eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4.2هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
ملکـــــــღــــه
#آرامش ازشون متنفرم زندگی میکردم تا حقیقت رو بفهمم و تو نامرد انقدر زود برام جایگزین پیدا کردی. م
تو چی هستی که بدون تو انگار دنیای من خالی شده بود,تو چه بلایی سر من آوردی که شدم یه درد و درمانم شد تن تو؟به چشم های من نگاه کن,من هر بار که نگات کردم,چشمای وحشیت تیکه پاره ام کرد اما هیچ وقت نمیتونه کسی منو بخونه آرامش,این غرور لعنتی اجازه نداد بهت بگم کاری دادی دستم آرامش,موهات و اون صدای خنده ات کار دستم داد و زندگیم رو جهنم کرد. باختم....واقعا باختم. پیروز این میدون شد..من مغلوبش شدم. نگفت دلم تنگ شده,نگفت دوست دارم اما من رو زیر جمله هاش ترور کرد. خم شد,مقابل لب هام,نفس عمیقی از نفسم گرفت و با عتاب و جنون گفت: -بخاطر ذره ذره زجری که بخاطر دوری از نفسات کشیدم,نابودش میکنم...سر از تن این حرومزاده جدا میکنم. و من رو رها کرد و ازم جدا شد و با قدم های بلندی سمت خروجی حرکت کرد و من,مثل یک اغما زده تازه از هپروت بیرون اومدم. مغزم رو جمع و جور کردم,قلب ترک خورده ام رو در دست گرفتم و با صدای بلندی جیغ کشیدم: -حااااااامی. و با تموم قدرتم سمتش دویدم. دیوانه وار و مجنون وار‌خودم رو به دستگیره چسبوندم و سد راهش شدم و با گریه گفتم: -کجا میری؟چی فکر کردی با خودت؟منو تنها میذاری کجا میری؟باشه باشه...تو بردی,تو بردی حامی اما جایی نرو. اشک هام از روی گونه هام سر میخوردن و من با عجز و تمنا گفتم: -دلم رو پیشت جا گذاشتم حامی,من نابود شدم تورو خدا نرو‌دیگه طاقت نداشتنت رو ندارم, اینجوری نرو..ولم نکن. از زور حرص میلرزید و با عصیان گفت: -برو کنار آرامش,از سر راهم برو کنار.. من با التماس,همون طور که چشمام بی وقفه میبارید گفتم: -گفتم که قبوله,تو بردی حامی,فقط نرو..بفهمم, تورو خدا منو بفهم. بفهم که نیاز دارم بهت حامی...بهت نیاز دارم. و مقابل چشم های درنده و سردش,از در فاصله گرفتم,دستم رو بلند کردم و روی سینه اش گذاشتم و با هق هق گفتم: -بردی حامی,نرو..من,هنوز دوست دارمت. پیروز این میدون شدی. من واقعا عاشقش بودم و دیگه طاقت از دست دادن نداشتم,روی پاشنه پام بلند شدم,دستام رو تکونی دادم و دور گردنش .... کردم,چشم در چشمش شدم و مقابل لب هاش با قطره اشکی که چکید و دلی که پر شده بود لب زدم: -تورو نمیدونم,ولی من دلم دوباره عاشقی میخواد حامی. من دلم تورو میخواد. فقط نرو و بعد یه سال منو به امنیت آ... بکش. و بعد تشنه,منتظر و آشوب .... گذاشتم و از ...همسرم و پدر دخترم رو بعد از یک سال با عشقی که درون قلبم زندانی کرده..برای لحظاتی مکث کرد اما دستاش, دستای قدرتمندش .... گره خورد,سنجاق شدم به سینه اش و ........بعد از مدت ها فراق,به وصال رسیدیم. نفس کم اورده و با مشقت ا....... لب هام گزگز میکرد و این دردخیلی دلچسب بود. طعمش هنوز روی ....بود که به تندی و کلافگی با ناز گفتم: -من واسه تو به ... میفتم حامی,فقط تو خم شد و جنون آميز,دم عمیقی از نفسام گرفت. چشماش رو بست و با حالت خاصی گفت: -نبودی و نفس کشیدن سخت شده بود. دست روی گونه اش گذاشتم و با لبخند گفتم: -نبودنم مگه چیه حامی؟ کشیده شد....دست هاش مثل پیچیک دور تن رنجورم پیچیده شد. سر روی سینه اش گذاشتم و کنار گوشم با لحنی که باعث مرگ قلبم شد و مملو از مالکیت بود با عصیان لب زد: -نبودنت,فقط نبودن و تو نیست لعنتی,نبودن خیلی چیزاس. و من مات این احساس ناب شدم... ** -تبش اومد یاپین؟ پارسا با گیجی نگاهم میکرد اما با اکرام گفت: -بله,دکتر گفت حالش خوبه. نتیجه آزمایششم از بیمارستان زنگ زدن گفتن خداروشکر خوبه. مشکلی نداره. میدونستم از دیدن من و حامی در کنار هم تعجب کرده. لبخندی زدم و دست دراز کردم پناه رو از روی تخت بلند کردم و در آغوشم گرفتم. دمای بدنش خیلی پایین تر اومده بود و اون سرخی آزار دهنده رو نداشت. با تاب و شور صورتیش,در آغوشم آروم گرفته بود. پیشونیش رو بوسیدم و سر بلند کردم و با لبخند گفتم: -کسی که توی عمارت متوجه نشد؟ کاملا مشخص بود گیج شده اما گفت: -نه,قبل از اینکه به عمارت برسم رییس زنگ زدن. خوبه ای زمزمه کردم و پناه رو تکون دادم. تا اون نفوذی رو پیدا نمیکردیم,نباید اجازه میدادیم کسی از اعضای عمارت متوجه بشه بنابراین قبل از اینکه پارسا بتونه پناهو به عمارت برسونه,حامی تماس گرفته بود و گفته بود پناه رو به ویلای کردان که هیچکس ازش خبری نداشت,ببره. وقتی نگاه خیره و گیجش رو دیدم,نخودی خندیدم و گفتم: _ای جی پایینه توضیح میده برات. ادامه دارد ... ❤️❤️
💚✨زیارت عاشورا✨💚 🌺«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ * سپس صد مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه مى گویى: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَممْدُ حَمْدَالشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ»🌺
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
⏰کمتر از دوازده دقیقه ___ خواهرا چله زیارت عاشورا رو فراموش نکنید چله زیارت عاشورا، دوستان من آخر شب انتخاب کردم چون این موقع همه خونه هستن و معمولا دیگه کارای روزمرشون تموم شده هر روز هم صوتی با صدای زیبای آقای فانی و هم تصویری براتون میفرستم با هر کدوم که راحتترین ادامه بدین التماس دعا🤲🏻 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🏴 تقویم نجومی 🗓 چهارشنبه 🔸 ۱۷ مرداد/ اسد ۱۴۰۳ 🔸 ۲ صفر المظفر ۱۴۴۶ 🔸 ۷ اوت ۲۰۲۴ 💠 مناسبت‌های دینی 🏴 شهادت زید بن علی بن الحسین علیه‌السلام 🌴 وارد کردن اسرا به مجلس یزید ملعون 🌓 امروز قمر در «برج سنبله» است. 💠 روز مناسبی برای امور زیر است: امور زراعی بنایی امور تجاری عقد قرارداد درختکاری پیش خرید قرض و وام امور آموزشی ارسال جنس امور مربوط به حرز 👶 زایمان نوزاد شایسته تربیت شود. 🚘 مسافرت کراهت دارد. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب چهارشنبه) شدیداً کراهت دارد. 🩸 حجامت، خون‌دادن و فصد خوب نیست. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث حاجت‌روایی می‌شود. ✂️ ناخن گرفتن خوب نیست، موجب بدخلقی می‌گردد. 👕 بریدن پارچه روز بسیار مناسبی است. کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن، وسیله سواری و یا چارپایان بزرگ، نصیب شخص شود. ان شاءالله 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب چهارشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۲ سوره مبارکه بقره است. ﴿﷽ الم ذلک الکتاب لاریب فیه﴾ خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی‌دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد. ان شاءالله مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز چهارشنبه «یا حیّ یا قیّوم» ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه «یا متعال» که موجب عزّت در دین می‌گردد. ☀️ ️روز چهارشنبه متعلق است به: 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💜خورشید جایش را به ماه می‌دهد ⭐️روز بـه شب ، آفتاب به مهتـاب 💜ولـــی مهــر و محبت خـــــدا ⭐️همچنان با شدت می‌تـابـد 💜امیدوارم قلب هـــاتـــون ⭐️پــر از نـــور درخــشـــان 💜لطف و رحمت خــدا بــاشه ⭐شبتون معطر به عطر گل‌های بهشتی🌙    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#رسوایی کاش می توانستم از او بگریزم، او خطرناک بود و من ساده ... چادر را بی دقت روی سرم انداختم
چخبرا عمران؟ با دستی که از میان شانه ی من و مهسا رد شد، از جا پریدم. عمران استکانی برداشت و به طرف سماور رفت . -خبرا که پیش شماست، آلمان و دخترای خوشگل و عکسای دو نفره و ...! یک نگاهم به کلافگی سامان بود و یک نگاهم به لرزیدن لب های مهسا ... عمران باز هم زبان نیش دارش را به کار انداخته بود . قابلمه را از دست مهسا بیرون کشیدم. با سیم ظرف شویی به جان قابلمه ی تفلون افتاده بود . -اون عکسا ناقص بودن جون داداش . صدای پوزخند عمران آمد . -ناقص و کاملیش مهم نیست که، مهم اون دخترست . این بار مهسا علناً اشک هایش روان شد . ظرف ها تمام شدند که کناری ایستادم. عمران کمرش را به اپن تکیه داده و چایی اش را می نوشید . سامان درمانده به نیم رخ مهسا نگاه می کرد. بالاخره دوام نیاورد و جلو آمد . -آخه گریه ت برای چیه؟ تو که گفتی منو نمی خوای... مهسا پرخاشگرانه به سوی سامان رفت من گفتم نمی خوام، چه بلایی سر خواستن تو اومد؟ با دو تا دختر فرنگی تب داغ عشقت یخ کرد؟ عمران جلو آمد . -بسه تمومش کنید . مهسا ابرویی بالا داد . -چرا چون می ترسی به سامان بگم کی عکسارو نشونم داد؟ استکان را به شدت روی اپن کوبید. -من نشونت دادم؟ مهسا لب هایش کج شد . -تو نه، برادرت عماد برام فرستاد . نا باوری سامان از آن که آن گونه نام عماد را زمزمه کرد، آشکار شد . عمران می دانست و همین دانستن کلافه اش کرده بود . مهسا لبه ی شالش را روی شانه اش انداخت . -مهم نیست پسر عمو، مهم این که اون ارتباط تموم شده همون موقع که عکس ها رو برام فرستادن به بابا گفتم تمومه ... تمام کلمات را با بغض به زبان آورد و خیلی نتوانست نگاه ترحم انگیز را تحمل کند، با قدم هایی بلند بیرون رفت . سامان مشتش را به دیوار کوبید لعنتی... خشم از فریادش زبانه می کشید. عمران دست روی شانه اش گذاشت. سر و گردنی از او بلندتر بود . -برو اگه راضیش کردی به داداش علی میگم با عمو حرف بزنه . سامان کلافه دستش را پشت گردنش کشید . -دو هفتس زبونم مو در آورد بس گفتم و نشنید، انگار واقعاً منو نمی خواد . عمران با خنده به شانه اش کوبید . -اگه تو رو نمی خواست وقتی شما دوتا رو صدبار تو کافه و خیابون و دانشگاه دست تو دست دیدم نمیومد التماس کنه که کاری به کارت نداشته باشم قضیه تون جدیه ... مردمک های آبی سامان درشت شد . -تو ما رو دیده بودی؟ عمران دست به کمر شد و عضله هایش قد کشیدند . تا به حال آن همه دقیق آنالیزش نکرده بودم، من در کنار او مانند فیل و فنجان جلوه می کردیم . -من حواسم به ناموسم هست که هیچ بی غیرتی دستش کج نره سمتش... مهسام ناموس منه، اگه الان میگم برو دنبالش دیدم حالشو فکر و خیال برت نداره... حرف هایش را گفت اما من در همان قسمت اولش جا ماندم. زمانی که حرف می زد نگاهش به من بود و پوزخند کنج لبانش بود. چطور فراموش کرده بودم این مرد مرا به قلم پاک 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هر یک صفحه از 🌱💚💚💚 @Malakeonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ مَأْوَاكُمُ النَّارُ ۖ هِيَ مَوْلَاكُمْ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾ 🔸 پس امروز (بر نجات هیچ یک) از شما منافقان و کافران فدیه و عوض نپذیرند، همه منزلگاهتان آتش دوزخ است و آن آتش شما را سزاوارتر است و بسیار به بد منزلی باز می‌گردید. 🔅 أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۱۶﴾ 🔸 آیا نوبت آن نرسید که گرویدگان (ظاهری از باطن به خدا بگروند و) دلهاشان به یاد خدا خاشع گردد و به آنچه از حق نازل شد بذل توجه کنند و مانند کسانی که پیش از این برایشان کتاب آسمانی آمد (یعنی یهود و نصاری) نباشند که دوره طولانی (زمان فترت) بر آنها گذشت و دلهاشان زنگ قساوت گرفت و بسیاری فاسق و نابکار شدند؟ 💭 سوره: حدید 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💐سـ❤️ ـلام 😍 ✋ 🌸 روزتون پراز خیروبرکت 🌸 🌹 امروز چهار شنبه ☀️ ۱۷ مرداد ۱۴۰۳خورشیدی 🌙 ۲ صفر ۱۴۴۵ قمری 🎄 ۷ آگوست ۲۰۲۴ میلادی 💯ذکر_روز 🌸🌿یا حی و یا قیوم🌿🌸      🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88