🍃🍃🍃🌼🍃
🔴 #فرمول_شیفته_کردن_زن
💠 آقایان اگر میخواهید همسرتان #شیفته شما شود دنبال #بهانه برای تعریف کردن از او باشید:
💠از ظاهرش
💠از جملاتش
💠از نگاهش
💠از دست پختش
💠از رفتارش
💠از هنرش و ...
💠 از لحاظ روانشناسی تعریف و تمجید از #زن به او آرامش داده و او را برای #مهربانی کردن و عشقورزی با همسر شارژ خواهد کرد.
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃❣
#ارسالی_اعضا ❤️
☘ صلوات، ذکر معصومانهی نوزادها
🔻پیامبر صلی الله علیه وآله:
🔹نوزادهایتان را به خاطر گریه کردن کتک نزنید!
گریه آنها، چهار ماه اول، شهادت بر یگانگی خداست،
چهار ماه دوم، صلوات است،
چهار ماه سوم، دعا برای پدر و مادرش است.
🔸لَا تَضْرِبُوا أَطْفَالَكُمْ عَلَى بُكَائِهِمْ فَإِنَّ بُكَاءَهُمْ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِيِّ وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الدُّعَاءُ لِوَالِدَيْهِ.
📚 علل الشرائع، ج۱، ص۸۱.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#گلاب .۶۶ گلبهار عصبی یه گوشه نشست و منم نشستم کنارش _گلبهار ..اشکال نداره این نشد یکی دیگه +به
#گلاب
.۶۷
_ میخوام برات جبران کنم ..پس حواست به کارات باشه .بار اخری باشه اسم ارسلان و میاری ..چه مستقیم یه غیر مستقیم دفعه بعد ..
ادامه حرفشو خوردو لباشو به هم فشار داد خیره بودم به چشماش و به سختی داشتم خودم و کنترل میکردم که بغضم نشکنه.
+بعدم زیادم بدم نمیاد ..
نگاهش از صورتم سر خورد تا انگشت پام و دوباره اومد بالا
حس بدی بهم دست داد که پوزخندی زد و گفت
+بدم نمیاد بفهمم چی میگذره تو اون سرتو از این ازدواج چی میخوای ..
حرفشو زد و برگشت عقب و خیره چشمام شد .
دستآم مشت شد و چقدر بد که نمیتونستم حرف بزنم .. حداقلش جرئت حرف زدن نداشتم.
+برو بخواب دیر وقته
ناچار سر تکون دادم که باز گفت
+میمونم تا برسی به اتاقت برو نترس
باز جوابی بهش ندادم و فقط راه افتادم طرف اتاقم .
تو اتاق که رسیدم عصبی ضربه ای به دیوار زدم چرا انقدر ترسو بودم چرا نمیتونستم توروش وایستادم نهایتش منم اعدام میکرد دیگه .. تهش مردن بود .پس چرا انقدر میترسیدم ازش .
گردنبند انارم و گرفتم تو مشتم و فشارش دادم .
تنها چیزی که این روزا با فکر کردن بهش اروم میشدم ارسلان بود.
یک گوشه نشستم و زانوهامو جمع کردم تو بغلم .
چه شبایی یواشکی و پر استرس از لین اتاق نمور میزدم بیرون و خودمو به اون ته باغ میرسوندم .
دوباره اشکام ریخت رو صورتم و همه حسای بد دنیا اومد تو قلبم .
الان باید چیکار میکردم.؟
انقدر همه وجودم پر شده بود از کینه و نفرت که نمیدونستم میخوام چیکار کنم .
خودمم گیج بود با الوندم ازدواج میکردم بعدش چی.؟ باید انقدر دلبری میکردم که عاشق من میشد .. خب بعدش چی.؟ فرخ لقا رو هم زجر میدادم ..
اخرش چی ارسلان برمیگشت.؟
یکی تو سرم داد میزد: دلت که خنک میشه"
انقدر با خودم حرف زدم و لج کردم و بحث کردم و به نتیجه نرسیدم که همون گوشه اتاق خوابم برد .
****
با تکونای دستی چشم باز کردم و به بهجت که بالای سرم بود نگاه کردم.
+ گلاب ..خوابی دختر پاشو .
_چیشده.؟
+چیزی نشده که صبح شده گلنسا در به در دنبالت میگرده پاشو دختر
_چیکارم داره
+نمیدونم .
_الان میام
+میگم گلاب راس راسی میخوای بشی زن الوند خان
سر تکون دادم که لبخند گشادی اومد رو لبش
_دختری شدی خانم عمارت من و یادت نره ها به من یک کار خوب بده
لبخند زوری زدم و سری تکون دادم
+ همه دارن از تو حرف میزنن میگن میخوای بشی زن ارباب و ..
ابرویی بالا انداخت و ادامه داد
+نونت تو روغنه دیگه .. لباسای اعیونی طلاهای پرزرق وبرق و غذا های چرب و چیلی ..
_بهجت ..
+خیله خب دختر ..هنوز زن ارباب نشدی که قیافه میای.
سری تکون دادم و از جام بلند شدم ...
❤️❤️
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
✴️ شنبه 👈 7 مهر / میزان 1403
👈24 ربیع الاول 1446👈28 سپتامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز برای امور زیر مناسب نیست :
📛سفر.
📛و دیدارها خوب نیست.
🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶 مناسب زایمان نیست.
💑مباشرت امشب: مباشرت کراهت یا استحباب ندارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️عهد و پیمان نوشتن با رقیب.
✳️خرید احشام و چارپایان.
✳️شروع به معالجه و درمان.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️ و خون دادن نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث اصلاح امور می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث دفع صفرا می شود.
😴😴 تعبیر خواب :
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در آیه ی 25 سوره مبارکه "فرقان" است.
یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه تنزیلا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد. چیزی همانند آن قیاس گردد...
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌙شب شد.
⭐️ ماه را بوسیدهام،
🌙خیال پریشانم را شانه زدهام،
⭐️ گلدانهای شمعدانی را به نوازشی آرام 🌙خواباندهام.
⭐️منتظر میمانم،
🌙تا مثل هرشب، در رویایم تو را در⭐️آغوش بگیرم ...
شبتون پرازآرامش🌙⭐️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#رسوایی سمیرا با لبخندهای معنادارش مرا برای حمام رفتن سوژه کند، فراری بودم. آتو که دستش می دادی
#رسوایی
را ماهان با یک آروغ به گند کشیده بود. سمیرا که گویی اتفاق خاصی نیفتاده بود، دست
دور بازویم انداخت .
-بیا بریم یه لباس بدم بپوش اینو بشورم برات، دیگه زن عمو شدنم دردسر داره دیگه .
سارافن آبی رنگ حریری از را کمد بیرون کشید و به دستم داد .
-این لباسو از خیلی وقت پیش دارم، قبل حاملگیم، اون موقع ها منم مثل تو ریزه میزه
بودم .
لباس را بالا و پایین کردم، کاش می شد نپوشم . وسواس لعنتی ام از یک طرف و خراب
کاری ماهان که هزار بار بدتر بود از طرفی دیگر .
از اتاقشان بیرون رفتم .
-من برم بپوشمش .
به دنبالم روانه شد .
-کجا دختر از منم خجالت می کشی؟! خوب همون جا تو اتاق ما عوض می کردی دیگه .
خجالت؟! آری خجالت می کشیدم .
ماشین علی وارد حیاط شد که پا تند کردم تا سریع تر لباسم را تعویض کنم .
سمیرا بیخیال تر از آن بود که تعلل و دو دلی ام را ببیند. روی تخت عمران نشست و
ماهان را روی تخت خواباند و با زبان کودکانه با کودکش مشغول صحبت شد .
نیم رخ به او ایستاده بودم و دکمه هایم را باز می کردم این کبودیا !
نمی دانم چه زمانی از روی تخت برخاسته بود و کنارم آمده بود، تمام تمرکزم روی آن
بود که مبادا دستم به رد دندان های عمران روی سرشانه ام بخورد .
سمیرا مات شده پیراهن از را روی شانه ام کنار زد که بی اختیار ناله ای از زیر زبانم بیرون آمد .
-آخ !
با وجود آن که زن بود باز هم از نگاه خیره اش خجالت زده بودم .
از زیر گردن تا روی سینه ام را بارها و بارها با نگاه ناباورش از نظر گذراند .
-ای...اینا کار عمرانه؟
پیراهن را روی تنم مرتب کردم و با نفسی که به زور به داخل ریه هایم می فرستادم،
پاسخ دادم :
-چیزی نیست...
نبود دیگر، اگر کبودی روی ران پایم را می دید چه می گفت !
البته همان چند کبودی روی گردنم که به طرز بدی خون مرده شده بودند هم صدای
سمیرا را بالا برد .
-چیزی نیست؟ این کار یه آدمه بهار، ت...تو چجوری زنده موندی بزار ببینم عمران کجاس...
ادامه ی حرف هایش با صدای عمران درگلویش ماند. در چارچوب در ایستاده بود چیشده زنداداش چیکارم داری؟
سمیرا پرخاشگرانه به او توپید .
-تازه می پرسی چیکارت دارم؟! این چه بلاییه سر بهار آ وردی؟
در را تا نیمه بست و با همان ژست مغرورانه اش جلو آمد .
-قبلًا بهت گفتم تو رابطه ی من با زنم دخالت نکن، نگفتم؟
سمیرا ناباور سری تکان داد .
-تو دیونه ای، اینا کار یه آدم مریضه ...
تک خنده ای کرد و به در اتاق اشاره زد .
-آره دیوونم حالا برو بیرون...
کاش نمی رفت و مرا با این مرد تنها نمی گذاشت. نگاهش کوله باری از عصبانیت به
همراه داشت .
با کوبیده شدن در اتاق توسط سمیرا، همانطور که دست در جیب شلوار جینش فرو کرده
بود، مقابلم قد علم کرد .
-دیشب یچیزایی بهت گفته بودم، نه؟
مهلت نداد تا لب بگشایم .
-گفتم هر چی رو تخت میگذره رو من میدونم و تو، نه هر ننه قمری...
دکمه ی پیراهن را در جایش فشردم که سرش را پایین آورد .
-الان میره یه کلاغ چهل کلاغ می کنه که عمران با بهار فلان کرد....
به قلم پاک #حدیث
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾
🔸 پس در آن روز هیچ از گناه انس و جنّ باز نپرسند (چون خدا و فرشتگان از گناهان خلق آگاهند).
🔅 فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾
🔸 (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟
🔅 يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾
🔸 (آن روز) بدکاران به سیمایشان شناخته شوند، پس موی پیشانی آنها را با پاهایشان بگیرند (و در آتش دوزخ افکنند).
🔅 فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾
🔸 (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟
🔅 هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾
🔸 این همان دوزخی است که بدکاران تکذیب میکردند.
🔅 يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾
🔸 اینک میان آن جهنّم و در حمیم سوزان آن میگردند.
💭 سوره: الرحمن
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88