعن تو شک بودم اخه احتمال هر چیزی رو داشتم جزIrancell🙁 بعد از گذشت سالیان سال هر وقت یادم بیاد قلبم از درد تیر میکشه🥺حتی الان ک دارم براشما میتایپم😓 ایرانسل🖤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_6048734908338147809.mp3
3.99M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ❣بخند ! آنقدر جانانه،که دل تمام ثانیه ها شـاد شود این نهایت مهربانی توست درحق دنیایی؛ که در برابر حجم غمهایمان کم آورده! بخند و زندگی آدمها را گلستان کن! و تو چه میدانی شاید خنده ات دوای درد کسی در گوشه کنـاری باشـد ❣ 😊🍃     🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هر یک صفحه از 🌱💚💚💚 @Malakeonline
باران..... گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 زهرا جون میگه یه آشنایی داشتیم، مادرِ دوتا دخترِ خوشگل بود. فصلِ درس و مدرسه که می‌شد، هر شب تا دیر وقت بیدار می‌موند و برای زنگ تفریح فردای بچه هاش، کلی لقمه و خوراکی رنگارنگ آماده می‌کرد، انقدری که بیشترشون دست نخورده برمی‌گشتن. هر روزِ خدا، کله ی سحر باهاشون بیدار می‌شد و تا آماده بشن، همراهشون صبحونه می‌خورد و نمی‌ذاشت حتی یه روز شکمِ گشنه برن مدرسه. می‌گفت: من مادر نداشتم، خیلی بچه بودم وقتی مادرم مُرد! مدرسه که می‌رفتم، می‌دیدم مامانای بقیه ی بچه ها، توو کیفشون لقمه و میوه و خوردنیای خوشمزه گذاشتن، ولی من کسی نبود برام از این کارا بکنه، خودمم بلد نبودم، گرسنه می‌موندم همیشه! دردِ بی مادری برام همین یه قلم نبود ولی هنوزم سردردای صبحایِ مدرسه‌مو یادمه! برای همین به هر زحمت و جون کندنی هست، تلاشمو می‌کنم که برای بچه‌هام، اون مادری باشم که خودم همیشه حسرتشو داشتم. می‌گفت: یه وقتایی دلم می‌خواد برم بزنم رو شونه ی تک تک اونایی که سایه ی مادر بالاسرشونه و بگم قدر مادرتو بدون که خیلیا حسرت داشتنشو دارن، قدرشو بدون که خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو بکنی، ممکنه داشته ی امروزت، بشه حسرتِ فردات! بگم حالا که داریش، حسابی هواشو داشته باش، که یه روزی دلت برای همه چیزش تنگ میشه، حتی برای حرف زدنِ عادیش، حتی برای غُر زدناش... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام یاس عزیزم امروز حالِ دلم خوب نیست 😔 ی خواهشی از مادرا مخصوصاً مادرای جوان دارم تو روخدا اگه شرایط روحی و روانی خوبی ندارین هر جوری هست ی راهی پیدا کنید که حالتونو خوب کنید ولی دلتونو سر بچه ها ی معصوم و نازنینتون خالی نکنید به هییییییییییچ وجه با بچه هاتون مخصوصاً دخترای گلتون که روحیه لطیفی دارن دردو دل نکنید که مثلاً اونا باباشونو  و یا خانواده شوهرتونو بشناسن و بدونن که خیلی اذیتتون کردن و خوبیتونو نمیخوان و بدونن باهاشون چجوری رفتار کنن و یا جوابشونو بدن و یا از شما دفاع کنن که در اینصورت این فقط بچه های معصوم ما هستن که آسیب میبینن 😔 متاسفانه من تجربه کردم و سخت از این کارم پشیمونم چون الان که دخترم بزرگ شده دارم به چشمم میبینم که خاطرات تلخ گذشته چقدر اذیتش می‌کنه 😩😔 البته من اون زمان تجربه الانمو نداشتم و به لحاظ روحی روانی به مرز جنون میرسیدم هیییییچ وقت خانواده شوهرمو نمیبخشم.خدا منو ببخشه که اینقدر کم فکری و کوتاهی کردم😔 فقط از مادرای عزیزم خواهش میکنم قوی باشید هوای بچه هاتون داشته باشید اگه قابل میدونید برای منم دعا کنید 🙏 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88