ملکـــــــღــــه
#رسوایی ساعت ها گذشته بود و خبری از عمران نبود . بر خلاف اخم و تخم های توران خانم، علی همه مان را
#رسوایی
بی توجه به او بیرون رفتم و جعبه ی کمک های اولیه را برداشتم. عماد روی مبل لم
داده بود پا و روی میز انداخته بود .
چشم غره ای برایش رفتم با و غیظ در را به هم کوبیدم .
در آوردن سنگ ریزه از زخمش کار من نبود اما این را هم خوب می دانستم او
بیمارستان نمی رود .
با موچینی که کمی الکل رویش ریخته و استریل کرده بود یکی از سنگ ریزها را در
آوردم .
-من بهت شک ندارم .
با دستمال کاغذی خون کنار انگشت شستش را پاک کردم که دوباره ادامه داد .
-میدونم بهم خیانت نمی کنی بهار، میدونم جرعت رفتن و پشت پا زدن به این زندگی رو نداری .
از زیر چشم نگاهی به چهره ی در هم رفته اش انداختم. مغرور بود که صدایش در نمی آمد .
منتظر به لبانم چشم دوخته بود. زبان در دهان چرخاندم .
-من ترسو نیستم عمران، فقط نمیخوام همه چیز و بدتر از این کنم .
مچ دستم را گرفت و نشست .
-یعنی میگی میتونی بری آره؟
دستم را از دستش بیرون کشیدم و به سیاهی های پر کینه اش چشم دوختم
نمی شد ماند نه تا وقتی که این کینه تمام نمی شد .
-اگه همیشه اینجوری نگام کنی آره .
سر خم کرد و نفس عمیقی میان گردن و موهایم کشید .
-تموم میشه همین روزا تمومش می کنم .
زخمش را بستم و از جا بلند شدم .
-بخواب برات مسکن میارم .
نچی کرد و مشتش را روی تخت فشرد و از جا بلند شد .
-کار دارم .
از کنارم گذشت و به سوی پذیرایی رفت .
برای شستن دستانم وارد سرویس شدم و لحظه ی آخر زنگ تلفن عمران توجهم را جلب کرد .
این ساعت از شب چه کسی بود؟ !
سر سری دستانم را زیر آب گرفتم و برای ثانیه ای نگاهم به آینه کشیده شد .
زیر چشمانم گود افتاده بود و رنگم کمی پریده بود .
این هم عوارض کم خوابی و نگرانی های بیش از اندازه ام برای عمران که بی راه هم نبود، با موتور خودش را زمین کوبیده بود و خدا رحم کرده بود که بلایی سرش نیامده بود .
دستانم دارم را طبق عادت روی لباسم کشیدم و به اخم های در هم عمران خیره شدم
تلفن دم گوشش بود و نفس های کشدارش باز هم نشان میداد خبری شده بود .
بی تفاوت به سوی آشپزخانه رفتم و لیوان آب سر د و قرص را برایش مهیا کردم .
دیگر بی تفاوت شده بود، چه میتوانست بدتر از بلاهایی که سرم آمده بود،پیش بیاید؟
صدایش کمی اوج گرفت .
- د آخه یعنی چی این حرفا داداش؟
لیوان را روی میز گذاشتم سرم را بالا کشیدم .
سیاهی هایش برایم خط و نشان می کشید .
-میگم زنمه واسه برگردوندنش باید اجازه بگیرم مگه؟
نمی دانم علی چه گفت که غیظ کرد و از کوره در رفت .
-اون غلط کرده یه شعری گفته تموم شده، جای زن تو خونشه و تمام .
برای بار اول بود که با توپ پر علی را ساکت می کرد .
دست چپش را روی میز می کوبید .
-پاشو جمع کن کاسه کوزتو عماد، علی بد شکاره .
عماد بالاخره پاهایش را از روی میز پایین انداخت .
-شکاره بره جنگل من بچه نیستم که !
گستاخ و بی درک و فهم؛ اصلاً کوچک و بزرگ سرش نمیشد. عمران هم از این اخلاقش دل خوشی نداشت که دست جلو آمده اش برای برداشتن لیوان را کنار زد و غرید :
-صد سالتم باشه از علی کوچیکتری پس یعنی براش بچه به حساب میای، پاشو برو
خونه تا نیومده دنبالت .
جدی بود هم او و هم علیی که پشت خط حسابی خط و نشان کشیده بود. عماد عقب نشینی کرد و با تعلل از جا بلند شد .
-فردا میام موتورو میبرم پیش رفیقم بسازتش، آشنام واسه فروش دارم قیمت خوب میده، توام تکون نخور تا زنده بمونی این دختره هنوز...
-بزن به چاک عماد رو مود نیستم امشب !
با تشر عمران زبان به دهان گرفت و از جلوی چشمانم دور شد .
طلبکارانه و مشکوکانه دست زیر چانه زدم .
-عماد چی میخواست بگه؟
مسکن را با کمی آب قورت داد .
-چرت و پرت .
جوری نگاهش کردم که گویی جواب سوالم را نگرفته ام به مبل تکیه داد و چشم بست .
-غم به دلت راه نده دختر حاجی از آسمون سنگم بیاد من نمیذارم یکیش رو سر تو
بیفته .
پر حرف به چهره ی بی مفهومش نگاه کردم. هیچ چیز نمیشد از آن ابروان همیشه در هم گره خورده ی سیاه رنگ که هم رنگ ت یله های گه گاه وحشتناکش بودند، چیزی فهمید. لااقل اگر می شد هم من عاجز بودم...
ادامه دارد...
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
05 - 05.mp3
455.8K
*🍃🍃🍃🌼🍃
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
🍃🍃🍃🌼🍃
🌷🍃
باید قوی بود
واسه خودت
واسه اطرافیانت
واسه خانوادهات
واسه اونایی که دوسشون داری
واسه لحظه هایی که جنگیدی
واسه آرزوهایی که بهشون امید داری
اگه افتادی، بلند شدی ازت ممنونم.
من به لبخندت نیاز دارم💕🌸ᘒ
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️قضاوت فقط کار خداست!
💕ﻫﯿﭻ ﮐﺲ "ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ" ﻧﮑﺮﺩﻩ
ﮐﻪ ﺑﺎ "ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ"
ﺩﺭ "ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ"
ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ "ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ"...
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ
*ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ* ﻧﮑﻨﯿﻢ...
ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ *ﻗﻀﺎﻭﺕ* ﻧﮑﻨﯿﻢ...
#دکتر انوشه
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشپزی در روستا ❤️
بهار در راه است🌺🌸🌺🌸
کاهو به همراه سرکه و دَلار (دَرار، دِلال)
به آخرین روز جشن باستانی عید نوروز سیزده بدر میگویند، این روز به روز طبیعت هم معروف است
مردم در این روز به دامان طبیعت پناه برده و در کنار خانواده، اوقاتشان را به شادی سپری میکنند
در شمال کشور یکی از رسوم غروب روز سیزده بدر، خوردن کاهو به همراه دلار است
دَلار (دِلال، دَرار) یکی از چاشنی های بسیار خوشمزه و پرکاربرد در شمال ایران است که در فارسی به آن نمکِ سبز هم میگویند
دَلار از ترکیب چند سبزی معطر به همراه نمک فراوان درست میشود و آن را با پرتقال،خیار، گوجه سبز (آلوچه) و یا با ماست میخورند
ولی در روز سیزده بدر با ترکیب کردن دلار، سرکه سفید و شکر معجونی درست میکنند که آن را با کاهو میخورند که طعمی به یادماندنی دارد.
#کاهو_سرکه #کاهو_سرکه_شمالی
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
تسکین گلودرد در کودکان با راهکارهای طبیعی !👶
در واقع در مواردی که گلودرد منشأ ویروسی داشته باشد معمولاً خود به خود بعد از ۵ تا ۷ روز بهبود مییابد اما عفونتهای باکتریایی نیاز به مصرف آنتی بیوتیک دارند. اگر علائم جدیدی افزوده شود و یا وضعیت کودک جدی شود باید حتماً به متخصص اطفال مراجعه کنید
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#یاشاییش نمیخواستم فکر کنه خودمو قایم کردم رفتم سمت در ورودی و در رو باز کردم و سلام کردم حمید گفت:
#یاشاییش
لباس عوض کردم صورتمو شستمو رفتم بیرون پیش بقیه، همش فکر میکردم نکنه اشتباه کردم همین شب اول با حمید رفتم خونه اش حتی ترسیدم به کسی حتی خواهرم بگم و ماخذه بشم که نباید میرفتی خونه اش،،،
فردا صبح با الهه و دخترعموهام مشغول جمع کردن سفره ی عقد بودیم که در خونه رو زدند پریسا رفت که در رو باز کنه چیزی نشد که برگشت و گفت:پروانه حمید آقا اومده الهه با خنده گفت:نتونسته دوریتو تحمل کنه
رفتم تو حیاط حمید با یه قابلمه تو دستش وایساده بود لبخندی زدمو رفتم سمتش مادرم از کنار در ورودی گفت:خوش اومدی چرا زحمت کشیدی؛
حمید گفت:چه زحمتی وظیفه است مادرم لبخندی زد و برگشت داخل
حمید سرتا پامو برانداز کرد و گفت:چطوری خانومی گفتم:خوبم گفت:صبحانه که نخوردین گفتم: نه هنوز عموهام از خونه ی اکبر نیومدند؛بیا بریم تو
گفت:نه من تو حیاط میشینم بیا قابلمه رو ببر داخل و بیا؛ قابلمه رو بردم تو آشپزخونه مادرم منو که دید گفت:به این میگند داماد شوهر الهه یه بارم از اینکارا نکرده گفتم:عههه ننه زشته الهه میشنوه مگه طلبکاریم مادرم یه جوری نگام کرد و گفت:موندم پسر به این خوبی اصلا تو لیاقتشو داری یا نه، مادرمو امروز و دیروز نشناخته بودم که حرفهاش ناراحتم کنه
بدون اینکه جوابشو بدم دوتا چایی ریختم و برگشتم بیرون حمید لب ایوان نشسته بود سینی رو گذاشتم کنارش و گفتم:بفرما چایی حمید نگاهی به من انداخت و گفت: به به دستت درد نکنه، راستی دیشب خوب خوابیدی؟
🌼🌼🌼🌼🌼
🍃🍃🍃🌼🍃
#تقاضای_همفکری
سلام یاسی جان خدا قوت . روزت مادر و روز زن رو به شما خواهر خوبم تبریک میگم ❤️
یاسی جان شما کانال بدلیجات نمیشناسی که جنس های خوب و قیمت مناسب داشته باشه وسیاه نشه اگه خودتون نمیشناسین لطفا تو گروه بزارید شاید دوستان بدونن و راهنماییم کنن . ممنون از زحماتت برای گروه 🙏❤️🌺
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#برشی_از_زندگی_اعضا
#سمیرا
#قسمت۲۲
درسته باهام حرف نمیزد ولی رفتاراش باعث شک بقیه میشد،البته بعد از اینکه خونمو عوض کرده بودم و این آقا مثل بقیه مسائل آمارمو از بنگاه دراورده بود،دیگه خانوادش رو ندیده بودم،و از اونجا ک گیر افتاده بود مجبور شده بود آدرس منو بده،خودش پدرشون فوت شده بود و عمو و خواهرشون اومدن دنبالم،منم گفتم رضایت بدم باید تعهد بده نبینمش دیگه،رفتیم من و این آقا با فاصله کنار هم،دادستان جریان و اظهارات جفتمون رو شنید،دادستان گفت خوب تو صحبت هاتون معلومه این آقا کوچیکتره،گفتم منم دلیلم همینه وگرنه با خانواده میگفتم بیان و نه رو میشنیدن و میرفتن،دادستان ب آقای خواستگار تو مجردی،سنن
هم پایینتری،این خانم بچه داره داری آبروش رو میبری،آقای خواستگار،من میخوامش و برام ن سنش مهمه ن بچه،دادستان خانم چرا قبول نمیکنید با هم برید مشاوره،هم این آقا شغل و ظاهر موجه ای دارن هم شما،چهره شما هم ب سنتون نمیخوره نشون نمیده این آقا چند سال کوچیکترن،
آخه آقا تقریبا تپل و هیکلی و من هم ظریف و لاغر،ن لاغر افراطی تقریبا پنجاه ونه و شصت.حالا نگاه من ب دادستان😳😁 ولی دروغ نگم ی لحظه خوشم اومد از خواستگار،
و پیشنهاد دادستان هم ب دلم نشست،دادستان ک دید سکوته،گفت آقا بهر حال تا این خانم رضایت ندن در خدمتتون هستیم و شرط رضایت دادن تعهد ب عدم مزاحمت
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
با سلام واحترام
خانم ۲۴ ساله که جدا شدین و الان خواستگار ۳۰ ساله و مجرد دارین
عزیزم شاید هیچ مشکلی نداشته باشن و شما رو پسندین
ولی حتما تحقیق کامل انجام بدین که خدای نکرده موردی نباشه
یه تجربه از همکارم که اویل خدمتم ایشون جدا شدن و آقای مجرد کارمند بانک و شرایط مال خوب اومدن خو استگاری و ازدواجکردن ومتاسفانه بعد از شروع زندگی فهمیدن که ایشون مشکلروانی دارن
و قسمت بد ماجرا لینبود که این قضیه رو کاملا مخفی کرده بودن
حالا شما هم حتما تحقیق کنید ان شالله که هیچ مشکلی نباشه و ازدواج موفق و پر خیر و برکت داشته باشین
التماس دعا عزیزم
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🕊🕊
یاس رازقی 😍😍😍
پرگل و خوشبو، کل خونه بوی یاس میگیره☺️
💧 آب دهی هرهفته دوبار
✔️کوددهی هر۱۵روز۲۰۲۰
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤗
🌀آموزش بستن روسریهای حریر🧕
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام یاس جان ممنونم به خاطر کانل خوب و آموزندهای که دارید
وبرای اون خانوم که فرزند شون بازی میخان و ایشون خسته هست وگاهی بچه رو میزنند واقعانارحت شدم 🥺🥺
خب بازی کردن یکی از نیاز های بچه هست و بچه بیچاره تمام محبت و توجه و وقت روتوی بازی از شمامیگیره چرا باید ازش دریغ کنید
قدر این نعمت الهی رو بدونید 🤲 وبهترین بازی ها رو باهاش انجام بدید عزیزم سرچ کنید
بازی هایی برای توجه تمرکز عالی هست همه رو انجام بدید حتی برای بهتر تربیت کردن فرزند تون میتونید از روش بازی کمک بگیرید
من دخترم ۱۲ سالشه هنوز هم همیشه دوستداره باهاش بازی کنیم
چون بچه نیاز به دیده شدن داره لطفا برای این فرشته کوچولو بیشتر وقت بذارید و
هر لحظه به خودتون یادآوری کنید این بچه رو ما به دنیااوردیم پس باید مسولیتش رو هم قبول کنیم هرچند سخت🥺
واین و بدونیدروزی برای کودکی فرزند تون بسیار دلتنگ خواهید شد
و پشیمان که چرا بیشتر باهاش بازی نکردم و بیشتر از وجودش لذت نبردم
و بهترین سرمایه ما توی زندگی فرزندانمان هستند
لجبازی فرزند تون یه جور مقابله با کمبود هاشون هست
میتونید از یک مشاوره خوب کمک بگیرید یاعلی🤯🤯
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#حرف_حساب❤️✅
دوستی میگفت : یک مرد خوب، کسی است که از روز اول از خانمش می پرسه: عزیزم، دوست داری چی صدات کنم؟ دوست داری شوهرت چطور آدمی باشه؟ و بعد جوابها رو یادداشت میکنه و به موقع اجرا می کنه! هر چند وقت یکبار هم می پرسه: عزیزم از چه خصوصیاتی در من راضی نیستی تا عوضشون کنم و بشم اونی که تو می خوای؟!
البته همین جا بگم که شوهرم هم دوست داره من اونجوری باشم، که اون دوست داره. ولی من دوست داشتم، که شوهرم منو همینجوری که هستم دوست داشته باشه!!
پس، نتیجه چی شد: اینکه هر دومون همدیگه رو همینجوری که هستیم دوست داشته باشیم، ضمن اینکه سعی کنیم، خصوصیات مثبتی رو که شریک زندگیمون ازمون می خواد رو در خودمون ایجاد کنیم.اینجوریه که عشق بعد از ازدواج روز به روز قویتر میشه.ولی قبل از ازدواج ضعیفه.🍃🌱🍃
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#یاشاییش لباس عوض کردم صورتمو شستمو رفتم بیرون پیش بقیه، همش فکر میکردم نکنه اشتباه کردم همین شب او
#یاشاییش
سرمو تکون دادم سرشو آورد جلو و گفت:ولی من خوابم نبرد نمیتونستم از فکرت بیرون بیام، حرفهاش بهم آرامش میداد جوری که اتفاقات دیشب رو تو ذهنم کمرنگ کرد یه کم که گذشت همه دور هم جمع شدند و صبحانه خوردیم حمید جوری با عموهام برخورد کرده بود که عمو عباس موقع رفتن گفت:خداروشکر انگار حمید پسر خوبیه انشاالله که کنار هم خوشبخت باشید نگران جهاز و اینجور چیزام نباش منو محمود با مادرت در موردش حرف زدیم،،،
بعد از رفتن فامیل حمید رو به مادرم گفت: اگه اجازه بدید اومدم پروانه رو ببرم خونمون نگاهی از سر تعجب به حمید انداختم مادرم با لبخند گفت: باشه برید به سلامت
حمید آروم گفت:برو لباس بپوش بریم نگاهی به حمید انداختم یاد دیشب که افتادم ترس نشست تو وجودم نمیخواستم باز اتفاقی بیافته حمید از نگاهم همه چیز رو خوند و گفت: پروانه!! دلواپس نباش نمیریم خونه ی بابام به مادرت اینجوری گفتم
برو آماده شو دلم برات یه ذره شده،برگشتم تو لباس عوض کردم وقتی اومدم بیرون دیدم برادرام و حمید دارند سفره عقدی که کرایه کردیم رو میذارند تو ماشین تا ببریم بدیم...
🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍂🌼🍃
#طنز_اعضا😂
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام عزیزم به اون خانمی که شاغل هستن وبچه هفت ساله دارند میگن لحبازه عزیزم این بچه کجاش لجبازه این بچه هست دوست داره بازی کنه دوست داره دیده بشه دوست داره تخلیه بشه شما ها که سر کارین کی میخوای با بچه بازی کنید وقتی بزرگ شد وعقده ای عزیزم اگه باهاش بازی کنید بهتر است هزاران بار بهتر از کتک است بچه گناه داره
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🔥حدیث تکان دهنده عاقبت برخی زنان🔥
🌿امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید: روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم، دیدیم حضرت به شدت گریه می کند.
🔸گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
💠فرمود: یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
◼️زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد
◽️زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند
◼️زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند
◽️زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند
◼️زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود
◽️زنی را دیدم که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است
◼️زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند
◽️زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد
◼️زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود
◽️و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند
✨حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
💫رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
دخترم !
❌ زنی که از موی سرش آویخته شده بود موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند
❌زنی که از پستانش آویزان بود زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده
❌زنی که از زبانش آویزان بود شوهرش را با زبان اذیت می کرد
❌ زنی که گوشت بدن خود را می خورد خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت
❌ زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد و نماز را سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد
❌زنی که کر و کور و لال بود زنی است که از راه زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است
❌ زنی که گوشت بدن او را با قیچی می بریدند خود را در اختیار مردان اجنبی می گذاشت
❌ زنی که صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد زنی است که واسطه کارهای نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت
❌زنی که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود، او زنی سخن چین و دروغگو بود
❌و اما زنی که در قیافه سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد، زنی خواننده و حسود بود.
🔗سپس فرمودند:
📍وای بر زنی که همسرش از او راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.📍
📚داستانهای بحارالانوار _ ج۵، ص۶۹_ زبده القصص_ص۲۰۲
#حجاب
#معاد
#زن
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
تقویم نجومی اسلامی
✴️ چهارشنبه 👈5 دی / جدی 1403
👈23 جمادی الثانی 1446👈25دسامبر 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 11:38 قمر وارد برج عقرب می شود.
📛و شب شنبه ساعت 23:16 قمر از برج عقرب خارج می شود.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
👶زایمان مناسب و نوزاد پاک و روحیات پاکی دارد.
🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و مکروه است و احتمال بدبیاری دارد و در صورت ضرورت حتما همراه صدقه و قرائت آیه الکرسی باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️کندن چاه و جوی.
✳️درختکاری و جابه جا کردن آن.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️تحقیق و تفحص.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️خرید زمین کشاورزی و باغ.
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️و خارج کردن زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور اساسی و ازدواج و سفر خوب نیست.
📛 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید.
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب.
( شب پنج شنبه ) قمر در برج عقرب و از مباشرت به قصد فرزند آوری اجتناب شود.
💉حجامت
خون دادن و فصد باعث شادی دل می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث روبراه شدن امور می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 24 سوره مبارکه "نور" است.
یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده می شود که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید دلیل و شاهد بیاورد و بر وی غلبه کند. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه: یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸