ملکـــــــღــــه
قسمت ششم عشق و عاشقی محمد و فرشته گفته بود بیا سرایداری باغم با زنم بردم یک جا که اگر با تمام قدر
قسمت هفتم
عشق و عاشقی محمد و فرشته
توی دادگاه تا چشم و صورت کبودم را دیدن همه حق را بهم دادن گفتن پدر شو در میاریم دلیل کتک زدنش چیه منم قبوض آب و برق را بردم کارمندهای دادگاه 😳برای قبض پنجاه تومن و صد تومن این بلا را سرت اورده😳😳😳خواستنش دادگاه مامور فرستادن در خونه همه محل فهمیدن شکایت کردم همه میدونستن حق با منه جرات نکرد بره دادگاه منم دیدم نمیره شکایت را پیگیری نکردم ولی فهمید اگر دست روم بلند کنه با قاضی و دادگاه طرفه دیگه کتکم نزد
یکی نبود بگه این کارو زودتر میکردی 😜😜پسر بزرگم سیکل داشت و کوچیکم ابتدایی شوهرم که دیگه جرات نمیکرد منو بزنه که ای کاش منو میزد شروع کرد به کتک زدن پسر بزرگم وقتی مانعش میشدم دیگه نمیزد تو صورتم که برم دادگاه میزد بدنم را کبود میکرد هر شب پسر بزرگم را میزد یا بیرون میکرد زورم بهش نمیرسید شمر که میشد همه مونو میزد الهی دستش بشکنه بهش گفت خودت باید کار کنی اجازه نداری بری مدرسه گفتم مگه تا الان تو خرج مدرسه شو دادی منم میزد اینقدر این کار را ادامه داد تا پسر بزرگم ترک تحصیل کرد و با دوستای نا باب گشت و معتاد شد 😭😭اونم به چی هرویین😱😱الهی خدا نصیب تون نکنه چیا کشیدم خدا میدونه چند بار انداختمش کمپ چه عذابی کشیدم خدا داند تو این بین و بست عاشق یک دختر شد هر چی گفتیم گل پسر ترک کن برات برم خواستگاری گوش نمیکرد نه که نخوا نمیتونست لعنت به مخدر لعنت به اعتبادلعنت به باعث و بانی های اعتیاد جوانان رفتم التماس دختر گفتم دختر خودتو بدبخت نکن پسر من معتاده شب سرتو میبره ابروتو میبره تو خانواده خوبی داری دختر با کمالاتی هستی گفت الله و لله من اینو میخوام آین ماجرا سه چهار سال طول کشید این وسط پسر کوچیکم خدا رو شکر به شدت چسپید درس و مشت و تو استان رتبه آورد و کنکور داد و چهار سال دانشگاه رفت شهرهای دیگه محیط خونه مون وحشتناک بوددعوا و بی محلی های گلزار اذیت هاش بیماری لعنتی من اعتیاد پسر بزرگم من بیمار شده بودم یک بیماری عجیب و ناشناخته سال 96بود اوایل بیماری من بود یک عصر پاییزی برا گلزار عصرانه آماده کرده بودم که از سر کار میاد بخوره از راه اومد شروع کرد به برادر بزرگش که آه مظلومها گرفته بودش و تصادف کرد و به درک واصل شد اینقدر نفرینش کردم آخه پیش همه گفته بود پسر بزرگ برادرم را من معتاد کردم از خدا میخوام عذابشو زیاد کنه القصه شروع کرد به لعنت فرستادن به اون گفتم به کی لعنت میدی اون دستش از دنیا کوتاهه گفت آخه نمیدونی چی دیدم امروز 😭😭😭حرفی زد که من خورد شدم شکستم تکه تکه شدم پودر شدم اصلا نمیدونم چی به سرم اومد
گلزار گفت دختر همسایه مونو دیدم قمر گفت من عاشق قمر بودم برادرم به زور تهدید تو را برام گرفته یکهو انگار قلبم ایستاد دنیا از حرکت ایستاد گلزار حرف میزد من هم میشنیدم هم انگار نمیشنوم 😳😳😳این همه سال عذاب بیست و شش سال منو عذاب دادی چون دلت پیش قمر بود 😭😭😳تا یکماه همش گریه میکردم به بخت خودم به جنایتی که مادرم و برادر گلزار در حق هر دومون کردن ما قربانیان بی گناهیم من گیج میدیدم قمر همیشه احوال گلزار را ازم میگرفت وآه میکشید وای خدای من چی میشنیدم حالا تو این 26سال زندگی مشترک من هیچ وقت خودم را به محمد نشان ندادم با اینکه هر دو اهل یک روستا بودیم و ساکن یک شهر کوچیک دلم آتیش گرفت از طرفی محمد بگم هزار بار پیغام داده بود میخوام ببینمت من گفتم گور پدرش اهمیت نمیدادم تا اینکه گلزار این حرفو زد انگار آتیش زیر خاکستر عشق قدیمم در دلم شعله کشید سال 97یعنی سالی که بیست و هفت سال میشد محمد را ندیده بودم تصمیم گرفتم برم و سیر دلم به محمد بد بگم وبرگردم تصمیم گرفتم بهش بگم نامرد من که پیغام دادم دختر عموت به مادرت بگه تو که تهرانی لااقل پدرمادرت بیان کار را تمام کنن و بله را از پدرم بگیرن با توپ پر یادمه روز اول مرداد رفتم مغازه محمد
محمد لبنیاتی داشت البته من آیدی تلگرامم را هم نوشتم بهش بدم ولی شماره نه
چه فایده بعضی لحظات دوربینی نیست ثبت کنه وارد مغازه محمد که شدم مشتری داشت و با پارچه شیر میخواست براش وزن کنه منو که دید خشکش زد منم خشکم زد سی ثانیه بیشتر یا کمتر زبون هر دو مون بند اومده بود نه اون میتونست حرف بزنه نه من مشتری هم مونده بود چرا اینجوری شده مدتی که گذشت یکباره من انگار یخم آب شده باشه گفتم سلام محمد هم مثل کسی که از خواب بپره گفت سلام زبونش بند اومده بود مشتری را روانه کرد رفت بهم گفت الهی دورت بگردم الهی قربونت برم تمام زندگیم تمام دنیام تمام هستیم عمرم جونم 😔😔کلماتی که این بیست و هفت سال حتی یکبار ازدهان شوهرم در نیامده بود به من که هیچ به بچها بگه منم به محمد گفتم فکر نکن عاشق چشم و ابروی تو شدم اومدم اینجا اومدم سنگهامو باهات وا بکنم گفت بفرما گفتم لعنتی چرا به پیغام من گوش نکردی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
هدایت شده از تبلیغات گسترده موج 🌊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥بروزترین و شیک ترین مدلها💥
💥با قیمت هایی استثنایی💥
❌❌با ما شیک😍 باشید❌❌
🔮پاسخگویی ۲۴ ساعته👌👌
🔮پیگیری دقیق
🔮ارسال فوری
🎈حراجی از دست ندین 👇👇
آیدی کانال👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1350172758Cc1a7182c86
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
عزیزانی که لینک کانال مانتوهای 39 تومنی رو میخواستید بفرمایید تا برنداشتم ❌☝️👇
https://eitaa.com/joinchat/1350172758Cc1a7182c86
#گران_نخرید
19.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آشپزی
سلام کدبانوها
اومدم با ترفند وا نرفتن و گردالی شدن کوفته😁
✅️من واسه ۵ تا کوفته اندازه پرتقال این مواد و اینقدر میریزم🌱👇
گوشت چرخکرده ۳۵۰ گرم
پیاز رنده شده و آبگرفته یک عدد
لپه خام ۴ قاشق غذاخوری
برنج خام ۵ قاشق غذاخوری(لپه و برنج باید نیمپز بشن)
سبزی معطر خشک یا تازه ۳، ۴ قاشق غذاخوری
تخم مرغ یک عدد
آرد نخود ۲ قاشق غذاخوری
ادویه نمک و فلفل و زرچوبه و هرچی دوست داشتین به میزان لازم
همه رو با هم میریزیم تو غذاساز، خوب که میکس شد،
اندازه کوچیکتر از یه پرتقال برمیداریم و توش آلوی خیس خورده و زرشک و پیاز داغ میزاریم و خوب میبندیم🤌
برای آب کوفته هم که طبق ویدئو پیاز داغ و مرزه خشک و رب و نمک و زرچوبه اضافه کردیم با آب گذاشتیم جوش بیاد
✅️قلق وا نرفتن🤌👇
موقعی که کوفته رو میخواین بندازین تو آب، قابلمه رو از رو حرارت بردارین، آب در حال جوش نباشه، وگرنه کوفته وا میره🤌
تا ۵ دقیقه روی حرارت اصلا درشو نزارین
تمام زمان پخت درب کوفته باید نیمه باز باشه وگرنه کوفته بهتون میخنده(ترک میخوره)😁
تا بیست دقیقه هم اصلا به کوفته ها دست نزنید بزارید بجوشه فقط از آبش بریزید روش که خشک نشه، بعد از این زمان کوفته ها رو بچرخونید.
اخرای پخت از آبش بردارید جدا بجوشونید غلیظ شه واسه سس کوفته
۴۰ دقیقه ای هم آماده ست
درست کنید نوش جان❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍فقط خانمای کدبانوئی که قصد دارن #رب و #آبلیمو و #آبغوره بگیرن بیان چندتا ریزه کاری #مهم♨️ یادشون بدم😉
راهکار👇
#کپک نزدن #رُب بدونِ روغن🍅
#فنِ تاب دادنِ #رُب برای هوا نکشیدن🥫
#گرفتن #تلخی آبلیمو #سبزموندن رنگ آبلیو🍋
#جداسازی #پالپ از #آبلیمو خشک کردن لیمو🔆
#آموزش خشک کردن #سبزی قورمه واندازه سبزی🥗
+کلی نکات ریز خانه داری مثل خلال کردن #پسته خونگی😁 که مادرشوهرت ببینه هَض میبره😌😅👇
https://eitaa.com/joinchat/2011693108Cc1567b176d
ورود تازه عروسا🧖♀ اجباری ☺️
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
اگر مدام افسرده ای و خاطرات
گذشته، رو مرور میکنی، یکبار
عضو جمع ما باش!!!
متن هایی که میذاره حرف دل
خیلی از ماهاست!👇
https://eitaa.com/joinchat/744948034Ce254bc10b5
☪جملات آرامبخش و دلنشین☝️
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
سلام یاس بانو ..حال دلت و دوستان کانال اروم ❤️
خواستم در مورد اون مطلبی که وقتی جراحی میشن و میخوان بهوش بیان مطلبی بگم ...
اقای خونه ب دلایلی چن بار زیر تیغ جراحی رفتن ...اولین بار ک رفتن ما نامزد بودیم وقتی داشتن ب هوش میومدن دائم اسم منو 😍صدا میزدن پیش خونواده شوهرمن اینجوری 😊☺️😍میشدم.و بگم هر لحظه میگفت کو در مورد من ...پیشش بودمااا میگفت بیا ببینمت .😘بعد جراحی های دیگه هم شد و هر موقع تا بهوش بیاد دائم اسم منو صدا میزد و سراغمو میگرفت و گریه میکرد من هم دلم ب حالش میسوخت و تو دلم قند اب میشد ...
اینجا بود متوجه شدم عاشقمه...البته اینو بگم من بچه ندارم همسری ی برادرزاده دارن که جونش براش در میره ...این دفعه که جراحی کرده بود ...وقتی میخواست ب هوش بیاد..اول اسم منو میگفت و سراغ منو میگرفت بعد سراغ برادرزادشو...و چندین بار میگه تا بهووش بیاد...
برای تک تکتون ارامش و اسایش از خداوند میطلبم 🙏همش نگاه خدا در لحظه لحظه زندگیتون مانا باشد
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا😍😍😍
💢نوشته با دخترمون اومدیم تمشک بچینیم از صبح تا حالا همینقدر جمع شده:😍😂
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88