eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4.2هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#رسوایی همونجایی که دیشب خوابیدی . بالا رفتن لبش را از این فاصله در تاریکی دیدم . تنش را روی تنم
درست نمی شد، زندگیی که روی آب بنا شده بود درست نمی شد... سمیرا و علی که شب را به خانه ی مادر سمیرا رفته بودند و درست سر بزنگاه به خانه رسیده بودند، بی توجه به قلدری های عمران حرف از زیر زبانش کشیدند و صدای عمران از پس دیوارهای ضخیم خانه و دری که بسته بود به گوش هایم رسید تا اثبات کند این آشیانه هر آن امکان فرو رفتن زیر آب را دارد . -از این میسوزه که چرا به جای پدر و برادراش آبروی اونو پرچم کردم، آخ اگه اون فیلم بود اون موقع خوب می دونستم کی رو بی آبرو کنم... دیگر صدایش نیامد . چقدر دلم میخواست علی و سمیرا نمی آمدند تا حسابی در مقابل پسر بی ملاحظه ی پرویز خان یکه تازی می کردم. دلم رهایی می خواست رهایی از این حس که مرا دگرگون کرده بود. صدای سمیرا که با عمران صحبت می کرد، می آمد. همیشه ی خدا هوا خواه من بود، بر خلاف خانواده ی بی فکرم که برایشان مهم نبود کجا هستم و چه حالی دارم . سمیرا و درک کارهایش سخت بود. در جبهه ی مقابل بود و به منی که تنها در این جبهه ایستاده بودم یار و یاور بود. اویی که همیشه لبخند روی لب هایش بود چندباری گفته بود فرار از این خانه و آدم هایش را چندین بار آرزو کرده البته منظورش به علی نبود، علی خوب بود و همیشه سعی در بهتر کردن همه چیز داشت اما نمی شد دیگر یکدست که صدا نداشت . این خانه لبخند بر نمی تابید، هیچ وقت در این خانه لب هایم به خنده باز نشده بود و سمیرا هم معتقد بود این خانه ماتم کده است . خانه ای که همه از او فراری بودند جز توران خانم.. علی برخلاف اخلاق های خوبش سر یک مورد کوتاه نیامده بود و آن ترک این خانه بعد از ازدواج شان بود البته که سمیرا هم قلق مادرشوهرش را خوب بلد بود که این خانه و آن زن را تحمل می کرد . چیزی که من با تمام صبر و شکیبایی ام از پسش بر نمی آمدم . ننو وار خودم را روی تخت تکان می دادم که سمیرا با کسب اجازه وارد اتاق شد . -چرا گرد و خاک کردی دختر؟ لحن شوخش برای باز کردن گره های افتاده بین ابروانم کافی بود. به دیوار تکیه زدم که روی تخت نشست. -قرار بود بسازی؟ چرا داری گذشته رو چوب کاری میکنی؟ شانه ای بالا انداختم . -من مقصر نبودم، حقم نبود به جای بقیه تاوان پس بدم اصلا...ً اصلاً از کجا معلوم پدرم قاتله؟ اگه واقعا ثابت بشه نیست اون موقع چی میشه؟ این آدما چجوری می تونن گذشته رو بمن برگردونن ؟ نه به آن اخم ها نه به اشکی هایی که روان شده بود. دیوانگی مرزی با من نداشت. دست پا می زدم و کلافه بود. درمان دردم پسر بی رحم پرویز خان بود، کاش به جای سمیرا او می آمد. می آمد و می گفت پشیمان است از کرده هایش، از گفته هایش، از بی رحمی هایش... من کم آورده بودم چوب کاری گذشته ظاهر قضیه بود . اشک هایم را پاک کردم و نگاه از در بسته ی اتاق گرفتم . -تو مطمئنی پدرت قاتل نیست، می خوای چی ثابت بشه؟ مگه شک داری؟ شک نه نداشتم فقط به دنبال راهی برای تبرئه شدن پدرم از این تهمت بودم. بس بود هر چه ناسزا به او می گفتند و من فقط سکوت می کردم . با اطمینان گفتم : -نه شک ندارم مطمئنم پدرم قاتل نیست و یه روز که این قضیه روشن بشه من حتی یه دقیقه هم نمیمونم . گفته بودم و قبل از آنکه سمیرا ری اکشنی نشان دهد، قلبم بی تاب شده بود. می توانستم بروم؟ اولین سوالی بود که قلبم خواهان یک نه شنیدن قاطع از خودم بود اما مغزم استوار و محکم ایستاد پای تصمیم عاقلانه ای که گرفته بودم . آری می رفتم ، از این خانه و از کنار این آدم ها چندان فرقی نمی کرد که جایی برای رفتن نداشتم اما هر جور بود می رفتم و از این کینه ها و طعنه ها خلاص می شدم به قلم پاک 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💎😢چــقــدر بــخــشــیــدمــت     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 داستان کوتاه قدرت عشق 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 داستان کوتاه قدرت عشق 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 📚داستان کوتاه گویند که ... در زمان کریمخان زند مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد او جزئ یکی از بهترین کارگران آن دوران بود در آن زمان چرخ نقاله و وسایل مدرن امروزی برای بالا بردن مصالح ساختمانی به طبقات فوقانی وجود نداشت بنابرین استادان معماری به کارگران تنومند و قوی و با استقامت نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید سیاه خان تنها کسی بود که میتوانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند و استاد معمار و ور دستانش آجرها را در هوا می قاپیدند و سقف را تکمیل میکردند روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد و متوجه شد که از هر ده آجری که سیاه خان به بالا پرت میکند شش یا هفت آجر به دست معمار نمی رسید و می افتد و می شکند کریمخان از سیاه پرسید چه شده نکنه نون نخوردی؟؟!! قبلا حتی یک آجر هم به هدر نمی رفت و همه به بالا میرسید! سیاه خان ساکت ماند و چیزی نگفت اما استاد معمار پایین آمد و یواشکی بیخ گوش کریمخان گفت قربان تمام زور و قدرت سیاه خان و دلگرمی او زنش بود چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده و به خانه ی پدرش رفته سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می افتد او تنها کسی است که میتواند آجر را تا ارتفاع ده متری پرت کند کریمخان فورا به خانه پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با دیدن همسرش از شدت خوشحالی مثل بچه ها شروع به گریه کرد کریمخان مقدار پول به آنها داد و گفت امروز که گذشت اما فردا میخواهم همان سیاه خان همیشگی باشی این را گفت و زن و شوهر را تنها گذاشت فردا کریمخان مجددا به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت میکند که از سر معمار هم رد میشود بعد رو به همراهان کرد و گفت ببینید عشق چه قدرتی دارد آنکه آجرها را پرت میکرد عشق بود نه سیاه خان آدم برای هرچیزی باید انگیزه داشته باشه.     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 هم شامه هم نهار هم میشه تو فریزر چندماه نگه داری☺️🌮 سوسیس ۲عدد فلفل دلمه ۱عدد قارچ ۵،۶عدد پنیرپیتزا به مقدارلازم ادویه ها شامل نمک ،فلفل سیاه،پولبیبر،آویشن 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ❌❌❌❌کلاهبرداری به شیوه نوین سلام دیروز یه خانمی از همسایه های قدیمی اومده دم خونمون به خواهرم میگه فلانی پول منو بده😳 خواهرم گفت من کی از تو پول گرفتم میگه خودت زنگ زدی گفتی خالم بیمارستانه به حسابش پول بریز ...میگه گفتی من همسایه قدیمیتونم منم گفتم مریم تویی ...خلاصه این خانم نخبه به سادگی فریب خورده الان اومده دم در ما میگه صدقه سر بچه ام باشه ...آخه نه از شماره تلفن ما زنگ زدن بهش نه شماره حساب به نام ماست ونه خاله ام.خلاصه چقدر اعصاب مارو خورد کرد زن حسابی این همه همسایه بودیم صد سال سیاه من از شما هیچی نگرفتم الان بیام برای ۴۰۰ هزار به تو زنگ بزنم؟ من خودم به دیگران پول قرض میدم ...این آدم چقدر خنگه که بازم نفهمید کلاهشو برداشتن و حرف خودشو میزد...خدا اون آدم کلاهبردار و خود خنگشو لعنت کنه که برای ما ایجاد ناراحتی کردن. خلاصه حواستونو جمع کنید به هر شماره حسابی پول واریز نکنید بعد برید یقیه مردمو بگیرید. تعجیل در فرج حضرت صلوات 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام من دخترم ۲۴ سالمه یه سوالی داشتم و راه درمان میخاستم تقریبا نزدیک ۶ ماهه دائما هر روز سوزش ادرار دارم و هرچی دکتر میرم و دارو مصرف میکنه فقط برای چند ساعت کمتر میشه ولی بعد اثر داروها ازبین میره دوباره از نو بخدا چند ماهه خسته شدم از دکتر رفتن و دارو خوردن مخصوصا نزدیک پریودی خیلی اذیت میکنه اگه کسی بوده که این تجربه داشته میشه راهنمایی کنید ممنونم 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ✅سلام شبتون بخیر و پرستاره میخواستم ابرداروبراقندم بگیرم کسی تجربه داره موثرهست یانه ممنون میشم اگه راهنمایی کنندعوارض نداره ممنون از لطفتون وکانال خوبتون ✅سلام. خواهرعزیزم. من شدیدا احتیاج به کاردرمنزل دارم...البته با گوشی نه... ممنون میشم تو کانال بزارید.. شاید کاری برای ما پیداشد... ممنون 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88