eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍂🍃 برای مادری که فرزندش پیش فعالی دارد 🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍂🍃 برای مادری که فرزندش پیش فعالی دارد 🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام مهربان بانو ممنون از کانال خوبتون یک وابستگی خاصی به این کانال پیدا کردم و هر روز چک میکنم برای مادری که فرزندش پیش فعالی دارد مادر عزیز من مدیر مدرسه هستم سال گذشته دانش آموز پایه دومم مهسا پیش فعال بود ه اصلا قابل کنترل نبود دانش آموزان پایه اول دوم و سوم را کتک می زد اگر لوازم التحریر بچه ها داشتند و خوشش می آمد برمی داشت تایم نماز کفش بچه ها را قایم می کرد سر کلاس دایم حرف می زد نظم به هم می زد و بچه ها باهاش قهر بودند هم مهسا رنج می برد هم من و هم مادرش .... بالاخره با مادرش صحبت کردم به نتیجه رسیدیم که بهش قرص بدهیم با اجازه والدینش تحت نظر پزشک روزانه نصف قرص را در مدرسه ساعت ۸ بهش می دادم مهسای من تحت کنترل بود همکلاسی هایش باهاش دوست شدند و مشکل حل شد الان مهسا سوم است امسال جنب و جوشش مثل پارسال نیست و هرگاه متوجه بشم مهسا داره از کنترل خارج میشه با بشین پاشو سرکلاس انرژی مهسا تخلیه می‌شود در ضمن امسال چون تحرکش کمتر است بهش قرص نمی دهیم. مادر عزیز امیدوارم که تصمیم درستی بگیری باور کنید فرزند عزیز شما در مدرسه رنج می کشد برایتان آرزوی تندرستی و سلامتی دارم 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
❌کشف یک اشتباه در قرآن!😳 🔬تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن ؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند!!!! لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این آیه رسیدند که در مورد داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای 🐜لشکر حضرت سلیمان را میبیند به سایر مورچه ها میگوید :پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکنند (لایحطمنکم) ✅در حالی که: این کلمه در زبان عربی فقط در مورد خرد شدن شیشه به کار میرود اما مورچه ها آن را درباره ی خود بکار برده اند.!!! پس این اشکالی است که میتوان به متن قرآن گرفت !!!! 🐜بعد از آن یک دانشمند استرالیایی در تحقیقات علمی خود کشف کرد که:بیش از 75 درصد از غشای خارجی بدن مورچه ها را شیشه تشکیل میدهدوبا کشف این معجزه ی قرآن بلافاصله به اسلام ایمان آورد و مسلمان شدنش را اعلام نمود ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
.🍃🍃🍃🍃🌼🍃 مَـن‌یِه‌طُوری‌بِه‌تـــُــوفِکر‌می‌کُنَم، کِـه‌حَتی‌مَجــنون ‌بِه‌لِیلــی‌هَم‌این‌طُوری‌‌فِکر نِمی‌کَرد!💍🤍✨ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
36.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه غذای خوشمزه با سس بشامل و بادمجان 🍆🍆🍆🍆 مواد لازم: بادمجان ۴ عدد سیب زمینی درشت یک عدد گوشت ۲۵۰ گرم گوجه ۲ عدد پنیر پیتزا ۲۰۰ گرم فلفل دلمه سبز و قرمز نگینی ۴-۵ قاشق غذاخوری نمک و ادویه پیاز ۱ عدد برای سس بشامل: ۱.۵ لیوان شیر رو با ۱ قاشق غذاخوری کره و ۲ قاشق غذاخوری آرد و نمک و فلفل سیاه روی حرارت مدام هم بزنید وقتی به جوش اومد و به غلظت رسید خاموش کنید بهتره اول کره و با آرد تفت بدید بعد شیر رو به تدریج اضافه کنید. . ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با خدا باش...🍃🍂 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ❤️ سلام خدمت یاس خانم عزیزواعضای گروه.میخاستم خدمت اون خانمی که میخان دمنوش لاغری که اقای حیاطی تبلیغ میکنن بگم که من چندروزیِ دارم ازاون استفاده میکنم ولی نه غذامورعایت کردم که ک بخورم نه رژیم گرفتم ولی یک کیلوکم کردم الانم که دوهفته س خونه تکونی دارم وقت نمیکنم دم کنم بخورم.خواهرشوهرم بمن دادن خودشون ازطب سنتی سفارش داده اومده خودش نخورددادبمن.منم دستورش ونمیدونم روزی ۳فنجون میخوردم.حالااگه خریداری کردین بیزحمت دستورش وبمنم بدین ممنونم.ببخشیدطولانی شد. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دلانه‌ی یاشاییش(زندگی) داستان جذاب و پر پیچ و خم یک مهربانو 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#یاشاییش فقط موندم توی بی لیاقت کجا و این خانواده کجا!! فقط حواست به آبرو منو اون پدرت زیر خاک خوا
حمید گفت:من از وقتی یادم میاد زنگ این خونه رو نزدم خونه بزرگی داشتند وسط حیاط بودیم که مادرش در ورودی رو باز کرد و قبل از اینکه ما حرفی بزنیم گفت:نشنیدم در بزنی!! من سلام کردم باباش پشت سر مادرش از در اومد بیرون و چیزی به مادرش گفت، و جواب سلام منو با خوشرویی داد و تعارف کرد بریم داخل سعی کردم خودمو نبازم جلو رفتم به زور لبخند زدمو و جعبه ی شیرینی رو گرفتم سمت مادرش و گفتم: بفرمایید،مادر حمید مکثی کرد و جعبه ی شیرینی رو گرفت و بدون اینکه چیزی بگه رفت تو پدرش گفت:بفرما تو خوش اومدی گفتم:چشم ممنونم لبخندی زد و آروم گفت:ممنونم که اومدی امروز که زنگ زدم به مادرتو دیدم از اتفاقاتی که افتاده چیزی نمیدونه فهمیدم که دختر عاقل و فهمیدی هستی لبخندی زدم و تو دلم گفتم:من کسی رو ندارم که بهش بگم واقعیتش هم همین بود وگرنه مادرم وقتی مادر حمید بهش زنگ زده بود اونجوری منو مقصر نمیدونست... رفتیم داخل خونشون از خونه ی ما خیلی بهتر بود مادرش رفته بود داخل آشپزخونه با وجود اینکه رفتارش از روز عقد با من درست نبود اما دلم میخواست تلاش کنم باهاش رابطه ی خوبی داشته باشم؛ یه کم طول کشید حمید رفت و با خودش از آشپزخونه چندتا شربت آورد ولی مادرش همچنان تو آشپزخونه بود پدرش هم رفت تو آشپزخونه صدای نامفهمومی از حرف زدنشون میومد آروم به حمید گفتم: میخوام برم با مادرت حرف بزنم حمید گفت:صبر کن شاید پدرم راضیش کرد بیاد بهش گفتم: سر در نمیارم چی شده آخه که از روز نامزدی مادرت اینجوری شده؛ حمید سرشو تکون داد و گفت: چیزی نیست مشکل مادرم با منه گفتم:آخه چه مشکلی!؟ گفت:روزی که عموت راجع به مهریه و چیزای دیگه با پدرم حرف زده بود مادرم با یه سری چیزا مخالف بود من گفتم: هر چی که بگند قبول میکنم مادرم هم کلا زد زیر همه چی و گفت:با این ازدواج مخالف این شد که هنوزم از هر شیطون پیاده نشده گفتم: ولی مهریه ام که زیاد نیست ( مهریه ام کلا صد و ده تا سکه بهار آزادی و پنجاه گرم طلا بود) گفت:چمیدونم فکر کنم بهونه اش همون موقع پدرش از آشپزخونه اومد بیرون و لبخندی زد و گفت:چرا شربتت رو نخوردی گفتم:راستش میخوام با مادر حرف بزنم پدر حمید سرشو تکون داد و گفت:شربتت رو بخور تا بریم تو حیاط باهات کار دارم؛ یه کم از شربتم رو خوردم پدرش به حمید گفت:مادرت باهات کار داره حمید نگاهی به من کرد و رفت داخل آشپزخونه با پدر حمید رفتیم تو حیاط پدر حمید گفت:میخوام بهت بگم اگه حمید و زندگیت رو دوست داری باید همه جوره حواست باشه میدونی اینروزا منو یاد ازدواج داداشای حمید میندازه... 🌼🌼🌼🌼