🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال و طالع 🍃🍃🍂🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال و طالع 🍃🍃🍂🍃

📚 فال حافظ روزانه 🔴 چهارشنبه ۲۵مهر ۱۴۰۳ 🍁فال حافظ امروز متولدین‌ #مهر : یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد دل به امید صدایی که مگر در تو رسد ناله​ ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد 📜تعبیر: گذشته ها گذشته. کینه ها را فراموش کنید و از خودتان مروت و گذشت نشان بدهید. بسیار دلتنگ هستید، منتظر پیامی،خبری ، نشانه‌ای، ... از کسی هستید. امیدوار باشید ان‌شاءالله که انتظارتان به زودی به پایان برسد. 🍁فال حافظ امروز متولدین #آبان : درد ما را نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث 📜تعبیر: درد دل تو و فریادها و آه های جگر سوزت درمان ندارد. هر چه می کشی از آشنایان است .حاضری حتی برای رسیدن به مقصود جانت را هم فدا کنی. با گریه و زاری نیز مشکلت حل نمی شود. 🍁فال حافظ امروز متولدین #آذر : چرا نه در پی عزم دیار خود باشم چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم 📜تعبیر: چرخ گردون بالا و پایین بسیار دارد. نه در روزهای بد نا‌امید باش و نه در روزهای خوش مغرور و خودبین. اگر امروز دچار شکست شدی، فردا با سعی و تلاش به مقصود خود می‌رسی. دنیا ارزش آن را ندارد که خواسته یا ناخواسته دلی بیازاری یا اگر آزرده شدی، کینه به دل بگیری. ❄️فال حافظ امروز متولدین #دی : صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهی قدان سیه چشم ماه سیما را 📜تعــــبـیر: با نیک رفتاری و مهرورزی بر بسیاری دشواریها می توان فائق آمد و هر گرهی به شیوه خاص گشوده می شود. غرور و تندی مانع دست یافتن بر آرزو هاست و همواره انتظار نرمی و همراهی از محبوب نمی توان داشت. ❄️فال حافظ امروز متولدین #بهمن : عکس روی تو چو در آینه جام افتاد عارف از خنده می در طمع خام افتاد حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینه اوهام افتاد 📜تعبیر: هر کسی که شما را برای اولین بار می‌بیند پی به خوش قلبی و ساده دلی شما می برد. چون باطنی خوب دارید فکر می کنید همه مثل شما می‌باشند. پس مواظب باشید از شما سوءاستفاده نکنند، کمی زرنگتر باشید. خوددار باشید. برای هر کسی دلسوزی نکنید که هر کسی شایسته‌ی دلسوزی نیست. ❄️ فال حافظ امروز متولدین #اسفند : خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست 📜تعبیر: هر گره ای به گونه ای گشاده می شود و هر مشکلی راه حلی و مشکل گشایی دارد. به وفاداری دوستان دغل پیشه امیدوار مباش که آنها برای سود خود دل در تو بسته اند. یاد خدارا فراموش مکن و دل در محبت و رضای او خوش دار. 🍀🍀🍀

خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 ❤️❤️

.

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃

.#رسوایی برو الان میام . نچی کرد و دستانش را روی شانه هایم گذاشت که لحنم زار شد . -بخدا میام زشته دستتو بردار الان یکی میاد میبینه . پیروزمندانه ابرویی بالا انداخت و عقب گرد کرد . -پنج دقیقه بیشتر واینمیستما نیای میام همینجا بازم . راه رفته اش را با تاسف نگاه کردم. این پسر دیوانه بود، آخر این کارهایش را کجای دلم می گذاشتم . دستمال را با غیظ روی اجاق گاز کشیدم و دستانم را زیر شیر آب گرفتم. امروز کبری خانم و مهسا قرار بود برای کمک بیایند. خانه را از صبح با سمیرا مرتب کرده بودیم و فقط مانده بود کبری خانم از مهمان ها و وسایل پذیرایی و نکات بیشمار دیگر برایمان بگوید . هنوز پا از آشپزخانه بیرون نگذاشته بودم که در ورودی خانه باز شد و در حالی که مهسا قهقهه می زد، وارد خانه شدند. کبری خانم تشری به مهسا زد و او را آرام کرد . -نخند دختر آخه چی انقدر خنده داشت . مهسا نرسیده شالش را روی شانه هایش انداخت.مامان ضدحال نزن دیگه عروس عمو میدونه به چی می خندم گفت و باز هم صدای خنده اش در خانه پیچید . مطمئنا از وجود مردان در خانه باخبرنبود، با علی راحت بود اما عمران و عماد نه.... گوشت کنار لبم را به دندان گرفتم و با لب هایی که انحنای کج و معوجی به خودشان گرفته بودند، به استقبالشان رفتم . نمی شد به اتاق بروم، حداقل نه حالا که کبری خانم با عجله چادر و کیفش را روی مبل گذاشت و با گفتن این که " عروسا بجنبید که کلی کار دارید برای اومدن مادرشوهر، " وارد اینم اگه مثل آش پشت پا بمونه دیر میشه ها اونوقت جلوی مردم آبرومون میره آشپزخانه شد . سمیرا برای پختن آش پشت پا چند روزی تعلل کرده بود و خودش نیز مطمئن بود توران خانم از این کارش به شدت ناراحت و دلگیر است. اگر نبود که به گوش جاری اش نمی رساند. دفتر و قلمی که سمیرا به دستم داده بود را روی میز گذاشتم و صندلی را بیرون کشیدم . کبری خانم با استرس این طرف و آن طرف می رفت و هر دم یک چیزی می گفت تا یادداشت کنم . آن قدر محو کار شده بودم که عمران را فراموش کردم و وقتی به خودم آمدم که زمان زیادی گذشته بود . با اجازه ای به کبری خانم که هنوز سفارشات و فرمایشاتش تمام نشده بود، گفتم و به سوی اتاق عمران پا تند کردم . در را باز کردم و با احتیاط سرم را داخل بردم. نبود. تمام اتاق را ریزبینانه از نظر گذراندم و با دیدن نبودنش نفسی از کلافگی کشیدم رفته بود . با بوق سوم صدای عصبی اش در گوشی پیچید . -الو، گوشی... پشت تلفن بر سر کسی داد و فریاد گذاشته بود و چنان نعره می زد که من این سوی تلفن پاهایم به زمین چسبیده بود . -...نه تو گوش کن مرتیکه برو شکایت کن برو هر قبرستونی که خرت برو داره، برو ببینم چه غلطی می تونی بکنی... صدای دیگری نیز دخیل آن جر و بحث بود اما زیاد واضح نبود . -دکمتو بزن... آخرین جمله اش را خیلی راحت شنیدم چرا که گوشی را دم گوشش گذاشته بود . -الو؟ نفسم را رها کردم . -عمران؟ خش خشی آمد و کمی بعد گفت : -نیومدی دختر حاجی زیر قول و قرارات می زنی؟ با آن لحنش چیزی در وجودم تکان تکان خورد . -کارام زیاد بود ببخشید ❤️❤️

🍃🍃🍃🌸🍃 #درد_دل_اعضا ❤️ سلام همدم جان متنی خوندم برا کودک همسری بود برا خانمی که تو از ۱۲ سالگی ازدواج کردن با مرد ۲۷ ساله وهمسرشون فوت شدن دقیقا زندگی منم همینجور شد تو یازده سالگی که حتی پریود نمیشدم شوهرم دادن به مرد ۲۱ ساله تو سیزده سالگی دخترم دنیا آمد تو بیست یک سالگی‌ فرزند سومم به دنیا آمد تو ۲۴ سالگی همسرم از دنیا رفت من موندم با سه تا بچه قد ونیم قد دنیایی آرزو بیست سال شده نشستم‌ به پاشون اما خوب جوونیم تباه شد رفت هیچ چیز از زندگی چه کودکی چه نوجوانی چه جوانی نفهمیدم الانم تو دوران میان سالی ام کلا با پیام این خانم دلم رفت به اون روزها به تنهایی خودم چرا مادرها بعصی وقتها این قدر بی رحم میشن بی درک از زندگی واقعا بچه هارو به چه امید زود درگیر مسائل زن وشوهری میکنن غیر صربه روحی غیر آرزوهای بر باد رفته چی براشون میمونه چقده دوست داشتم پرستار میشدم هنوز که هنوز تا یک پرستار میبینم دلم میشکنه که چرا چیزی از زندگی نفهمیدم تو رو خدا بزارین دخترا هاتون به سنی برسن که درک داشته باشن از ازدواج احساسی عمل نکنن عقلی ازدواج کنن ممنونم ازت همدم جان ممنونم ازت بابت کانال خوبت ببخش بد جور دلم رفت به اون سالها وخاطرات #تجربه #مشاوره #همسرداری 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

خاگینه داریم قرتی طور😝😝😍😋 . #خاگینه_بانوپز تخم مرغ ۲عدد ماست نصف لیوان آردحدودا۳لیوان بکینگ پودر۲قاشق مرباخوری روغن مایع یک چهارم لیوان وانیل وهل ازهرکدام نصف قاشق چایخوری همه موادروباهم مخلوط میکنیم تاجایی آرداضافه میکنیم تایک خمیرلطیف بدست بیاد یک کوچولوچسبندگی هم داشته باشه موردی نداره خمیراحتیاج به استراحت نداره خمیرروبه چونهای کوچیک تقسیم میکنیم وبه صورت نوارباریک درمیاریم وباهرسه تانوار یک بافت انجام میدیم وحالت گیس درمیاریم قسمت بالاوپایین گیس روکاملا فیکس میکنیم که حین پخت بازنشن وبعددرروغن داغ سرخ میکنیم بعدازسرخ شدن درشربت سرد ۵دقیقه میزاریم وبعدازشهدبیرون میاریم موادشربت شکریک لیوان آب نصف لیوان زعفران به میزان لازم دانه هل ۴ عدد آبلیمویک قاشق مرباخوری گلاب دوقاشق غذاخوری همه موادشهدبجزآبلیموروباهم مخلوط کرده روی حرارت میزاریم جوش که اومدبهش آبلیمورواضافه کرده بعداز۲دقیقه ازروی حرارت بردارین 🌱🌱🌱👆

🌸🌱🌸 👌💕شیوه صحیح انتقاد از همسر : 💕زمان انتقاد : زمانی انتقاد کنیم که همسر ، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد. 💕مکان انتقاد : هیچگاه در جمع ، انتقاد ، نکنیم 💕زبان انتقاد: با رویی گشاده و گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه ، انتقاد کنیم 👌شکل انتقاد : تا حد ممکن انتقادها را به صورت غیرمستقیم بگوییم. 👌میزان انتقاد: انتقادات زیاد موجب می شود که همسر مان احساس کند ما فردی عیب جوییم و فقط به دنبال نقص های او می گردیم. 👌گفتن خوبی ها در کنار انتقاد : باید ، پیش و پس هر عیبی ، خوبی های همسرمان را هم به او یادآوری کنیم. 👌قالب انتقاد: گاهی می توان در قالب یک نامه یا پیامک ، انتقاد کنیم. 👌نیت انتقاد: انتقاد ، تنها و تنها باید برای اصلاح عیب همسر ، بیان شود. 👌حفظ حریم خصوصی در انتقاد : نباید انتقاد از یک فرد را به کسی دیگر به جز خود او گفت. 👌عیب جویی،ممنوع : انتقاد به معنای ذرّه بین به دست گرفتن و به دنبال عیبهای همسر گشتن ، نیست. زمینه سازی برای شنیدن و پذیرش انتقاد : الف : یکی از موضوعات جلسات گفتگو با همسرمان را ، انتقاد ، قرار دهیم. ب : پیش از انتقاد از همسر ، از خودمان انتقاد کنیم. ج : سعی کنیم خود به آنچه که از همسر مان می خواهیم ، عمل کنیم. د : سخنان مقدماتی برای ورود به انتقاد ، خیلی مهم است. #تجربه #مشاوره #همسرداری 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88